درباره «همسايه هدايت»
متن اوهام
همسايه هدايت
دكتر قهرمان شيري
انتشارات بوتيمار
چاپ 1393
غلامحسين ساعدي، به گواهي كارنامه داستاننويسياش، يكي از مهمترين و به نظر برخي منتقدان يكي از جهانيترين داستان كوتاهنويسان ما است. ساعدي در طول عمر نويسندگي نه چندان بلندش كارهاي زيادي ارايه داد. عمده حوزه كارياش البته در سه ژانر رمان، داستان كوتاه و نمايشنامه خلاصه ميشد. در زمينه داستان كوتاه يكي از مهمترين داشتههاي ادبي معاصر ما و در زمينه نمايشنامهنويسي يكي از سه نمايشنامهنويس مطرح و برجسته معاصر محسوب ميشود. شناخت ساعدي، مسالهاي مهم براي نسلهاي مختلف داستاننويس فارسيزبان است. ساعدي مبدع نوعي از داستاننويسي منحصربهفرد بود كه بر نسلهاي بعد از خودش به صورت مستقيم و غيرمستقيم تاثير گذاشت. كتاب «همسايه هدايت» كه با عنوان فرعي «ميراث داستاننويسي غلامحسين ساعدي» توسط دكتر قهرمان شيري نوشته و به وسيله انتشارات بوتيمار منتشر شده است، وظيفه بررسي و شناخت ساعدي را بر عهده گرفته است.
كتاب «همسايه هدايت» شامل ميراث داستاننويسي غلامحسين ساعدي با سه شاخه اصلي خلاصه آثار، نقد و بررسي و شناختنامه اين نويسنده، به قلم قهرمان شيري توسط انتشارات بوتيمار منتشر و راهي بازار نشر شد. اين كتاب نخستين عنوان از مجموعه «داستان و نقد داستان» است كه انتشارات بوتيمار آن را منتشر ميكند. بخش اول كتاب شرح احوال و زندگي اين داستاننويس و نمايشنامهنويس را شامل ميشود. اين زندگينامه، از نسخههاي كوتاه و مختصر، اندكي بيشتر و حجمي ۴۳ صفحهاي را شامل ميشود. تمام آثار ساعدي در گونههاي داستان، نمايشنامه، فيلمنامه، ترجمه و تحقيق نيز به ترتيب سال توليد، در كتاب فهرست شدهاند كه در بخشهاي بعدي كتاب به برخي از آنها بهطور مفصل پرداخته شده است. اين كتاب پنج بخش اصلي دارد كه به ترتيب عبارتند از: «زندگي و آثار»، «داستانهاي بلند و كوتاه»، «رمانها»، «نقد و نمايش» و «خلاصه رمانها و رمانوارهها». در قسمتي از اين كتاب ميخوانيم: «در گور و گهواره، سه داستان وجود دارد كه هر سه نيز به نوعي در حوزه ناتوراليسم قرار ميگيرند؛ به دليل آنكه موضوع آنها به واپسماندگان و حاشيهنشينان شهرها اختصاص يافته است. گزارش گونههايي روايي، از وضعيت بسيار بدهنجار آدمهايي كه نداشتن درآمد و زندگي آبرومند، تمام اوضاع زيستي، عاطفي و رواني آنها را به استيصال كشانيده است: غرقه بودن آدمها در مخدرات و سر و كار يافتن با فساد و رفت و آمد كردن به گورستان و حرمت نگذاشتن به مردهها به خاطر حرص و نيازي كه به امكانات مالي وجود دارد، ترشيده ماندن دخترها به خاطر زشتي ظاهر و برخورداري از خانوادهاي بسيار تنگدست...».