كوتاه درباره تارنتينو و فيلم تازهاش
تاثير رسانه و ديگر قضايا
نازنين شاهبنده
روزي روزگاري در هاليوود فيلمي به نويسندگي و كارگرداني كوئنتين تارانتينو است، نهمين فيلم بلند اين كارگردان كه
4 سال پس از آخرين فعاليتش «هشت نفرتانگيز» ساخته شده و داستان آن در سال ۱۹۶۹ و شهر لس آنجلس رخ ميدهد، ماجراي يك بازيگر تلويزيوني به نام ريك دالتون با بازي لئوناردو ديكاپريو را دنبال ميكند كه همراه بدلكار خود، كليف بوث در جستوجوي راهي براي برگشتن به اوج موفقيت هنريشان در هاليوود هستند.
فيلم جديد كوئنتين تارانتينو با اينكه امضاي كارگردانش را به همراه تمام سكانسهايش دارد مانند استفاده از رنگهاي تند و گرم در دكور و لباس بازيگرها همچنين علاقه خاص او به نشان دادن زماني در گذشته اما نميتواند مخاطب بينالمللي به خصوص غيرانگليسيزبان را مانند مخاطب امريكايياش راضي كند.روزي روزگاري در هاليوود مانند اكثر فيلمهاي تارانتينو يك كمدي سياه با لحظاتي غافلگير كننده است، پر از ارجاعات سينمايي و اداي دين به كارگردانان ديگر، از لوكيشنهاي مختلف هاليوود دهه 60 گرفته تا ژانر وسترن و گنگسترها، همچنين چالشهاي بازيگران سينماي كلاسيك البته حس نوستالژيك براي مخاطب دلپذير است اما اين ارجاعات آنقدر زيادند كه روايت را پريشان و آشفته كردهاند، شارون تيت، رومن پولانسكي، خاندان چارلز منسون، بروس لي، محلههاي قديمي و... كارگردان همه و همه را در فيلم خود با اصرار جاي داده است. او ميخواهد مخاطبش را به روزگاري در هاليوود ببرد، روزگاري چيده شده با واقعيتها و تخيلاتش اما همسفرش را گيج و خسته ميكند. با اينكه اين فيلم سبك خاص كارگردانش را به همراه دارد و در لحظههاي پر از خشونتش بيننده را به خنده وادار ميكند اما بسيار دير به اين سكانسهاي آشناي جذاب مخصوص مولفش ميرسد.
با ارزشترين قسمتهاي روايت، نشان دادن زندگي بازيگراني است كه در مقابل دوربين انسانهايي بينقصاند اما در زندگي واقعي شكننده، آسيبپذير و افسردهاند و بدلكاراني كه بار موقعيتهاي خطرناك را به جان ميخرند اما شناخته نميشوند. او همچنين به تاثير رسانهها بر افكار جوانان انتقاد ميكند كه چطور ميتوانند مخرب و ويرانگر باشند.پايانبندي فيلم براي بينندهاي كه ميداند زندگي شارون تيت، بازيگر قديمي هاليوود چطور خاتمه پيدا كرده، ميتواند حس تعليق ايجاد كند و بعد شوكهكننده باشد اما بيشتر مخاطبان غيرانگليسيزبان اطلاعي از چگونگي مرگ او ندارند پس اين حس را در طول فيلم تجربه نميكنند.يكي از ويژگيهاي فيلم تارانتينو اين است كه با شخصيتهايش شوخي ميكند، سكانس مبارزه بروس لي نمونه يكي از اين شوخيهاست كه ممكن است به مذاق بسياري از تماشاگران خوش نيايد و آن را توهين به بروسلي بدانند.در نهايت آخرين اثر كوئنتين تارانتينو جدا از جزييات جذابش و استفاده از بازيگران مطرح همچون آل پاچينو، برد پيت، لئوناردو ديكاپريو، مارگو رابي، كرت راسل، تيموتي اولفينت، داكوتا فانينگ، لوك پري و مارگارت كوالي باز هم نميتواند در حد و اندازه باقي آثار او باشد. آثاري كه هميشه براي مخاطب سرشار از هيجان و موسيقيهاي كوبنده بودند ولي در اين فيلم اكثر موقعيتهايش فاقد آن است.