خاطرات بازيگر كهنهكار از نمايشنامهنويس مشهور
رازهاي دردناك هرولد پينتر از زبان دوست صميمياش
بهار سرلك
بازيگر و كارگرداني كه هرولد پينتر به توصيه او نخستين نمايشنامهاش را نوشت، حالا پس از 60 سال جزيياتي از دوستي طولانياش با اين نمايشنامهنويس انگليسي را از سالهاي دهه 1940 كه در مدرسه هكني داونز همكلاسي بودند، بازگو كرده است. اين نمايشنامهنويس برنده جايزه نوبل از مهمترين نمايندگان 50 سال گذشته تئاتر بريتانياست. هانري وولف جزييات اين دوستي طولاني را در كتاب «بارسلونا در عذاب» شرح داده است؛ وولف در اين كتاب رابطه پينتر با جوآن بيكول را- رابطهاي كه الهامبخش نگارش مشهورترين نمايشنامه او «خيانت» شد- توصيف ميكند. همچنين از پايان دردناك نخستين ازدواج پينتر ميگويد. پينتر به سفارش وولف نمايشنامه «اتاق» را نوشت و خود وولف كارگرداني آن را در بريستول بر عهده گرفت و حالا وولف در مصاحبه با نشريه آبزرور گفته است وقتي به گوش ويوين مرچنت- بازيگر بااستعدادي كه سال 1956 با پينتر ازدواج كرده بود- ميرسد كه پينتر دلباخته ليدي آنتونيا فريزر شده است، مرچنت شوكه ميشود. وولف در اين مصاحبه ميگويد پينتر «تمام مدت» نگران حال مرچنت، هنرپيشهاي كه او را براي بازي در فيلم «الفي» ميشناسيم، بود و هميشه ميكوشيد «با چشمي مراقب او را زيرنظر داشته باشد. »
اما فريزر تا زمان درگذشت پينتر در سال 2008 همسر او باقي ميماند. وولف در اين كتاب از مراقبتهاي فداكارانه فريزر از پينتر طي آخرين بيماري طولانياش نوشته است و ميگويد اين نمايشنامهنويس از داشتن چنين همسري ابراز خوشحالي ميكرد. با اين وجود، نويسنده از سرنوشت مرچنت، مادر تنها فرزند پينتر، دلخور و ناراحت است. وولف تاثيرگذاري مرچنت را بر نوشتار پينتر بيچونوچرا ميداند و مينويسد: «اغلب او را در نمايشنامههاي پينتر، با نقابهاي مختلف و با تكههايي متفاوت از شخصيت خودش ميبينيم. روث در «بازگشت به خانه»، كيت در «روزگار قديم. » پينتر نميتوانست از نوشتن درباره او دست بكشد. » عنوان «بارسلونا در عذاب» برآمده از جنگ داخلي اسپانياست كه ذهن نويسنده كتاب را در كودكي به خود مشغول كرده بود. وولف در اين كتاب تصويري سودازده اما غيراحساسي به رابطهاش با پينتر در شرق لندن و اعضاي ديگر «دارودسته هكني» ارايه ميدهد. دارودسته هكني شامل دوستاني وفادار ميشد كه اوايل دهه 1940 در مدرسه گرامر هكني با يكديگر دوست شده بودند.
وولف كه حالا 87 سالگياش را پشت سر ميگذارد، روز دوشنبه خاطرات جوانياش با پينتر را در قالب نمايشي در كتابخانه بريتانياي لندن روي صحنه برد. وولف معتقد است دوستي با دارودسته هكني براي پينتر بهشدت ارزشمند بود با وجودي كه پيشرفت حرفهاش را شاهد بود ارتباطش را با اين دوستان حفظ ميكرد و آنها را به افرادي كه علاقهمند بود مانند آرتور ميلر، نمايشنامهنويس امريكايي، معرفي ميكرد. پينتر ماجراجوييهايي را كه با اين دوستان رقم زده در تنها رمانش «كوتولهها» آورده است. اما وولف، تنها عضو باقيمانده اين گروه به نوبه خود قصد دارد با اين نمايش از وفاداري پينتر به دوستانش تقدير كند.
همچنين وولف در بخشي از كتابش به افشاگري حقيقتهايي از دنياي تئاتر ميپردازد؛ براي مثال كوئنتين كريسپ، نويسنده انگليسي غيرعادي و متبحر، الهامبخش شخصيتي اصلي در نمايشنامه «اتاق» بود.