استاندارد خودرو ؟
فربد زاوه
صنعت خودرو در ايران شرايط خاصي دارد. در تمام سالهاي گذشته، اين صنعت هيچگاه به سمت مسيري كه ساير كشورها در آن حركت ميكنند، نرفته و از اينرو موقعيتي دارد كه با بسياري از كشورها قابل قياس نيست. آنچه درباره استاندارد خودروهاي توليدي داخل مطرح ميشود نيز از همين جنس است. هر چند بسياري از شاخصهاي استاندارد كه امروز مدنظر سازمان استاندارد است، مستقيما با موضوع كيفيت خودروها ارتباط ندارد، اما برطرف كردن دغدغههاي ايمني و محيط زيستي موضوعاتي است كه با پيگيري اين شاخصهاي استاندارد ممكن خواهد شد. استاندارد در خودروسازي ايران، براي سالهاي طولاني فراموش شده بود يا در عمل توجه خاصي به آن صورت نميگرفت. از اينرو وقتي سازمان استاندارد اعلام كرد كه به شكل جدي موضوع استاندارد در خودروهاي داخلي را دنبال ميكند، فاصلهاي كه ميان محصولات ايران و شاخصهاي اعلام شده وجود داشت، بسيار زياد بود، از اينرو در ماههاي گذشته هر بار كه اعمال شاخصهاي استاندارد مطرح شده، هيچ وقت شرايط براي اجراي كامل آنها فراهم نشده است. به نظر ميرسد در شرايط فعلي نيز پيگيري بحث 85 شاخص استاندارد در خودروها قدري دشوار باشد و بايد ديد سازمان استاندارد تا چه حد توان به كارگيري آنها را دارد. شايد ما در حوزه استاندارد خودرو به يك افراط و تفريط دچار شدهايم. يعني از يك سو براي سالهاي طولاني، هيچ رصدي بر وضعيت استاندارد خودروها صورت نميگرفت و حالا ناگهان شاخصهاي بسيار گسترده و دشواري براي خودروها لحاظ شده است. اين به معناي آن است كه خودروسازان براي سالهاي طولاني هيچ فشاري را در اين زمينه احساس نميكردند و حالا ناگهان بايد با شاخصهايي وفق پيدا كنند كه آمادگي چنداني براي آنها ندارند. از اينرو شايد بهتر باشد كه يك فرآيند چند مرحلهاي براي پيگيري اين سياست در نظر گرفته شود و خودروسازان ملزم شوند در يك فرآيند چند ساله به سقف استاندارد در نظر گرفته شده برسند تا به اين ترتيب هم الزامات مهم قانوني لحاظ شود و هم خودروسازان به اين دستورات عمل كنند. در غير اين صورت اين طرح يا اجرا نميشود يا به شكل سمبليك پيگيري خواهد شد. چندي قبل نيز كه اعلام شد 25 خودرو استاندارد نيست و بايد متوقف شود، نام خودروهايي اعلام شد كه يا از قبل توليدشان متوقف شده يا آن قدر تعدادشان پايين است كه سهم چنداني در بازار ندارند. جداي از اين مساله، بايد توجه داشت كه ما تا رويكرد خود نسبت به صنعت خودرو را تغيير ندهيم، بسياري از مشكلات به قوت خود باقي خواهند ماند.
يكي از اصليترين رويكردها در صنعت خودرو، فراهم آمدن شرايط رقابت است. امروز ما در كشورمان خودروهايي داريم كه سه دهه از آغاز توليدشان ميگذرد و همچنان در حال ساخت هستند. وقتي به خودروسازان ايراد ميگيريم، ميگويند با تعطيلي خط توليد، تعداد زيادي بيكار ميشوند. اما سوال اصلي اينجاست كه شركتهاي بزرگ در اين شرايط چه ميكنند. در كدام شركت بزرگ ميبينيم كه يك خودرو براي 30 سال توليد ميشود؟ در فضاي رقابت، شركتها نياز به حفظ بازارشان براي فروش دارند. از اينرو به شكل مداوم نوآوري ميكنند و خودروهايي به بازار ميفرستند كه بيشترين امكانات را با پايينترين قيمت عرضه ميكنند و اين روال همواره ادامه دارد. در ايران اما با توجه به اينكه رقابتي نبوده، نيازي هم به تحول و توسعه حس نشده و همان روال ادامه يافته است. از سوي ديگر سياستهاي دولت نيز در بسياري از كشورها به سمت بهبود استاندارد خودروها حركت ميكند. براي مثال وقتي الزام به استاندارد يورو شش مطرح ميشود، ديگر خودروهاي كمتر از اين شاخص پلاك نميشوند يا وقتي خودروها ستاره كيفي ميگيرند، عوارض بر خودروهايي كه استاندارد پايينتر دارند، آن قدر بالاست كه براي افراد صرفه اقتصادي خريد خودروي با استاندارد پايين باقي نميماند. البته اين به هيچ عنوان به معني محدود كردن توليد نيست، خودروسازان ميتوانند محصولاتشان را به ديگر بازارها بفرستند اما در داخل كشورشان، سياستها تماما به سمت افزايش كيفيت و بهبود استاندارد حركت ميكند. در ايران نيز اگر بناست تحولي در صنعت خودرو رخ دهد، بايد ابتدا نوع نگاه و سياستگذاريهاي كلان تغيير كند، زيرا در غير اين صورت، برنامهريزي براي حل هر مشكلي كه آغاز شود، مشكلاتي جديد از جاي ديگر سر بر ميآورند.