گروه سياسي
عصايش را روي زمين ميكوبيد و جلو ميآمد؛ باز هم آمده بود تا ضعف قانون را به چالش بكشد، يكي آرام گفت آنقدر مقتدر راه ميرود كه زمين زير پايش ميلرزد؛ راست ميگفت سالها بدون هيچ واهمهاي نقادانه هر كم و كاستي را كه ديد، فريادش زد. شناسنامهاش را از كيفش بيرون آورد و به متصدي ستاد انتخابات وزارت كشور داد تا نام «اعظم طالقاني» در روز 25 فروردين ماه 96 براي چندمين بار در ليست ثبتنامكنندگان انتخابات رياستجمهوري قرار بگيرد؛ خبرنگارها دورش حلقه زدند و پرسيدند كه خانم، فكر ميكنيد شوراي نگهبان تاييد صلاحيتتان كند؛ بيدرنگ با همان واكر به راه افتاد و گفت:«آمدم تا تكليف رجل سياسي را مشخص كنم.» حالا ديگر فقط خاطرات است كه موج ميزند؛ مگر ميشود روزي را كه اعظم طالقاني براي كشته شدن «زهرا كاظمي» با يك پلاكارد خودش را به زندان اوين رساند تا بگويد «چگونه نگران امنيت جاني زندانيان نباشيم» فراموش كرد.
دختري كه از زير سايه پدر فراتر رفت
«دختر آيتالله طالقاني» شايد اين اولين تعريف و توصيفي باشد كه هر كس براي اعظم طالقاني به كار ميبرد؛ تعريفي كه تا حدودي ميتواند شناختي از فرزند خلف يك پدر ارايه كند؛ توصيفي كه پر بيراه نيست؛ هر چه باشد او كسي بود كه شانه به شانه پدر برابر بيعدالتيها و براي به ثمر رساندن يك انقلاب مبارزه كرد و همچون او تا چند ماه پيش از پيروزي انقلاب در زندان روزگار گذراند؛ اما سالهاي نمايندگياش در نخستين دور مجلس و روش و منشش 40 سال پس از فوت پدر، شخصيتي كاملا مستقل ارايه كرد. «اعظم طالقاني» آقازادهاي بود كه آقازادگي نكرد و بدون رانت پدر، براي جامعه مدني ايران به ويژه جامعه زنان هر آنچه كه در توان داشت به ميدان آورد؛ به قول احمد زيدآبادي «او به دختر طالقاني شهرت داشت. بله او دختر طالقاني بود اما دختري كه پدر در او تكرار شده بود.»
اعظم طالقاني كه بود و چه كرد
اعظم طالقاني در سال 1322 در تهران چشم به جهان گشود و در نوجواني با مرتضي اقتصاد ازدواج كرد. در ۱۷ سالگي يك دوره مديريت گذراند و به تدريس و مديريت مدرسه پرداخت سپس همراه با دو خواهر خود يك مدرسه راهنمايي تاسيس كردند. او در دهه 50 چندين سال زنداني سياسي حكومت پهلوي در زندان اوين و قصر بود. پس از آن وارد دانشگاه شد و در رشته ادبيات فارسي تحصيل كرد.
پس از سال 57 به درخواست پدرش، آيتالله سيدمحمود طالقاني، جامعه زنان مسلمان را با هدف حل مشكلات زنان تاسيس كرد. او دبيركل جامعه زنان انقلاب اسلامي نيز بود البته سابقه حضور در دوره اول مجلس شوراي اسلامي را هم در كارنامه سياسي خود دارد. اعظم طالقاني نخستين زني است كه خود را نامزد رياست جمهوري در ايران كرد. به گفته خودش «براي آزمايش قانون اساسي، هيچ دليلي وجود ندارد كه يك زن نتواند نامزد انتخابات شود.»
او معتقد بود، تعبير رجال در اصل ۱۱۵ قانون اساسي معادل جنس مرد نيست و تعدادي از متخصصان و عالمان مذهبي نيز با او همديدگاه بودند. او در آخرين مصاحبهاش با جماران كه يك روز پيش از بستري شدنش در بيمارستان انجام شد، باز هم لب به انتقاد باز ميكند و ميگويد:«امروز مقدار زيادي از عدم اعتماد مردم به دولتمردان به دليل عملكردهاست.
نسل سوم، دوره قبل انقلاب را نديده ولي پي برده كه رفتار برخي افراد ما نه بر اساس قانون اساسي بوده و نه اسلامي كه امروز به عنوان يك دين مترقي پيرو علي(ع) معرفي ميشود.» او ميگويد:«ما از آقاي هاشمي درباره برخي رفتارهاي ايشان انتقاد ميكرديم. هاشمي از رفقاي پدر من بود و قبل از انقلاب در برخي اردوها با همديگر بوديم و از افكار هم استفاده ميكرديم. بنابراين هيچ درگيري و دشمني با هم نداشتيم و حق داشتيم از هم انتقاد كنيم. ليكن فضا طوري بود كه تا ميخواستيم انتقاد كنيم همينهايي كه امروز مطالبي را بازگو ميكنند و تغيير رفتار دادهاند به ما ميگفتند «قصد تضعيف داريم!» در صورتي كه اگر ميگذاشتند، نقد و امر به معروف و نهي از منكر را انجام دهيم، وضع چنين نبود.» اعظم طالقاني اين را هم ميگويد كه «تمام امر به معروفهايي كه در قرآن آمده براي فرد نيست بلكه مختص قدرتمندان و كساني است كه امكانات و اسلحه در دست دارند نه براي افراد كوچه و بازار. نميگويم امر به معروف و نهي از منكر براي همه نباشد ولي اصل مساله در قبال صاحبان قدرت است، چون اگر آنها درست عمل كنند، مردم نيز درست عمل خواهند كرد. عدهاي در آن مقطع نگذاشتند ما اين كار را انجام دهيم تا اينكه امروز چاپلوسان در بعضي دستگاهها دستگاههاي اين مملكت نفوذ كردند و اين ميزان از خيانت و دزدي و اختلاس و... را شاهديم.» پيكر اعظم طالقاني ديروز از محل موسسه اسلامي زنان با حضور جمعي از مسوولان و شخصيتهاي سياسي و نمايندگان مجلس تشييع شد و حجتالاسلام احمد منتظري بر پيكرش نماز خواند.
