زبان، پرچم، پول ؛ نشانههاي هويت يك ملت
حميدرضا دالوند
شايد سادهترين تعريف هويت همانا مميزههاي ما از ديگران باشد؛ آنچه ما را از ديگري متمايز ميكند و بازميشناساند. اين «آنچه» نه همين سيماي امروز ما كه ماي برآمده از ديروز ماست. ما هر كه باشيم و هر كجا، با چند نشانه بزرگ و مهم تعريف و توصيف ميشويم. به سخن ديگر، هويت ملي در نمادها و نشانههاي ملي تجلي پيدا ميكند. اين نشانههاي بزرگ و مهم زبان، خط، پرچم، پول و... هستند. هر چه نشانهها و نمادهاي ملي با هويت واقعي ملت منطبق و متناسب باشد، تعلق و تكريم ملي را در پي خواهد داشت و هر چه از دامنه انطباق ياد شده كاسته شود منجر به تعارض خواهد شد. پول يا وجه رايج هر مملكت، اگرچه نماد ارزشهاي اقتصادي كشور و ابزار نهايي سنجش فعاليتهاي اقتصادي است ولي از گذشتههاي بسيار دور تاريخ بشر تا به امروز حامل بار فرهنگي تاريخي سترگي بوده است. سكهها آينه تاريخ و گذر زمانند و بخشي از حافظه تاريخي ملتها را تشكيل ميدهند. جشنها و پيروزيها را نشان ميدهند و از بينش مذهبي و باورهاي ديني و اساطيري مردم سخن ميگويند. در ايران بزرگ، زبان فارسي به پشتوانه ديرنگي و ادبيات غني آن و نيز پرچمي 3 رنگ برآمده از كهنترين بنمايههاي فرهنگي اين ملت؛ دو نماد ارزشمند ملي هستند كه در فراز و فرودهاي تاريخي، ما را گردهم آوردهاند و جاي بسي مباهات است كه چنين سرمايه تاريخي و ميراث گرانبهايي در دست داريم.
با وجود اين دو و نيز عليرغم فرهنگ غني و تاريخ كهن ميهنمان، هنوز از نماد و نشانه ملي پول به درستي بهره نبردهايم. سيماي پول ملي همواره تابعي از سياستهاي دربار و حاكميت بوده است. سكه را به نام پادشاهان ضرب كردهاند و گاه نام نهادهاند (عباسي و...). مگر در روزگار هخامنشي هرگز پول ايران نام ايراني نداشته است: دينار و درهم را مردهريگ يونان و روم ميدانند. اعراب آنها را مستعرب ساختند و لباس عربيت پوشانيدند و تا امروز هويت ملي و مالي خويش را بدان پيوند زدهاند. مغولان در سايه پيوند با چين، پول را خوب ميشناختند و در تزريق اصطلاحات مالي و ديواني مبتني بر نظاميگري چون چاو، تومان، آقچه، تمغا و... به زبان فارسي كم نگذاشتند. در روزگار معاصر و عصر جديد تمدن بشري، اين يكاي فرنگي بود كه وجه رايج بازار شد و منات، ليره، دلار، ريال و... وارد دفتر و دستك ايرانيان گرديد. گويا به سبب تحريمها و زنجير گسستن يك شبه ارزهاي خارجي، دولتمردان ما براي درمان علت پيش آمده به فكر چار ميافتند و راه اصلاح نظام پولي و تغيير در پول ملي را در پيش ميگيرند. در دولت دهم و اكنون نيز در دولت دوازدهم، هر دو در اوج فشار تحريمها به اين فكر افتادهاند. گذشته از ملاحظات اقتصادي سياسي اين شيوه درمان و خوبيها و بديهاي آن، ضمن آرزوي موفقيت متوليان امر و خير و صلاح اقتصادي مردم، جا دارد، بپرسيم: وقت آن نيست كه ملاحظات ملي هم لحاظ شود و پولي طراحي و ارايه شود كه منطبق با هويت ملي و جمعي ما باشد؟ كدام ملت را در تاريخ بشر به ياد داريد كه اين همه در منقبت و مدح متجاوزين به سرزمينشان سخن سر داده باشند؟! چه شد كه اسكندر گجسته ساقي چشمه آب حيات شد و نام چنگيزخان مغول سالهاي سال نام فرزندان معصوم اين مرزوبوم؟ و اين همه ظفرنامه براي ايلخانان مغول ساختيم! «ريال» اسپانيولي فرنگي است و بيگانه، «تومان» مغولي كه بسي بدتر از آن است. مگر نه اصطلاحي نظامي و برآمده از اردوي تومان، تومان خونخواران مغول بود؟ اگر درك درستي از تجربه زيسته تاريخي خويش داشته باشيم، «تومان» چيزي جز قتل و غارت و خونريزي و ويراني تومانهاي مغولي در يادمان زنده نخواهد كرد.
به راستي زبان غني فارسي و فرهنگ كهنسال ايراني و جغرافياي زيباي سرزمين ما ناتوان از ساختن نامي در خور شأن و منزلت اين نماد مهم ملي است؟ اين همه پهلوان و لاله گلگونكفن از آريو و آرش و سياوش تا شهيد فهميده و مرزبانان عزيزي كه روزانه مظلوم ولي قهرمانانه سر در راه آسايش و آرامش ايران ميبازند، شايسته حضور و ياد در پول ملي كشور نيستند؟ اين همه نام زيباي ايراني، اين همه نام كوه و رود زيباي ريشهدار و سرچشمه گرفته از روزگار اساطيري، اين همه رويداد حماسي و غرورآفرين تاريخي، اين همه شاعر و نويسنده؛ چه كم داريم و از چه روست كه آهنگ روزگار مغول ساز كردهايم و ميخواهيم «تومان» را جايگزين «ريال» كنيم؟ بدي را با بدتر بپوشانيم. بنابر آنچه اشاره شد، به دولتمردان محترم و نمايندگان شريف مردم در خانه ملت پيشنهاد ميشود:
- اگر تنها به ضرورت اقتصادي حذف صفرها هدف است، چه لزومي دارد كه واحد پول را تغيير دهيم و «تومان» را جايگزين «ريال» كنيم؟
- اگر قرار بر تغيير است، از عموم ملت نظرخواهي كنيد و يكاي پول ملي را به مسابقه بگذاريد. چه نامي بهتر از خواست ملت؟
- بيگمان با تغيير در نظام پولي، به ناچار وجوه جاري در جامعه، چه اسكناس و چه سكه، تغيير خواهند كرد و پول نو طراحي، چاپ و ضرب خواهد شد. شايد امروز وقت آن رسيده كه پول ملي آينهاي براي بازنماياندن، توانمنديها، يادمانها، حماسهها و غرور ملي ايرانيان باشد و در نام و نشان تماشاگه ارزشهاي ديني و ملي ملت مقاوم و هميشه سربلند ايران بشود. باشد كه چنين بادا.