ملاحظاتي در باب گردشگري
ابراهيم باي سلامي
موضوع مهم صنعت گردشگري مانند بسياري ديگر از صنايع در دنياي پيچيده امروز، مساله تعيين راهبردها و تشخيص اهداف است. اگر ما راهبردهاي منظم و منسجمي داشته باشيم، تكليف بسياري از چيزها در بخش گردشگري مشخص خواهد شد. آنوقت روشنتر خواهد شد كه دولت به عنوان نهادي كه بر منابع مادي و انساني جامعه مسلط است، اقتصاد گردشگري را به چه سمتي هدايت خواهد كرد. بر اساس اهدافي كه دولتها در سطح اقتصاد كلان ترسيم ميكنند، بخش خصوصي راهبردها و استراتژي شركتها را تعيين ميكند. يعني تشخيص ميدهند كه به چه سمتي بايد حركت كنند و چگونه و در چه بخشهايي بايد سرمايهگذاري شود تا بتوانند عرصههاي اقتصادي و از آن جمله گردشگري را فعالتر كنند. اگر بخواهيم نقدي به دولت تدبير و اميد در حوزه گردشگري داشته باشيم، اين است كه دولت تاكنون موفق به ترسيم استراتژي صنعت گردشگري نشده است. البته راهبردهاي مختلفي وجود داشته كه متاسفانه هيچكدام نتوانستند صنعت گردشگري ما را از نواقص اساسي آن خلاص كنند. نقص و ضعف اساسي و مشهود صنعت گردشگري ما در ايران، سنتي بودن، محدود بودن و پراكنده بودن اين صنعت است. اينها مفاهيمي اساسي درصنعت گردشگري هستند. ما بايد گردشگري را مبتني بر نوآوري و رهايي از شيوههاي سنتي ببينيم تا در عرصههاي منطقهاي و جهاني و در شبكه بينالمللي توريسم، آنچنان كه در سازمان جهاني گردشگري ترسيم شده و در استراتژي و اهداف شركتها و شبكههاي بزرگ گردشگري در دنيا آمده، فعاليت كنيم و بتوانيم سهم خودمان را از بازار گردشگري داشته باشيم. در واقع بازار سنتي گردشگري، ديگر پاسخگوي فعاليت و سرمايهگذاري بخش خصوصي نيست و كساني كه به شيوه سنتي سرمايهگذاري كردند، معمولا دچار زيان شدند و از پيشرفت روزافزوني كه در سطح جهاني در اين صنعت وجود دارد، جا ماندند. نكته ديگري كه در اين موضوع وجود دارد، محدوديت است. ما در ايران شركتهاي بزرگ گردشگري نداريم و اصلا بازار گردشگري ايران بزرگ نيست.بايد به دنبال گسترش بازار در عرصههاي مختلف و در مولفههاي اصلي صنعت گردشگري به ويژه در صنعت هتلداري باشيم. متاسفانه يكي از ضعفهاي اساسي و زيرساختي ما كمبود هتلهاي مناسب در سطوح و درجات مختلف براي گردشگران به ويژه گردشگران كشورهاي اروپايي و همچنين گردشگران ثروتمند كشورهاي همسايه است كه ميخواهند به ايران سفر كنند.
ما بيشتر پذيراي گردشگران فقير كشورهاي همسايه هستيم. متاسفانه بعد از مسائلي كه در ارتباط با تبديل ارزش پول ملي به وجود آمد، بيشتر فقرا به ايران ميآيند. اينها از نظر صنعتي و اقتصادي هزينههاي فراواني به تحميل ميكنند و از سفرشان به ايران، درآمد بالايي ايجاد نميشود. از منظر تخصصي صنعت گردشگري، در هيچ جاي دنيا به نفع كشور ميزبان نيست كه فقرا مهمانانش باشند. چون آنها توانايي مالي چنداني ندارند و اهل خريد نيستند و در اقامتشان هم سعي ميكنند از تاسيسات و خدمات ارزانقيمت استفاده كنند. مثل استفاده از خانههاي مسافر و منازل مسكوني مردم و... بنابراين بسترسازي براي افزايش تيراژ گردشگران ورودي متوسط به بالا بايد در ايران در دستور كار باشد. امروزه گردشگري در دنيا صنعت بزرگي است كه شانه به شانه صنايعي مانند نفت و پتروشيمي ميزند. به همين دليل ما بايد به دنبال بزرگ كردن بازار خودمان در اين صنعت باشيم. متاسفانه تاكنون بيشتر روي بومگردي و سطوحي از اين دست سرمايهگذاري شده است كه ناشي از شناخت ناكافي از صنعت بزرگ و بازار گسترده گردشگري در دنيا است. بومگردي در دنيا حداكثر يك درصد از صنعت گردشگري است. ايران كشوري است با جاذبههاي ميراثي فراوان و شهر- موزههاي بزرگي مثل تهران، اصفهان، همدان، كرمانشاه، اهواز، تبريز، سنندج، يزد و بسياري از شهرهاي ديگر؛ اينها بايد كانون رفتوآمدهاي گردشگران باشد، نه اينكه ما فقط روي بومگردي تمركز كنيم. عامل بازدارنده ديگري كه وجود دارد، پراكندگي است. ما الان بيش از چهار هزار مجوز آژانس گردشگري داريم كه شايد دوهزارتايشان فعال هستند و بيش از نيمي از همين دوهزار آژانس فعال هم ورشكسته هستند. اين نشان ميدهد كه در اين صنعت استراتژي منظم براي سرمايهگذاري و فعاليت و ارايه خدمت به گردشگران به درستي ترسيم نشده است. پراكندگي باعث هرز شدن و هدر رفتن نيرو و امكانات وسيعي در مولفههاي اصلي صنعت گردشگري و از بين رفتن منابع كشور شده است. انسجام، ايجاد زنجيره تامين و توجه به زنجيره ارزش گردشگري و از طرف ديگر ايجاد هماهنگي بين عرضهكنندگان و نيز هماهنگي در مديريت تقاضا، كاري اساسي است كه بايد در راهبرد سازمان قرار بگيرد. بايد راهبردي داشته باشيم كه با مشاركت بخش خصوصي و جذب سرمايهگذاران داخلي و خارجي و نيز مشاركت مردم در يك عزم ملي به طرف توسعه صنعت گردشگري حركت كنيم. به نظرم رسيدن به اين جايگاه، پيش از هر چيز در گروي تجديدنظر سازمان سابق و وزارتخانه امروز در شناختش از مفاهيم و مباحث تخصصي صنعت گردشگري است كه اميدواريم به عنوان يك ضرورت در نظر گرفته شود.