حریم خلوت و افسون فناوری
كاوه گرايلي
فناوری هر چقدر ما را توانمند میکند، آسیبپذیر نیز میکند. برخلاف ظاهر دلفریب و افسونگر فناوری، آنچیزی که قدرت میآفریند، امکان سوءاستفاده از آن قدرت را نیز فراهم میکند. از گسترش سلاحهای کشتارجمعی، بحرانهای محیطزیستی، خطرات دستکاریهای ژنتیکی و هوش مصنوعی و سلطه فناوری بر انسان که بگذریم، هر ابداعی در حوزه فناوری اطلاعات که ارتباط بین انسانها را ممکن میسازد، ابزاری برای سرک کشیدن در زندگی آنها و زیر پا گذاشتن حریم خصوصیشان و البته دستکاری نامحسوس در افکار عمومی نیز است.
برنامههای ارتباطی علاوه بر آنکه ما را در سراسر جهان به یکدیگر متصل میکنند تا از زندگی همدیگر باخبر شویم، این امکان را به دیگران نیز میدهند تا از زندگی ما باخبر شوند. انواع پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، بسیاری از مشخصات، علائق، تصاویر و پیامهای کاربران را در دسترس شرکتهای صاحب آن برنامهها میگذارند و آنها هم بسته به منافع خود، از این اطلاعات استفاده میکنند. اخیراً در خبرها آمد که «واتساپ» به درخواست پلیس بریتانیا پیامهای کاربرانش را در اختیار آنها میگذارد. پیشتر نیز با افشای رسوایی بزرگی معلوم شد که شرکت پردازش داده «کمبریج آنالیتیکا» با همراهی فیسبوک و بدون اجازه کاربران فیسبوک، با نقض حریم خصوصیشان، از اطلاعات آنها به نفع کارزار تبلیغاتی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ استفاده کرده است. فیسبوک همچنین متهم شده که به هنگام ادغام با واتساپ نیز اطلاعات نادرستی را نسبت به نحوه استفاده از دادههای کاربران واتساپ منتشر کرده است. طبعا هم سوءاستفادهها بیش از اینهاست و هم علاوه بر شرکتها، رخنهگرانِ فردی یا سازمانی نیز میتوانند با نفوذ، به اطلاعات خصوصی کاربران برنامهها دسترسی پیدا کنند.
از سوی دیگر، به واسطه پیشرفت فناوری، اکنون شهرها پر از دوربینهای مداربستهاند؛ تلفنهای همراه حتی به هنگام خاموشی منبعی برای شنود صدای محیط هستند و دوربینهای لپتاپها و دوربینهای فوقالعاده کوچکی که در هر مکان و وسیلهای مخفی میشوند، ابزاری برای مشاهده هر محیطی هستند. در واقع امروزه، نه تنها در فضاهای عمومی، که حتی در هر نقطه از فضاهای نیمهخصوصی و خصوصی امکان آنکه چشمی و گوشی ما را ببیند یا بشنود یا پیام خصوصی ما را بخواند، وجود دارد.
اگر زمانی نه چندان دور کسی «در خلوت راز دل عشاق» نمیرسید و فاشِ کسی نمیشد آنچه میان آنها بود اما اکنون در هر خلوتی میان دو دلداده، ممکن است که «چشمی نگران» آنها باشد و در میانه هر مکالمه عاشقانهای، امکان حضور شرکتهای فناوری و دولتها وجود دارد؛ حتی اگر آنها همیشه از این امکان استفاده نکنند و در موارد خاص و در صورت لزوم چنین کنند یا با گذر زمان، سر بزنگاه سراغ مخزن اسرار بروند و رازهای نهان را درآورند و عیان سازند یا از آنها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر افراد
استفاده کنند.
اگرچه فناوری ارتباطات به افراد امکان میدهد تا به صورت مجازی شریک شادی و آگاهی و تنهایی یکدیگر باشند اما از سوی دیگر این میزان احاطه بر زندگی شهروندان و سوءاستفاده از اطلاعات آنها و فریبشان نیز بدون کمک فناوری اطلاعات به هیچ وجه ممکن نبوده است. بماند که بسیاری از آسیبهای این فناوری هنوز افشا نشدهاند و با ادامه این روند، این آسیبها در آینده نیز گستره بیشتری خواهند یافت.
حال پرسش این است که ما در مقابل این فناوری با چنین عواقبی چه باید بکنیم؟ فناوریای که با مرتبط کردن ما به عزیزانمان، امکان برخورداری از پناهی مجازی را به ما میدهد، اما در مقابل تجاوز به حریم خلوتمان، ما را حقیقتا بیپناه میکند.