ياد ايام قديم
سيدمحمدعلي ابطحي
روز خبرنگار است. خيلي مبارك باشد. الان را نبينيد كه با آمدن فضاي مجازي همه اهل خبر شدهاند و همه خبر ميخوانند و همه، همه جور خبر را ميبينند. قبل از فضاي مجازي خبر و خبررساني توليت داشت و مديران خبري قدرقُدرتي بودند غريب. ميخواهم اين مناسبت را باچند تا خاطره خبري بنويسم:
در ايام جنگ عمده خبرها توسط تلكس خبري ردوبدل ميشد. تلكس مثل ماشين تايپ بود.كه نقطه به نقطه بود.
مركزيت آن در خبرگزاري پارس بود كه در اوايل انقلاب با تب اسلامي شدن، اسم پارس تبديل شد به جمهوري اسلامي. هر روزنامهاي يا صدا وسيما اگر ميخواست خبري داشته باشد بايد از روي تلكس خبرگزاري بردارد. بعدها راديووتلويزيون هم براي خودش تلكس خبري ضعيفتري درست كرد. اولين كار براي راهاندازي يك روزنامه عقد قرارداد با خبرگزاري بود كه عضو تلكس شوند. همان موقعها در اتاق مسوولان عاليرتبه وجود داشت كه خبرهاي محرمانه روي آن نقطه به نقطه ميرفت.
يك اتاق محرمانه در خبرگزاري بود كه خبرهاي محرمانه را در دو، سه سطح براي دو، سه سطح از مسوولان ميفرستاد. دسترسي به خبرهاي محرمانه خيلي قدرت براي صاحب خبرگزاري به وجود ميآورد. البته آن موقعها تقريبا همه خبرها محرمانه بود.
يادم هست در وزارت ارشاد واحد مطبوعات خارجي بود. چند تا مجلههاي معروف خارجي، از هركدام چند عدد توسط رايزنهاي مطبوعاتي خريداري ميشد. به اتاقي در وزارت ارشاد ميآمد. آنجا يكي نشسته بود كه روي جلد و داخل مجلات رسمي و مهم دنيا روي عكسهاي غيرمجاز كه قاعدتا تصاوير خيلي بد را چاپ نميكردند، باز هم ماژيك سياه ميكشيد و بعد آن را به يك كتابفروشي ميدادند تا خارجيها خيلي شيك دسترسي به مجلات جهاني داشته باشند.
بعد مقالاتي كه مربوط به ايران در مجلههايي مانند اشپيگل يا نيويورك تايمز ومشابههاي آنان منتشر ميشد، در جزوهاي به نام بولتن مطبوعات خارجي ترجمه و منتشر ميشد و خبرهاي مجلات خارجي با «مهر محرمانه» به دست مسوولان ميرسيد.
واحد مونيتورينگ هم بود. در خبرگزاري. روزنامه همشهري هم كه منتشر شد خيلي مهم بود. آنجا هم اولهايي كه روزنامه همشهري درست شده بود، يك اتاقي بود كه كسي حق رفت و آمد نداشت. تابلويي داشت كه ورود افراد متفرقه ممنوع.
در آنجاي فوق سري چند تا راديوي بزرگ بود . با چند نفر زبان بلد. از روي موج كوتاه با تقويت آنتن راديوهاي بيبيسي، روسي، عربي و امريكايي را يك نفر در ساعتهاي خبري گوش ميداد و خبرهاي مهمش را ضبط و پياده ميكرد و اين مهمترين بخش خارجي خبرها بود. البته سيستم تلكس محرمانه و غيرمحرمانه در وزارت خارجه هم وجود داشت. همه اينها مال وقتي بود كه خبر و فرهنگ و هنر از مرزهاي زميني ورود ميكردند.
به همه آن خبرنگاران كه از آن زمان تا حالا همچنان خبرنگارند و اين مسير را ديدهاند مبارك باشد.
به خبرنگاران عصر ديجيتال هم مبارك باشد كه بر عكس آن نسل در هياهوي پرخبري و پرخبررساني، باز هم صداي واقعي خبري منتقل ميكنند.