اندوه از دست دادن
خبري كه «8 آبان ماه 98» در فضاي مجازي دست به دست ميشد و خبرگزاريها آن را روي خروجي خود قرار داده بودند، باوركردني نبود اما صحت داشت. «اعظم طالقاني» نماينده دوره اول مجلس شوراي اسلامي ايران، دبيركل جامعه زنان انقلاب اسلامي و دختر سيدمحمود طالقاني بر اثر سكته مغزي درگذشت. ساعتي گذشت تا همه اين واقعيت را قبول كنند؛ حالا ديگر سيل پيامها و خاطرات است كه منتشر ميشود. از پيام تسليت رييسجمهوري گرفته تا پست اينستاگرامي اسحاق جهانگيري، معاون اول دولت.
به دنبال شخصيت اعظم در پيامهاي تسليت
پيامهاي تسليت منتشر شده براي درگذشت خانم طالقاني را رصد ميكنيم؛ پيامهاي تسليتي كه با يك چهره بازنمايي شده از اعظم طالقاني در پي هم مخابره ميشوند. چنانكه محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه او را از «مجاهدان و مبارزان نسل اول انقلاب» مينامد، معصومه ابتكار، معاون رييسجمهوري در امور زنان با عنوان «زن مبارز هميشه با مردم» از او ياد ميكند. شوراي عالي سياستگذاري جبهه اصلاحطلبان به او لقب «مبارز انقلاب اسلامي» ميدهد. محمدرضا عارف با تاكيد بر وجه قرآنپژوهي و آزاديخواهي او به روش مصلحانه خانم طالقاني «در دفاع از حقوق زنان» اشاره دارد. موضوعي كه در پيام تسليت حزب اعتماد ملي نيز به آن اشاره ميشود و او را «نمادي براي زنان مسلمان آزاديخواه، عدالتطلب و اصلاحجو» معرفي ميكند. در برخي از پيامهاي تسليت به وجوه مهمتري از شخصيت خانم طالقاني نيز پرداخته ميشود. چنانكه پيام تسليت حزب كارگزاران سازندگي، او را «مصداق رجل سياسي و مذهبي» معرفي ميكند كه به نوعي مهمترين هدف فعاليت سياسي اعظم طالقاني در دوره بعد از انقلاب است. الياس حضرتي نيز در پيامي با اشاره به دوران مبارزه اعظم طالقاني در دوران مبارزه عليه رژيم شاه و در دوران پس از انقلاب، بر تلاش خستگيناپذير او در مسير استقرار مردمسالاري در ايران تاكيد كرد.
در اين ميان پيامهايي با جنسي متفاوت مشاهده ميشود؛ سيدمحمد خاتمي او را «بانوي بزرگوار و خيرخواه» ميخواند. زهرا رهنورد نيز در پيام تسليتش كه منتشر كرده است، او را «اسوهاي بيبديل اما قابل پيروي» ميخواند.
اعظم طالقاني همه اينها بود و البته بيش از اينها. آنچه در گوشه و كنار و پايين و بالاي اين صفحه ميخوانيد، يادداشتها و خاطرههايي است از كساني كه بيراه نيست اگر بگوييم همگي در حكم شاگردان و پيروان او بودند و تلاش ما در سرويس سياسي «اعتماد» اين است كه با كنار هم گذاشتن اين همه بتوانيم بخشي از شخصيت اين رجل سياسي-مذهبي ماندگار در تاريخ سياسي ايران را بازگو كنيم.
تسليت زهرا رهنورد درپي درگذشت اعظم طالقاني:
طالقاني اسوهاي بيبديل اما قابل پيروي بود
زهرا رهنورد، رييس سابق دانشگاه الزهرا و همسر ميرحسين موسوي درگذشت اعظم طالقاني را تسليت گفت. به گزارش تابناك، در تسليتي كه به نقل از او منتشر شده، آمده است: «مقاومت و رفتار آزاديخواهانه اعظم طالقاني، فرآيند پيچيدهاي است از دانش آكادميك او در دانشكده حقوق و ميراث پدر مرحومش آيتالله طالقاني. فعاليتهاي اين بانوي فقيد با وجود بيماريهاي جسمي و مسووليتهاي سنگين مادري از او اسوهاي بيبديل اما قابل پيروي ساخته است. اكنون فقدان تاسف و تاثرآور اين دوست ديرين شخصيت بزرگ و فهيم را به همگان بهخصوص خانواده ايشان و دوستان تسليت ميگويم. زهرا رهنورد، آبان ۱۳۹۸»