كدام روزنامهنگار در ذهن شما ثبت شده است؟
فاطمه باباخاني
پرسيديم: «نام كدام روزنامهنگار و خبرنگار در ذهن شما است و به عنوان الگو يا بهترين انتخاب ميكنيد؟» توضيح هم داديم كه قرار نيست اين نام مختص به اين زمانه باشد و اهالي فعلي رسانه در ايران. تعداد زيادي از روزنامهنگاران قديمي را براي اين نظرسنجي سخت انتخاب كرديم و در نهايت نامهايي كه ميبينيد، به اين پرسش جواب دادند.
نامها گرهگشا نيستند
علياكبر قاضيزاده
من بيش از آنكه درگير نام يك خبرنگار خاص باشم، به جامعه مطبوعات فكر ميكنم و اينكه كل رسانهها چه تاثيري بر افكار عمومي ميتوانند داشته باشند. از اين رو انتخاب يك شخص به عنوان سمبل و الگو را در نظر نميگيرم. اما آنچه درباره مولفه گزارشگران و روزنامهنگاران خوب و حرفهاي صدق ميكند، به كساني برميگردد كه عمر خود را در اين راه گذاشته، نوآوري داشته و كارهاي برجسته در اين حرفه كرده باشند. از نگاه من انتخاب نام يك فرد مشكلي را از مسائل مبتلا به مطبوعات حل نميكند و گرهگشا نخواهد بود.
بينش خاص داشتن
محمد بلوري
در شرايط كنوني، جامعه مطبوعات براي رشد خبرنگاري فضاي مساعدي نيست و از سوي ديگر خبرنگاران نيز چندان مشتاق به كار كردن در اين فضا نيستند. از اين رو بسياري از آنها از روي ناگزيري است كه با اين حقوق اندك در حوزه مطبوعات كار ميكنند. اما اگر بخواهم در تاريخ مطبوعات يك نفر را به عنوان خبرنگار مورد علاقهام ذكر كنم، اين فرد فريدون صديقي است. او بينش خاصي در روزنامهنگاري دارد و در طول دوره طولاني فعاليت خود، آثار ماندگاري در اين حوزه داشته است.
جريانساز بودن
مجيد رضاييان
زماني كه قرار است درباره يك خبرنگار خوب سخن بگوييم، نام بسياري به ذهن متبادر ميشود و از اين روست كه انتخاب كردن بسيار دشوار ميشود. اما كتايون لامعزاده و محمد آقازاده از جمله افرادي هستند كه در دوره فعاليت با آنها، ويژگي يك خبرنگار خوب را در آنها ديدهام. يكي از اين مولفههاي روزنامهنگار خوب جريانسازي است و كتايون لامعزاده كه تجربه كار در روزنامه ايران و انتخاب را دارد در توليد خبر و جريانسازي نقش موثري داشت و توانست منشأ تحول در برخي حوزهها باشد.
احساس مسووليت داشتن
محمود صدري
زماني كه درباره يك خبرنگار خوب فكر ميكنم، اسم مرجان حاجيرحيمي به ذهنم ميآيد. من در دورهاي با او همكار بودم. خبرنگار خوب بايد دو ويژگي مهم داشته باشد،؛ اول اينكه با خبر و سوژه صادق باشد. به اين معنا كه بخواهد واقعيت را كشف و پردهها را كنار بزند. دومين خصوصيت هم شجاعت است. خبرنگار بايد به دل حادثه بزند و خطر را به جان بخرد و كارهايي انجام دهد كه ديگران انجام نميدهند. و سوم هم تعهد به رسانهاي است كه در آن كار ميكند. زماني خبرنگار در رسانهاي كار ميكند كه با ايدئولوژي و مرام او سازگار نيست اما به هر دليلي اين رسانه را براي كار كردن انتخاب كرده است. در اين شرايط خبرنگار ملاحظات روزنامه يا مجله را در نظر ميگيرد و حفظ و عاقبت رسانه برايش مهم است و احساس مسووليت ميكند. خاطرم ميآيد در زمان همكاري با خانم حاجيرحيمي ساعت 8 شب در زمستان مطلع شديم حادثهاي در حوالي تهران رخ داده است. او شبانه به سمت محل حادثه رفت در حالي كه ما او را از رفتن به اين محل نهي كرده و به او گفته بوديم، نيازي نيست براي تهيه خبر به آن منطقه برود. اين روحيه و شجاعت در كار خبرنگاري بسيار تعيينكننده است. من جميع ويژگيهايي كه نام بردم در مرجان حاجيرحيمي ديدهام و از اين جهت او را انتخاب ميكنم.
پيگير بودن و شجاعت داشتن
محمدصادق جنان صفت
حرفه خبرنگاري در زاد و رشد خود همواره با چند مقوله پيوند ناگسستني داشته و دارد. دقت در عناصر خبر، داشتن بردباري در پيونددادن رخدادهاي مرتبط با يك خبر، پيگيري دريافتن حقيقت خبر، شجاعت درارايه نتايج خبر، شماري از مقولات مربوط به خبرنگاري است. در جامعههاي گوناگون اين عناصر و مقولهها البته با شدت و ضعف درميان خبرنگاران ديده ميشود. علاوه بر اين خبرنگاري درباره موضوعهاي پيچيده كه دركانون توجه مديريت ارشد آن جامعه قرار دارد بازهم سختتر است. با اين مقدمه كوتاه من وقتي قرار است روزنامهنگاري را به عنوان كسي كه در اين حرفه در ايران ميشناسم و با اوهمكاري كردهام بي ترديد ياد احمد زيد آبادي ميافتم. با احمد زيد آبادي سالها درروزنامه همشهري همكار بودم و در يك مقطع كوتاه نيز از نزديك با او درروزنامه آزاد همكاري كردم. آنچه دراين مدت از فعاليت روزنامهنگاري او ديدم و او را نسبت به ساير همكارانم در قد و قامت بالاتري مينشاند همان ويژگيهايي است كه در بالا به آنها اشاره كردم. زيدآبادي به اين حرفه علاقه داشت، بالا و پايين اين رشته را خوب ميشناخت، به صورت تخصصي دريك حوزه فعاليت ميكرد، پيگير بود، تا آخر يك خبر را تاجايي كه ممكن بود واكاوي ميكرد و در بيان واقعيتها و يافتههايش شجاع بود.