وحدت در كثرت
سعيد عابدپور
طرد شمار زيادي از نمايندگان مجلس و نامزدهاي ديگر براي انتخابات مجلس كه اين روزها موجب نگرانيهايي شده بيشتر از همه وحدت سياسي را در جامعه هدف قرار ميدهد. روش معمول شوراي نگهبان در سالهاي گذشته اكنون، اينبار با شدت و تماميت هر چه بيشتري در جريان است. اما سوال اينجاست كه اين عملكرد به نفع كيست؟ چه جرياني از حذف نيروهاي سياسي جامعه بهرهمند ميشود؟ ترديدي نداريم كه هدف ترامپ و تمامي دشمنان كشورمان تنها با درهم شكستن وحدت سياسي تحقق ميپذيرد. مهم نيست چه كسي و با چه نيتي اين وحدت سياسي را برهم ميزند، مهم اين است كه اگر وحدت از بين برود نفعش به دشمنان انقلاب نظام ميرسد. از اختلاف و ايجاد شكاف نيروهاي داخلي آيا براندازان كه به انواع حيلهها سعي در ضربهزدن و بياعتباري نظام دارند منتفع ميشوند يا دوستاني كه تحمل شنيدن صداهاي منتقد را ندارند؟ صداهايي كه براي سياست، اقتصاد و جامعه امري ضروري است و بدون آنها مردمسالاري ضربه ميخورد. دوستان گويي فراموش كردهاند وحدت، اول بايد در دلها ايجاد شود. «بيشك تا وقتي قلبهايتان هماهنگ نباشد، بسياري شمارتان به كار نيايد.» از اين حيث طرد نيروهاي سياسي، پروندهسازي براي منتقدان بكنيد و تلاش براي يكدستسازي حاكميت به تضعيف جامعه، خصوصا جامعه سياسي كه قرار است مقابل دشمنان بايستند ميانجامد. حتي بزرگان همه تصريح كردهاند كه قدرت ما در نيروهاي نظامي نيست، در قدرت اطلاعاتي نيست، در اقتصاد نيست، بلكه قدرت اصلي ما در كثرتي است كه ميتواند در برابر دشمن به وحدت برسد. قدرت ما در روح واحدي است كه به تعبير فوكو پرشكوهترين انقلاب تاريخ معاصر را رقم زد. بدون كثرت سياسي، وحدت معنا ندارد. وحدت بدون كثرت ميشود جامعه تحميلي يك شكل و پادگاني. چرا و با چه ملاحظهاي دوستان مترصد آن شدهاند كه كثرتها را از بين ببرند؟ اگر ميخواهيد با فساد مبارزه كنيد، اگر ميخواهيد اقشار مختلف مردم با تمامي وجود از انقلاب و حكومت دفاع كنند، اگر ميخواهيد به قول شهيد سليماني آن دختر بيحجاب و باحجاب، خود را فرزند اين آب و خاك بدانند و اگر ميخواهيد پشت نظام را خالي نكنيد و نهايتا اگر ميخواهيد دلها و قلبهاي 80 ميليون ايراني را به هم گره بزنيد و اگر نگران امنيت كشور هستيد راهش آن است كه كثرت را به رسميت بشناسيد و با رعايت قواعد دموكراتيك به وحدت ملي دست يابيد. سخنان بنيانگذار انقلاب و نظرات آيتالله خامنهاي درباره آزادي و حاكميت مردم مشخص است.
مقام معظم رهبري تصريح كردهاند: «در اسلام هر فردي داراي حق آزادي است و نميتوان شخصي را به دليل داشتن فكر سياسي مواخذه كرد». مگر نه اينكه شوراي نگهبان پيرو نظرات رهبري است؟ وحدت در جامعه اسلامي آنقدر مهم است كه به تعبير امام خميني، پيامبر(ص) براي حفظ وحدت تقيه ميفرمودند. علي(ع) براي وحدت بيست و پنج سال خون دل خورد. او براي حفظ حكومت اسلامي بهرغم ظلمي كه به او شد، دوستان نزديك خويش را به مدارا و مشاركت با حكومت ترغيب كرد و اگر خوب بنگريم بذر اوليه شكست حكومت اصيل اسلامي آنجا نهاده شد كه شورايي بدون حضور تمامي نخبگان سياسي مطرح آن روزگار برگزار شد و اين سنگ بناي غلطي بود كه به نظام اسلامي آسيب جدي وارد كرد و به تعبير سلمان فارسي كاري شد كه نبايد ميشد: «كرديد و نكرديد.» جامعه سياسي ما نياز به همدلي و همراهي بيشتر دارد و تقويت اين جامعه با سعهصدر امكانپذير است. بهراستي مجلسي كه در آن صداهاي انتقادي و راهگشاي جريانهاي مختلف سياسي نباشد به چه چيزي شبيه خواهد شد؟