مردانه آماده مرگ
مرتضي ميرحسيني
سيدحسين فاطمي پاييز 1296 در نايين متولد شد. پدرش را كه از علماي محترم آن منطقه بود در نوجواني از دست داد و چند سال بعد را با برادر بزرگتر خودش زندگي كرد. به واسطه همين برادر بود كه با روزنامهنگاري آشنا شد و از ابتداي جواني به جمع نويسندگان روزنامه باختر اصفهان پيوست و تجربيات اوليه را همان جا كسب كرد. چندي بعد به تهران رفت، مدتي با روزنامه ستاره همكاري كرد و سپس ـ بعد از انتقال دفتر روزنامه باختر به تهران ـ به باختر برگشت و كار سردبيري اين روزنامه را به عهده گرفت. در آنجا با مقالات تند و پرشور و انتشار گزارشهاي مستند و انتقادي، اعتباري براي خود دست و پا كرد و روزنامه باختر را هم تا سطح اول مطبوعات كشور بالا كشيد. چند سال بعد براي ادامه تحصيل به فرانسه رفت و مدتي نزديك به چهار سال در اروپا زندگي كرد. در تمام اين مدت همچنان براي نشريات داخلي مينوشت و با روزنامههاي مرد امروز و ستاره همكاري ميكرد. به ايران كه برگشت، دوباره انتشار روزنامه باختر را، اين بار با نام باختر امروز از سر گرفت. زودتر از آنچه انتظار ميرفت و معمول بود به سطح اول مطبوعات كشور برگشت و باختر امروز را به يكي از چند روزنامه اصلي آن دوره تبديل كرد. اواخر دهه 1320 به دكتر مصدق نزديك شد و به جمع اطرافيان مورد اعتماد او راه يافت. در زمان نخستوزيري مصدق هم مدتي معاون پارلماني او بود و بعد از آن نيز، چنان كه ميدانيد وزارت خارجه را به دست گرفت. زمستان 1330 از سوءقصد جان سالم به در برد، اما زخمي راهي بيمارستان شد. در سراسر دوره مبارزه براي نفت، انتشار روزنامه باختر امروز ـ كه يك سنگر مستحكم در مواجهه با دربار محسوب ميشد ـ ادامه داشت. بسياري از سرمقالههاي آن را خود فاطمي، حتي زماني كه وزير خارجه بود مينوشت. در همان دوره هم روزنامه خود را به سطح روابط عمومي دولت و بازنشركننده اخبار رسمي تنزل نداد. بعد از كودتا گريخت، چند ماهي پنهان شد تا اينكه سرانجام اواخر زمستان همان سال مخفيگاهش لو رفت و او شناسايي و دستگير شد. دادگاه نظامي، در حكمي از پيش تعيين شده او را به اعدام محكوم كرد. واپسين خواستهاش هم كه ملاقات با مصدق بود، پذيرفته نشد. روز اعدام (19 آبان 1333) به شدت بيمار بود و در تب ميسوخت. اما در لحظات پيش از تيرباران، تهمانده نيروي خود را جمع و كمرش را راست كرد و مردانه آماده مرگ شد. فاطمي آن زمان 37 سال داشت.