قدرت توپخانه
داود هرميداس باوند
دخالت نظامي امريكا بدون مجوز سازمان ملل متحد، از زمان دستور حمله جورج بوش پسر به عراق، 15 سال پيش آغاز شده است. اقدام نظامي امريكاييها در عراق، نتايج و آثاري به بار آورد كه همچنان منطقه را تحتتاثير خود قرار ميدهد. هرچند اشغال نظامي عراق توسط امريكا به لحاظ حقوق بينالملل غيرقانوني بود، اما برخي كشورهاي ديگر جهان و سازمان ملل متحد به صورت بالفعل De facto اين عمل امريكا را پذيرفتند. سازمان ملل متحد بعد از امريكاييها وارد عراق شد، هر چند پس از مدتي با انفجار دفتر سازمان ملل در بغداد و كشتهشدن معاون دبيركل سازمان ملل در اين اقدام، اين كشور را ترك كرد. بريتانياييها با امريكا همراهي كردند و ناتو هم بدون آنكه رسما اعلام دخالت كند، به عمليات امريكا در عراق كمك كرد. در نتيجه بعد از وقوع اشغال عراق، عملا برخي از كشورها و سازمانهاي بينالمللي مشروعيت اين دخالت نظامي را پذيرفتند بدون اينكه سند رسمي در اين مورد تصويب شود و بعدها بسياري از كشورهاي غربي در عمليات ضدداعش تحت رهبري امريكا با اين كشور در عراق همكاري كردند. اما شرايط در سوريه كاملا با عراق متفاوت است. امريكا هيچ بهانهاي براي دخالت نظامي در سوريه نداشت. اين مبحث در زمان رياستجمهوري باراك اوباما، رييسجمهور پيشين هم مطرح شد، اما دولت قبلي امريكا حاضر به دخالت نظامي در سوريه نشد و فقط با تعيين خط قرمز در مورد استفاده از سلاحهاي شيميايي، شرايطي براي «اقدامات تنبيهي» تعيين كرد. هر چند بعد از اينكه چنين بهانهاي هم براي دولت قبلي فراهم شد و با وجود همراهي بريتانيا، عربستان و تركيه، مجلس عوام بريتانيا با چنين عملياتي مخالفت كرد. باراك اوباما هرچند اختيار آغاز دخالت نظامي بدون تصميم كنگره امريكا داشت، اما اعلام كرد تصميمگيري در اين زمينه را به كنگره ميسپارد و كنگره هم دخالت نظامي در سوريه را تصويب نكرد و نهايتا مساله سلاحهاي شيميايي سوريه از طريق يك توافق با دولت روسيه براي پيوستن سوريه به سازمان منع سلاحهاي شيميايي پيش رفت. دولت قبلي امريكا تاكيد داشت كه مساله سوريه راهحل نظامي ندارد و بايد از طريق يك فرآيند سياسي و به وسيله مذاكرات ديپلماتيك حل و فصل شود. در حال حاضر امريكا تحتعنوان ائتلاف مبارزه با داعش، بدون دعوت دولت مشروع و قانوني سوريه و بدون مجوز شوراي امنيت وارد خاك سوريه شده است.
در حال حاضر به نظر ميرسد مساله امنيت اسراييل يكي از اصليترين دغدغههاي دولت كنوني امريكا و هدف اصلي اين كشور از حضور در خاك سوريه باشد. مسائلي مانند تقويت حزبالله لبنان و حضور ايران در سوريه از جمله مسائلي است كه اسراييليها در مورد آن بهانهجويي ميكنند و واشنگتن قصد دارد برخي از خواستههاي اسراييل را در اين زمينه عملي كند. در اين ميان عربستانسعودي، متحد امريكا در خاورميانه هم بهشدت از اين موضوع حمايت ميكند و تركيه نيز با وجود همراهي با ايران و روسيه در فرآيند آستانه، از حضور امريكا عليه نفوذ ايران در سوريه، ناخرسند نيست. در نتيجه بعيد به نظر ميرسد كشورهاي زيادي از قدرتهاي متحد امريكا حاضر باشند به حضور امريكا در خاك سوريه اعتراض كنند چرا كه عربستانسعودي، تركيه، اسراييل و اروپا، در اين موضوع با امريكا همراه و همصدا هستند. نهايتا همه اين كشورها خواهان كنار گذاشتن بشار اسد از قدرت در سوريه هستند. سال 2003 زماني كه جورج بوش براي حمله به عراق تصميم گرفت، گفت كه اين كشور مصالح و منافع امنيتي خود را در برابر تصميم شوراي امنيت تسليم نميكند. سوريه ممكن است به شوراي امنيت يا ديوان داوري بينالمللي شكايت كند كه امريكا بدون مجوز و برخلاف حقوق بينالمللي به خاك اين كشور تجاوز كرده است، اما بعيد است كه دولت بشار اسد در اين مسير كاري از پيش ببرد. به اعتقاد من تنها راه براي پايان بحران سوريه ايجاد يك توافق بزرگ ميان مسكو و واشنگتن به عنوان دو قدرت جهاني حاضر در اين جنگ است. در حال حاضر امريكا وارد خاك سوريه شده است و شوراي امنيت اعتراضي به اين اقدام نكرده است. برخي اين سكوت شوراي امنيت را دال بر موافقت و مجوز اين نهاد بينالمللي ميدانند. نمونه قبلي چنين اتفاقي را در جنگ كوزوو ميتوان ديد. در بحران كوزوو با وجود مخالفت روسيه و چين در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، ناتو وارد عمليات عليه صربستان شد و گروهي از تحليلگران بر اين اساس كه شوراي امنيت عمليات را محكوم نكرده است، آن را به لحاظ حقوقي مشروع عنوان كردند، هرچند چنين استدلالي كاملا مورد مناقشه است و در مورد حقوقي نميتوان آن را پذيرفت. امريكا به عنوان يك هژمون جهاني، خواست خود را به سوريه تحميل كرده است. با اين حال اگر دولت بشار اسد موفق شود سرزمينهاي سوريه را از اختيار مخالفان خارج كند و امريكا را در مقابل يك عمل انجام شده Fait accompli قرار دهد، آنگاه دولت سوريه به عنوان يك كشور مستقل، حق تصميمگيري براي خودش دارد و ممكن است بخواهد مستقيما با امريكاييها روبهرو شود. اما در شرايط جاري در سوريه، فقط دولت بشار اسد تصميمگيرنده نيست، بلكه چندين كشور ديگر در اين بحران نقش دارند، تركيه، عربستان، روسيه، امريكا، كشورهاي اروپايي و ايران، از زمان آغاز بحران سوريه در سال 2011 تاكنون در بخشهاي مختلف خاك اين كشور توان تصميمگيري مستقل از دولت دارند. از امروز نميتوان در مورد آينده سوريه اظهارنظر كرد و مشخص نيست كه شرايط در اين كشور در آينده به چه شكلي پيش خواهد رفت. در حال حاضر امريكا بر اساس خواست خود در خاك سوريه مستقر شده است و فعلا دورنمايي براي خروج امريكا از اين كشور وجود ندارد.