• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4526 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۲ آذر

آزادي از كلمه تا مفهوم

محسن آزموده

ما انسان‌ها معمولا كلمات و جملات را بنا بر عادت و بدون تامل به كار مي‎بريم. زبان و امكاناتش يعني كلمات و ساخت‎هاي نحوي و ... به شكل روزمره براي ما به عنوان ابزاري براي ارتباط با جهان خارج و بيان افكار و احساسات و خواسته‎هاي‌مان است. اين نوعي رويكرد ابزاري و آلي به زبان است. در مقابل برخي اصحاب معرفت نگاهي استقلالي به زبان دارند، يعني به تك تك كلمات و جملات توجه مي‎كنند و به سخن دقيق‎تر خود زبان براي‌شان مساله است. نويسندگان، اديبان، زبان‎شناسان و شاعران بزرگ از اين دسته‎اند. براي فيلسوفان نيز زبان مساله است. آنها كلمات و واژه‎ها را به عنوان مفاهيم (concept) در نظر مي‎گيرند و به تحول و تطور معناي آنها در دوره‎هاي تاريخي توجه مي‎كنند.

يك تفاوت مهم نگرش فلسفي با نگرش ادبي-زبان‏شناسانه به زبان در اين است كه در دومي، كلمه و واژه و به عبارت دقيق‎تر لفظ اهميت دارد، در حالي كه فيلسوف با مفهوم و در نتيجه با معنا سر و كار دارد. مفاهيم براي فيلسوفان همان ايده‌ها و انديشه‎هايي هستند كه جهان ذهني باورهاي ما و در نتيجه شكل زندگي ما در جهان را دگرگون مي‎سازند و از اين جهت اموري عيني و واقعي هستند. براي فيلسوفان، كلماتي كه بيانگر مفاهيم هستند، صرفا الفاظي گفتاري و نوشتاري نيستند كه به راحتي بشود با معادل‎سازي آنها را ترجمه كرد. شكل‎گيري و تكوين يك مفهوم در محدوده كاربرد يك زبان به معناي دقيق زماني رخ مي‎دهد كه آن لفظ دقيقا كاركرد مفهومي پيدا كند، يعني بتواند معنايي كه آن واژه دارد را در ميان كاربران آن زبان برساند و كاركرد و اثربخشي عيني و واقعي داشته باشد. در غير اين صورت آن لفظ بي‎معنا، ميان‎تهي و پوچ و صرفا لقلقه زبان است.

براي نمونه كلمه و مفهوم آزادي را در نظر بگيريم. اين مفهوم كه در دوران جديد در زبان فارسي در مقابل كلماتي چون liberty و freedom به كار مي‎رود، سابقه‎اي كهن در ادبيات و زبان روزمره فارسي دارد. اگر در آثار شاعران و اديبان بزرگ فارسي يعني فردوسي، سعدي، مولانا و حافظ جست‌وجو كنيم، بارها به اين كلمه و مشتقات آن مثل آزاد و آزاده بر مي‎خوريم. اما همه مي‎دانيم كه آزادي به عنوان كلمه‎اي در برابر دو اصطلاح فرنگي مذكور، مفهومي نوپديد است، يعني معنايي تازه دارد كه تنها در زيست‎جهان (به تعبير هوسرل) جديد و در نتيجه تغيير و تحولات اساسي هم در ساحت فكر و هم در عرصه عمل پديد آمده است. اين تغيير و تحولات در واقع زمينه‎ها و شرايط عيني و واقعي تحقق معناي جديد آزادي هستند. در نتيجه بدون تحقق يا محقق كردن آنها نمي‎توان دم از آزادي زد، اگرچه مي‎توان در ترجمه متون در برابر دو لفظ فرنگي فوق‎الذكر، كلمه «آزادي» را نشاند و آن را در گفتار و نوشتار به كار برد.

به بيان ديگر زماني تعبير «آزادي» به عنوان يك مفهوم جديد در يك زبان متولد مي‎شود كه شرايط و امكانات عيني تحقق آن نيز فراهم شود. تولد يك مفهوم در يك زبان، به معناي دقيق كلمه، يعني فراهم آمدن شرايط و امكانات عيني آن مفهوم و اين شرايط و امكانات، الزاما خودشان از جنس مفاهيم (و بالطبع كلمات) نيستند و ‌اي بسا اموري اساسا غيرزباني هستند، مثل دگرگوني در نظام سياسي و اقتصادي و اجتماعي؛ به عبارت ديگر بدون تغيير جدي در شبكه مناسبات قدرت در عرصه‎هاي اقتصاد و سياست و اجتماع، مفهوم جديد آزادي خلق نمي‎شود و سخن گفتن از آن صرفا لفاظي است. البته براي تحقق مفهوم آزادي تحول جدي در شبكه كلي مفاهيم و در نتيجه تغيير زيربنايي در باورها و افكار نيز ضروري است؛ كاري كه وظيفه متفكران و فيلسوفان است.

كوتاه سخن آنكه تولد و زايش (birth) يك مفهوم (concept) در يك زبان و در نتيجه كاربري دقيق آن در ميان كاربران آن زبان، فقط كار مترجمان و نويسندگان و اديبان نيست، بلكه نيازمند جهد و كوشش همه كاربران آن زبان در همه عرصه‎ها براي تغيير مناسبات قدرت و شكل‎دهي به زيست‎جهاني جديد است، در غير اين صورت، كاربران آن زبان صرفا در توهم كلمه آزادي زندگي مي‏‎كنند، بدون آنكه مفهوم آزادي در ميان‎شان متولد شده باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون