ادامه از صفحه اول
جنگ همسايهها برنده ندارد
پس درست پس از مصاحبه ترامپ مبني بر اينكه چون كشتيهاي نفتكش در معرض خطر نيستند، دليلي براي ورود به تنش نفتكشها در خليج فارس ندارد. اين فكر به ذهن سران دو كشور رسيد كه بازنده نهايي جنگ و تنش در منطقه كسي جز كشورهاي منطقه نخواهند بود و چه بسا امريكا و روسيه در پي افزايش توليد نفت از يك عربستان ضعيف شده و درگير تنش استقبال كنند و در واقع خود عربستان نيز روزي قرباني اتحاد ابرقدرتها در انرژي شود. اين چرخش را بگذاريد در كنار جنگ تجاري كه امروز در همه جا با ايالات متحده كليد خورده است تا ببينيد كه به نظر دنيا از سياستهاي خودخواهانه ترامپ به ستوه آمده است و ياران يك به يك به اين نتيجه رسيدند كه خودشان بايد حافظ منافع خودشان باشند. آيا در دوران پساهاشمي بار ديگر رابطه ايران و عربستان به بهبود ميگرايد؟
معلمانخريد خدمتي را دريابيد
چنانچه مدير مدرسه عدم رضايت از رفتار شغلي و حرفهاي و اخلاقي اينجانب يا عدم حضور در آموزشگاه را به موسس گزارش كرد يا هر زمان كه به تشخيص مراجع ذيصلاح عدم صلاحيت خدمتم در آموزشگاه محرز شد يا اينكه طبق مقررات طرح شرايط لازم را نداشتم با كمال ميل تفويض اختيار فسخ قرارداد به موسس مينمايم. او حق دارد به صورت يكطرفه قرارداد اينجانب را فسخ و فرد ديگري را جايگزين نمايد و با توجه به اينكه هفتهاي ...... ساعت انجام وظيفه مينمايم معادل كاركرد آن، بيمه شوم. در صورت امكان بدين وسيله درخواست مينمايم كه گزارش و حق بيمه به صورت كامل بيش از كاركرد 30 يا 31 روز به بيمه ارسال فرماييد. مابهالتفاوت آن را كه ...... روز ميشود مبلغ آن را به موسس پرداخت مينمايند. اينجانب نسبت به پرداخت اين اضافه بيمه و عدم پرداخت حقوق كامل ماهيانه در دبستان مذكور و كارفرماي خود آقاي ...... از طريق واريز به حسابم هيچگونه ادعايي نداشته و من بعد حق هرگونه ادعا و شكايتي در رابطه با قانون كار نسبت به دبستان .... و موسس محترم آقاي ..... را در اين رابطه از خود سلب مينمايم.» آيا در بندهاي قرارداد نبايد هيچ حقي براي معلم قائل شد؟ اگر موسس يا مدير به هر دليلي- از جمله سليقه شخصي- معلم را اخراج كرد معلم با استناد به كدام بند يا به كجا شكايت برد؟ آيا مفاد قرارداد بالا زمينه سوءاستفادههاي گوناگون از معلمانِ بيدفاع را فراهم نميكند؟ آيا دستاندركاران اجرايي اين طرح يا كساني كه از آن دفاع ميكنند حاضرند كه دختران، پسران، خواهران و برادران خود را به دورترين و محرومترين مناطق كشور با اين شرايط استثمارگونه بفرستند؟ شايد بگويند: خب اين معلمان ميتوانند نپذيرند، زوري كه نيست! اين ديدگاه در برابر خيل جوانان تحصيلكرده بهكار آنچنان بيانصافانه است كه پاسخ ندادن به آن بهتر است! آيا سزاور نيست حالا كه اين معلمان تلاشگر نياز آموزش و پرورش و فرزندان اين مرز و بوم را برآورده ميكنند دستكم منصفانهتر و در شرايط عادلانهتري به كارشان گرفت؟ آيا ...
