• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4030 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۹ بهمن

نه هركه سر بتراشد

سيدعلي ميرفتاح

اپوزيسيون شدن براي خودش حساب و كتابي دارد؛ لباس فرم نيست كه تا تن كنيم، ديگران اپوزيسيون‌شدن‌مان را بپذيرند. بعضي از اينها كه در خارج نشسته‌اند و عليه جمهوري اسلامي فعاليت مي‌كنند در اپوزيسيون ناميدن اشخاص و جريان‌ها سخت‌گيري‌هايي دارند كه از اتفاق خيلي هم بي‌وجه نيست. از نظر آنها رييس‌جمهوري كه مجلس راي به عدم كفايت سياسي‌اش داده، حتي اگر روز و شب عليه جمهوري اسلامي داد و فغان سر دهد، اپوزيسيون نمي‌شود. آنها بني‌صدر را به عنوان مخالف و برانداز قبول ندارند، تا حدودي هم حق دارند كه قبول نداشته باشند. بزرگ‌ترين هزينه‌اي كه بني‌صدر براي مخالفت با جمهوري اسلامي پرداخت كرده چه بوده؟ اينكه با مجاهدين خلق متحد شده؟ اينكه موفق به فرار شده؟ اينكه در پاريس استقرار يافته؟ در بين مخالفان قسم‌خورده رژيم سياسي ايران افرادي وجود دارند كه هزينه‌هايي بس گزاف پرداخته‌اند. به غير از زندان و دربدري، زار و زندگي خود را بر باد داده‌اند و براي سال‌هاي متمادي عين بدبخت، بيچاره‌ها زندگي كرده‌اند. حالا هم حق دارند عصباني شوند از اينكه ببينند يكي كه تا ديروز صاحب قدرت و شوكت بوده، يك‌دفعه تا تقي به توقي خورده، گريخته و شمع محفل اپوزيسيون شده. اين آيه قرآن كه مي‌فرمايد ليس للانسان الا ما سعي، يك حكم كلي است و نه تنها براي مومنين بلكه براي غيرمومنين هم مصداق دارد. اين آيه سنت عالم را تبيين مي‌كند. شما چيزي به دست نمي‌آوريد مگر اينكه براي آن چيز زحمت بكشيد و هزينه پرداخت كنيد. هزينه اپوزيسيون شدن، فرار و سخنراني و مصاحبه با بي‌بي‌سي و فحش دادن از دور نيست. هزينه اپوزيسيون شدن تاسيس كانال تلگرامي و درافتادن با متحدان سابق و بدگفتن از وضع موجود نيست، بلكه مستلزم طي مراحل است و احتياج به عبور از مقدمات و گذراندن دوره‌هاي اوليه دارد. صريح بگويم، اپوزيسيون شدن دكتراي افتخاري نيست كه جماعتي راي بدهند و شما را در خود بپذيرند و از فردا ضدانقلاب صداي‌تان بزنند. ضمن اينكه به قول شاعر «ريش هم مي‌بايد اينجا درخور دستارها». يعني به بعضي‌ها مي‌آيد و به بعضي‌ها نه. از آن طرف هم انقلابي بودن و حزب‌اللهي بودن صفتي نيست كه هركس زودتر از خانه بيرون آمد بتواند خود را بدان متصف كند. اوايل انقلاب كه شهر شلوغ بود خيلي‌ها گمان بردند بلكه به طمع خام افتادند ‌كه اگر ريش بگذارند و پيراهن بلند بپوشند و يلخي بگردند مي‌توانند قاطي حزب‌اللهي‌ها بُر بخورند و به بالا بالاهابرسند. اما كم‌كم معلوم شد به همين سادگي‌ها نيست و گرفتاري‌هايي بيش از حفظ ظاهر دارد. «ندانستم كه اين دريا چه موج خون‌فشان دارد». بي‌جهت خواجه حافظ نفرموده «نه هركه سر بتراشد/ يا نتراشد قلندري داند». اين بيت را اگر پديدارشناسانه بررسي كنيد معلوم مي‌كند از قرون ماضي، ملت سعي مي‌كردند با اندك تغيير در گفتار وكردار، خود را چيز ديگر جا بزنند. براي اپوزيسيون شدن هم بايد بگوييم نه هركه چهارتا انتقاد نتراشيده، نخراشيده كرد، مي‌تواند نقش اپوزيسيون به خود بگيرد. اما يك چيز ديگر هم اجازه بدهيد بگويم. براي اين حرفم دليل ندارم بلكه اگر بخواهيم به شيوه استحساني به دنيا نگاه كنيم، آن وقت عرضم موضوعيت پيدا مي‌كند. اپوزيسيون شدن روي بعضي چهره‌ها و اشخاص مي‌نشيند، روي بعضي‌ها نه. آدم مي‌شناسم زندان رفته، هزينه داده، كتك خورده، همين الآنش هم به استخدام يك شركت اسراييلي درآمده، هفته‌اي سه شب با شبكه‌هاي معاند مصاحبه مي‌كند و بد جمهوري اسلامي را مي‌گويد اما تهش همچنان مِيد ‌اين اسلاميك ريپابليك آو ايران است. مثل آن بچه‌مسلماني كه مسيحي شده بود، همين كه چراغ‌ها روشن شود، ناخواسته صلوات مي‌فرستد و خودش و ديگران را مايوس مي‌كند. يكي از اين ضدانقلاب‌هاي مستقر در كانادا، وسط سخنراني از دهانش پريد «امام‌خميني»، بايد مي‌ديديد كه چطور به هول و ولا افتاد تا حرفش را رفع و رجوع كند و «آقاي خميني» را جاي امام بنشاند. بي‌جهت نمي‌گويم ضدانقلاب شدن سخت است، اپوزيسيون شدن سخت‌تر. نه فقط آقايان بقايي و مشايي بلكه خود استاد احمدي‌نژاد، حتي اگر به آب و آتش بزند، كه دارد مي‌زند، نمي‌تواند اپوزيسيون شود، كسي هم از ايشان نمي‌پذيرد كه اپوزيسيون شده‌اند و عنقريب جرياني را پيش مي‌برند. نه تنها اينها تا چند سال پيش در زمره مقتدرترين افراد جامعه بودند و حكم‌شان نافذ بود و امضاي‌شان فولاد را نرم مي‌كرد بلكه همين الان هم بر آتش قدرت دست دارند و رسمي و غيررسمي از مواهب جمهوري اسلامي برخوردارند. ساختماني كه اينها در آن مستقرند از آن كيست؟ حيثيتي كه دارند را از چه كسي گرفته‌اند؟ از قِبل و بركت چه چيزي و چه كسي به اينجايي كه الآن رسيده‌اند، رسيده‌اند؟ اينها بيش از آنچه به چشم بيايد تعلق تام و تمام به نظام دارند و وامدار نظام هستند. حرف البته مهم است و من منكر اين نيستم كه بعضي فرمايش‌هاي ايشان قابل تامل است.

اما اگر كسي گمان برد كه اينها دارند تبديل به اپوزيسيون مي‌شوند يعني اينكه هيچ چيزي از ساختار قدرت و مناسبات نظام نمي‌داند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون