به سلامتي دكتر!
هومان دورانديش
در روزهاي پاياني هفته گذشته، همايشي در دانشگاه تربيت مدرس برگزار شد كه عنوانش اين بود: سمپوزيوم علمي «اكنون، ما و شريعتي». معناي امروزي سمپوزيوم، تقريبا همايش دانشگاهي و دقيقا گردهمايي متخصصان است براي مباحثه يا ارايه مقالات يا ايراد سخنرانيهايشان درباره «موضوعي واحد». پس اينكه همايش «اكنون، ما و شريعتي» از سوي برگزاركنندگانش «سمپوزيوم» ناميده شده بود، عليالقاعده درست بود؛ چراكه در اين گردهمايي دوروزه، همه سخنرانان درباره موضوعي واحد، يعني «نسبت شريعتي با اكنونِ ما»، سخن گفتند. اما چرا اين گردهمايي را «همايش» يا حتي «سمينار» نناميده بودند؟ شايد چون در سمينار به معناي دقيق كلمه، دانشجويان سالهاي آخر تحت هدايت يك استاد، مقالاتشان را درباره موضوعي واحد قرائت كرده و درباره آن موضوع بحث ميكنند ولي در سمپوزيوم، حتما متخصصين طراز اول سخنراني ميكنند. بنابراين سمپوزيوم كلاسش بالاتر از سمينار است؛ چون عيار علمياش بيشتر است. در يكي دو دهه اخير، در اثر نقدهاي گوناگون و عميقي كه متوجه آثار دكتر شريعتي شده، اعتبار علمي آراي وي در جامعه ايران، به خصوص در بين دينداران داراي گرايشهاي روشنفكرانه (كه قاعدتا مشتري اصلي آراي شريعتياند) تا حد زيادي مخدوش شده است و همين امر ميتواند يكي از انگيزههاي سمپوزيوم ناميده شدن گردهمايي استادان و روشنفكران در نشست دو روزه «اكنون، ما و شريعتي» باشد. نكته ديگر اينكه، در سمپوزيوم - چنانكه گفته شد - متخصصان عالي يك موضوع شركت ميكنند ولي در سمپوزيوم اخير، انصافا همه سخنرانان شريعتيشناسان درجه اولي نبودند. علت اين كاستي، اين ملاحظه اساسي مديريت سمپوزيوم بود كه سخنرانان جزو «موافقان شريعتي» باشند يا دست كم منتقد راديكال او نباشند. علاوه بر اين، معلوم نيست چرا در عنوان اين همايش عبارت «سمپوزيوم علمي» درج شده بود. مگر سمپوزيوم غير علمي هم داريم؟ شايد انتخاب عبارت «سمپوزيوم علمي» هم ناشي از همان لطمهاي باشد كه به عيار و اعتبار علمي آراي دكتر شريعتي در اثر نقدهاي راديكال منتقدينش وارد شده است. يعني ظاهرا برگزاركنندگان گردهمايي شريعتيشناسانه اخير، اين دغدغه را داشتند كه مبادا عدهاي تصور كنند جمعي از علاقهمندان شريعتي قرار است دور هم جمع شوند و درباره مراد و محبوبشان چيزهايي بگويند كه شنيدنشان چندان اهميتي هم ندارد. بنابراين در اطلاعيه اين گردهمايي، واژه سمپوزيوم براي علمي نشان دادن گردهمايي انتخاب شده اما محض احتياط، واژه «علمي» هم به سمپوزيوم افزوده شده است و نهايتا عبارت «سمپوزيوم علمي» پديدار شده. دستكم ميتوان گفت در زبان فارسي عبارت «سمپوزيوم علميِ اكنون، ما و شريعتي» حشوي دارد و حشوش اگر قبيح نباشد، مليح هم نيست. در زبان فارسي، برخلاف زبان انگليسي، تعابير «سمپوزيوم فلسفي» يا «سمپوزيوم فقهي» به كار نميروند و نفس واژه سمپوزيوم، بر علمي بودن گردهمايي دلالت دارد. در زبان انگليسي هم واژه «علم» در عبارت «سمپوزيوم علمي»، به معناي Science به كار ميرود و به همين دليل حساب سمپوزيوم علمي از سمپوزيوم فقهي يا فلسفي جداست. اگر علم را به معناي «دانش» Knowledge به كار نبريم، بعيد است بتوان سمپوزيوم شريعتيشناسانه دانشگاه تربيت مدرس را گردهمايي «جمعي از ساينتيستها» قلمداد كرد. بگذريم كه فضاي حاكم بر سمپوزيوم هم چندان «برآمده از تحقيقات علمي سخنرانان» به نظر نميرسيد و آميخته بود به احساسات و خاطرهگويي و گاه حتي گريه سخنران. در يونان باستان، واژه «سمپوزيوم» معاني دلنشيني داشت از قبيل «دور هم نوشيدن» يا «دور هم به خوشي نوشيدن». يعني ضيافتي برپا ميشد و ميهمانان پس از صرف طعام، در حالي كه زيبارويان مشغول رقص و آواز بودند، به خوشي و با صفا مينوشيدند. جام اول را هم به افتخار «دايمون» (يا سرنوشت و تقدير) مينوشيدند. پس بهتر است ما هم به دوستداران شريعتي خرده نگيريم و سمپوزيوم شريعتيشناسانه آنها را ضيافتي بدانيم كه ميهمانانش به خوشي و در كمال صلح و صفا، جامهايشان را از شراب انديشه شريعتي پر كردند و يك به يك نوشيدند و به ديگران هم نوشاندند.