عدالت و امنيت در ليگ برتر
بديهي است كه فدراسيون فوتبال و حتي نهادهاي بالاتر، در زمان وقوع خشونت در ورزشگاهها، ضروري ميبينند كه تماشاگران را با روشهاي مختلف كنترل كنند. روشي كه امسال قرار است اجرايي شود، ميتواند خشونت و ناامني در ورزشگاههاي ايران را به صورت ضربتي كنترل كند و مجرمان را خيلي زود از هواداران عادي جدا كند. در اين صورت، ميتوان تاخير در برگزاري ليگ برتر را به فال نيك گرفت چرا كه ديگر قرار نيست سري شكسته شود و حقي ستانده نشود. ضمن اينكه كميته انضباطي ديگر نميتواند به بهانه كافي نبودن مدارك با تخلفات هواداران برخي تيمها مماشات كند و با مصلحتانديشي در صدور احكامش، فضا را به سمت تنشهاي بيشتر ببرد.
تعامل با دنيا به پشتوانه مردم
اظهارنظرهاي مطبوعاتي بر آن تاكيد كردهام. چنان كه ديگر همكاران در مجلس نيز بر اين مهم انگشت گذاشتهاند. روحاني نيز گفته است اما اين نبايد در حد حرف بماند. جالب است در حالي كه برخي اينطور وانمود ميكنند كه طرح اين موضوع، بهمعناي تقابل با نظام است، واقعيت آن است كه اين موضوع از اصول مصرح در قانون اساسي است و هيچ ايرادي نيز بر آن مترتب نيست و شايد تنها ايراد كار، همين تابويي باشد كه برخي ميسازند. رييسجمهوري هم روز گذشته و هم در سخنرانيهاي متعدد پيشين خود، چندين مرتبه بر اين مهم تاكيد كرده و حال، وقت آن است كه بهسمت اجرايي شدن اين مهم پيش برويم. البته اين اتفاق مباركي است كه تابوي صحبت از اين اصل مترقي، شكسته شده اما بايد بيش از اين در راستاي تحقق و عملياتي شدن آن تلاش كنيم. شخصا با تجربهاي كه از فضاي حاكم بر مجلس دارم، بعيد ميدانم كه صحن با اين موضوع مخالفت كند اما واقعيت آن است كه حتي اگر مجلس به آن راي منفي بدهد، باز هم حركت در راستاي آن گامي به سمت جلوست كه ميتواند زمينهساز پشتيباني واقعي شهروندان از مجموعه حاكميت شود. از ديگرسو، متاسفانه معلوم نيست برخي بر چه اساس، نظرات خود را عين خواست نظام ميدانند و نظرات ديگران را مخالف خواست كشور؟ معلوم نيست اين قدرت از كجا به اين افراد اعطا شده كه به خود حق ميدهند بهراحتي به مخالفان فكري و سياسيشان بتازند و به آنها انگِ عناد با نظام بچسبانند. بنابراين جا دارد، اصلاحطلبان و مجموعه حاميان واقعي دولت كه از ابتداي كار، براي اين كشور هزينه دادند و پاي آن ايستادند، اين فضا را بشكنند و اتهامزنندگان را خلعسلاح كنند. دلسوزان واقعي نبايد اجازه دهند عدهاي پشت ادعاي نظاممداري غيرحقيقي پناه بگيرند و منافع خود را دنبال كنند. اصلاحطلبان هرگز از حمايت خود از دولت روحاني عقبنشيني نكرده و نميكنند و مثل كساني كه زماني حامي احمدينژاد بودند اما در ميانه راه، او را تنها گذاشتند و خواستند شريك اشتباهاتش نباشند، نيستند. جريان اصلاحات با وجود تمامي انتقادهايي كه به دولت دارد، همراه دولت است و از اين دولت حمايت ميكند اما در عين حال انتظار دارد كه دولت بهسمت عملگرايي گام بردارد. چه در بحث اجراي اصل 59 قانون اساسي و چه درخصوص ديگر موضوعات و مسائل كشور. قطعا افرادي كه راي مردم را برنميتابند و ميخواهند مردم را از اصول دموكراسي و صندوق راي نااميد كنند، به اين فضاها دامن ميزنند، چراكه بردشان در اين گسترش نااميدي در جامعه است و بر اين اساس، لازم است كه دولت با جديت بيشتر، شعارهاي خود را عملياتي كند.