چرا اين همه دير؟
علي شكوهي
طي سالهاي بعد از انقلاب يك نكته مهم را بارها تجربه كرديم و احتمالا شما هم موارد مشابه فراواني را سراغ داريد. نكته اين است كه ما متوجه درد مردم نميشويم مگر اينكه خودمان در همان شرايط قرار بگيريم. يعني اصلا متوجه نميشويم كه ديگران در شرايط تلخ و ناگوار چه ميكشند و تنها وقتي متوجه ابعاد ماجرا ميشويم كه همان بلا به سر خودمان نازل شود.
اين روزها شاهديم كه رييسجمهوري سابق و اعوان و انصار خاص ايشان از برخورد قوهقضاييه با خودشان ناراضي هستند و به همين دليل بر رعايت قانون و عدالت قضايي و حق دفاع مشروع و علني بودن دادگاه و مواردي از اين دست تاكيد ميكنند. نقض قانون يا اجرا نشدن حقوق شهروندي و زيرپا گذاشتن برخي حقوق متهمان در گذشته هم بوده است و معترضان به اين روشهاي غلط هم كم نبودند اما غالب افراد در اين مواقع سكوت ميكنند و برخي حتي به طرفداري از دستگاه قضايي و تخلفات برخي محاكم هم وارد ميدان ميشوند و فقط هنگامي متوجه نادرستي رفتار خود ميشوند كه حقوق خودشان هم نقض ميشود و درمييابند كه بر ديگران هم ظلم شده است. به خاطر دارم كه روزگاري با يكي از مسوولان درباره قانون جرم سياسي بحث ميكرديم. او معتقد بود كه مجرمان سياسي بايد سختتر مورد محاكمه و مجازات قرار بگيرند چون منافع عمومي را تهديد ميكنند. به ايشان عرض كردم كه شما دو، سه قرن دير به دنيا آمديد چون گذشت آن زماني كه متهمان به اقدام عليه مسوولان و حكومت و حتي اهلبيت و وابستگان آنان را هم مجازات ميكردند. اكنون همهچيز بايد قانوني باشد و قانون هم بايد از همه حمايت كند حتي از شما مسوولان كه اميدواريم روزي مسووليت نداشته باشيد و متهم به انواع اتهامات باشيد و نياز باشد قانون از شما هم
حمايت كند!