نگاهي به فيلم هزارتو
دستهاي آلوده
محدثه واعظيپور
«هزارتو» يك شروع كنجكاويبرانگيز دارد، 30دقيقه ابتدايي فيلم خيلي خوب پيش ميرود و تماشاگر با شخصيتها و قصه همراه ميشود. به دليل آشنايي تماشاگر با اين نوع درامهاي تو در تو كه بهترينهايش را در يك دهه اخير اصغر فرهادي ساخته، خيلي زود متوجه ميشويم كه با يك مثلث عاطفي روبهروييم و واقعيت آدمها تصويري نيست كه ابتدا با آن مواجه شدهايم. مثلثي كه شهاب حسيني، غزاله نظر و ساره بيات اضلاع آن هستند، تماشاگر را به قلب حوادث و پسزمينه آن در گذشتهاي نه چندان دور ميبرد. تماشاگر حدس ميزند بايد منتظر فرو افتادن نقابها باشد، مسيري كه فيلم طي ميكند پاسخ درستي به اين انتظار ميدهد. فيلم در مرحله معرفي شخصيتها ذهن تماشاگر را درگير ميكند و تا يك سوم نهايي قانعكننده و در بخشهايي غافلگيركننده است. دو سكانس خوب دارد كه يكي مواجهه نخست امير علي و بيتا در تراس خانه است، جايي كه بيتا ميخواهد بازي را به نفع خود تغيير دهد و سكانس بعدي در خانه بيتا، جايي كه رازهاي مشترك او و اميرعلي فاش ميشود. ماجراها به اندازه كافي پيچ و تاب و شخصيتها سويه تاريك دارند كه مدام تماشاگر عقبتر از نويسنده و كارگردان بماند، اما همه اين امتيازها باعث نميشود كه «هزارتو» يك فيلم كامل باشد.
مشكل فيلم شايد در انتخاب نادرست بازيگرها يا هدايت اشتباه كارگردان است. ساره بيات، نميتواند همدلي تماشاگر را برانگيزد. عصبي بودن و پرخاشگريهايش تصنعي است و حتي سكانسي كه در حمام به خاطر فرزندش گريه ميكند تاثيري روي تماشاگر ندارد. فيلم، عملا فيلم شهاب حسيني است و بيشترين انرژياش را از تلاش او براي جان بخشيدن به شخصيتي خاكستري ميگيرد. اميرعلي بهترين نقش كارنامه حسيني نيست، اما ميتوان درك كرد كه يك بازيگر باهوش و درجه يك چطور توجه تماشاگر را معطوف به خود ميكند و عجز و ناتواني شخصيت اميرعلي را در مواجهه با گذشته تلخ و آينده مبهمش به نمايش ميگذارد. انتخاب فريبا جديكار براي نقش مادر و پژمان جمشيدي براي نقش برادر هم كمكي به فيلم نكرده.
طنازيهاي جمشيدي كه بازيگر بااستعدادي است براي فضاي تلخ و تكاندهنده فيلم مناسب نيست و بازي برونگرايانه جديكار گلدرشت است. «هزارتو» فيلم شخصيتهاست و بازيها بايد اين قدر كم ايراد بود كه شخصيتهاي گناهكار فيلم تاثيرگذار به نظر ميرسيدند. اتفاقي كه درباره زوج اميرعلي (حسيني) و بيتا (نظر) افتاده و شخصيتهايي كه اين دو بازي كردهاند باورپذيرتر و واقعي و مهمتر از آن درگيركنندهتر از بقيه شخصيتها شدهاند. «هزارتو» يكي از پرفروشترين فيلمهاي اكران پاييز امسال بوده، دليل موفقيت فيلم را ميتوان در عوامل مختلف جستوجو كرد.
نخست حضور شهاب حسيني پس از مدتها در يك فيلم سينمايي، زوج حسيني و بيات كه تداعيكننده فيلم خوب «جدايي نادر از سيمين» در ذهن سينمادوستان ايراني هستند، فضاي لوكس (داستان در طبقه مرفه و بالاي شهر تهران ميگذرد) و داستان پرتعليق آن. در حالي كه معادلات گيشه اين سالها را معمولا كمديها رقم زدهاند فروش خوب «هزارتو» نشان ميدهد برخلاف تصور، با وجود شرايط اقتصادي و اجتماعي فيلمهاي جدي غيرارگاني هم ميتوانند به فروشي قابل توجه در گيشه دست يابند.