روز جهاني بدون خودرو، فرصتي براي دستيابي به شهر پاك
سيدآرش حسينيميلاني
خيابانهايي را تصور كنيد مملو از صداي شادي و همهمه كودكان، همسايهها و دوستان. شهري را تصور كنيد كه به همان اندازه كه زمينهاي بازي دارد، محل خانهها، مغازهها و ادارههاست. تصور كنيد محلهتان بطور همزمان يك پارك، محل كار، مركز آموزشي و يك محل گذران تعطيلات است. يك اجتماع محلي با نشاط و به لحاظ اقتصادي موفق را تصور كنيد. مكانهايي را تصور كنيد كه در آنها تنها صداي انسان به گوش ميرسد و هوا براي ديدن و نفس كشيدن پاك و خالص است و فراتر از همه اينها، يك شهر بدون خودرو را تصور كنيد. براي اكثر شهروندان چنين ايدههايي به نظر غيرقابل تصور ميرسد. شهرهاي ما مدتهاست كه تسليم يك زندگي ماشيني شدهاند. براي اهل تهران حداقل، بخشي از اين تصوير در ايام نوروز در تهران خلوت، نمايان ميشود اما ما نبايد از اين چشمانداز دست بكشيم چراكه به قول اينشتين، داشتن چشمانداز مهمتر از دانش و امكانات موجود است زيرا دانش محدود است اما چشمانداز ميتواند محاط بر جهان ما باشد و محرك پيشرفت و آفريننده تحول.
ديروز، «روز جهاني بدون خودرو» بود كه ميتواند دعوتي باشد از شهروندان و مديريت شهري تهران براي در پيش گرفتن رويكردهاي جديد براي غلبه يافتن بر دو چالش بزرگ امروز شهرمان. روزي كه يكي از موثرترين تلاشها براي دعوت به دوري و پرهيز از خودرومحوري در جهاني است كه ماشينها بر همه ابعاد زندگي بشر احاطه يافتهاند و دو چالش بزرگ ترافيك و آلودگي هوا، بر همه ابعاد زندگي شهري سايه انداخته است. در واقع، روز جهاني بدون خودرو فرصت مناسبي است تا در سفرهاي درون شهري استفاده از خودروي شخصي را به حداقل برسانيم، نشاط و سلامت جسمي و روحي را تجربه كنيم و از هوايي تميز لذت ببريم.
«روز جهاني بدون خودرو» از جمله مناسبتهايي است كه طي دو سال گذشته در ايران نيز مورد توجه خاص قرار گرفته است. سازمانهاي مردمنهاد و گروههاي فعال در عرصه محيط زيست، نخستين كساني بودند كه اولين گامها را براي پيوستن ايران به اين كمپين بزرگ بينالمللي برداشتند. خوشبختانه از حدود يك سال پيش تا به امروز، نخستين قدمها براي پيوستن تهران به اين رويداد بزرگ برداشته شده است. اينك با انتخاب دكتر حناچي به عنوان شهردار تهران و پيوستن ايشان به «كمپين سهشنبههاي بدون خودرو»، شاهد آن هستيم كه تلاش براي ترويج دوچرخهسواري و توسعه فرهنگ عدم استفاده از خودروي شخصي، ديگر مختص به يك روز در سال باقي نمانده و تداوم و همگانيتر شدن آن ميتواند نويدبخش بهبود هواي شهر و كاهش ترافيك از يكسو و نزديكي مسوولان با مردم از سوي ديگر شود. البته حمايت معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران از اجراي طرح دوچرخههاي اشتراكي موجب شده است تا ميزان سفرهاي درونشهري با استفاده از دوچرخه به ميزان قابل توجهي افزايش يابد. از مهمترين اهداف كيفي توسعه دوچرخه تا افق 1401 در تهران، افزايش ايمني دوچرخهسواران در معابر شهري و ايجاد يكپارچگي بين مود دوچرخه و كليه مودهاي حمل و نقل است. چشمانداز توسعه دوچرخه در تهران تا افق مذكور افزايش سهم دوچرخه در سفرهاي روزانه شهري از 0.3 درصد به 1.5 درصد است. اين به معناي رسيدن از 58 هزار نفر- سفر روزانه در وضعيت فعلي به 310 هزار نفر- سفر است و بايد تا آن زمان 514 كيلومتر مسير ويژه دوچرخه و 400 ايستگاه دوچرخه احداث شود. در 18 ماه گذشته اقدامات متعددي در حوزه حمل و نقل پاك صورت گرفته است. احداث 60 كيلومتر مسير ويژه دوچرخه، نصب 60 پاركينگ دوچرخه، اجرا و بهرهبرداري از دوچرخه اشتراكي با حدود 18 هزار نفر كاربر و 1400 دوچرخه، تهيه پنج استاندارد و سند راهبردي توسعه دوچرخهسواري در تهران از آن جملهاند. به نظر ميرسد دستيابي به اهداف برنامه سوم مستلزم تقويت جايگاه سازماني واحد حمل و نقل پاك، ارتقاي هماهنگيهاي سازماني به ويژه در حوزه دسترسي به بوستانها و همراهي بيشتر پليس راهور در تصويب مسيرهاي ويژه دوچرخه است.
البته موفقيت كامل در مسير دستيابي به «شهر پاك»، نيازمند اقدامات زيرساختي مهمي است. مهمترينِ شرط و عامل موفقيت در اين راه، گسترش كمي و كيفي حمل و نقل عمومي است. با آنكه در زمان بررسي برنامه سوم توسعه شهر تهران، احكام خوبي براي توسعه حمل و نقل عمومي تصويب شده است، اما متاسفانه به دلايل مختلف، ما شاهد عقب ماندن در برنامه توسعه حمل و نقل عمومي هستيم كه بخش عمده اين مساله نه در عزم مسوولان مديريت شهري، بلكه ريشه در تنگناهاي اقتصادي تحميل شده بر مديريت كنوني شهري تهران از يكسو و برخي بروكراسيهاي حاكم بر نظام اداري و اجرايي كشور و عدم همكاري و همراهي برخي از دستگاهها با شهرداري تهران است. بازمهندسي مبلمان شهري، ترميم معابر و پيادهروها و ايمنيسازي مسيرهاي دوچرخهسواري يكي از ضرورتهاي توسعه دوچرخهسواري به عنوان جايگزيني مناسب براي خودرومحوري است. متاسفانه تهران اكنون شهري انسانمحور نيست بلكه در آن خودروها حرف اول را ميزنند. با وجود اقداماتي كه از سوي شهرداري براي ايمنسازي معابر و مسيرهاي دوچرخهسواري انجام شده، ما هنوز تا رسيدن به نقطه ايدهآل فاصله بسياري داريم. وضعيت برخي از پيادهروها نيز به هيچوجه قابل قبول نيست. در چنين شرايطي، اينكه انتظار داشته باشيم همه شهروندان بخواهند به جاي خودرو به پيادهروي و دوچرخهسواري روي بياورند، انتظاري غيرواقعبينانه است و ضروري است در اين چارچوب، بهسازي معابر پياده در دستور كار جدي شهرداري قرار گيرد.
به موازات اين اقدامات، ترويج دوچرخهسواري و گسترش تفكر استفاده از حمل و نقل عمومي و پاك به جاي خودروهاي شخصي زماني اثرگذار و نتيجهبخش خواهد بود كه در عملكرد و رفتار دولتمردان و افراد برجسته جامعه هم قابل مشاهده باشد. هرچند از زماني كه دكتر حناچي در كمپين سهشنبههاي بدون خودرو شركت كرده، شاهد هستيم كه برخي از مديران شهري نيز به اين حركت پيوستهاند اما بايد توجه داشته باشيم همانقدر كه رفتارهاي باورمندانه ميتواند در گسترش فرهنگ استفاده از وسايل نقليه پاك موثر باشد، رفتارهاي نمايشي بدون پشتوانه هم آسيبهاي خاص خود را دارد. در واقع، زماني گسترش حمل و نقل عمومي در شهر تهران همگاني خواهد شد كه پاركينگهاي شهرداري در روزهاي سهشنبه خالي از خودروهاي مسوولان باشد. استفاده گسترده شهروندان از وسايل حمل و نقل پاك بهويژه دوچرخه جهت مقابله با آلودگي هوا، مستلزم دوريگزيني از رفتارهايي است كه كاهنده سطح اميد و اعتماد در بين شهروندان است. در حالي كه شرايط كنوني كشور به گونهاي است كه بايد حداكثر انسجام و همدلي را در كشور حاكم كرد آيا لغو مراسم دوچرخهسواري خانوادگي با دستور قضايي در تهران مصداق پيشگيري از منكر است يا حاصل يك مصلحتسنجي خاص؟ به نظر ميرسد تفسير مرزهاي ناهنجاري از نگاه قانون و عرف در ميان تصميمگيران متفاوت و مبتني بر سليقهها است. حمل و نقل پاك يك الزام براي تمامي اقشار اعم از زنان و مردان است و پرهيز از يكجانبهگرايي و گفتوگو و دستيابي به يك چشمانداز مشترك راه ناگزير ماست.