ويترين آسيا را از دست ندهيم
جلال چراغپور
همانطوري كه همه متوجه شدهاند و در مصاحبههاي شخصيتهاي سياسي و ورزشي نيز مشهود است، بخشي از راي AFC عليه تيمهاي ايراني كاملا سياسي است. به همين خاطر رييس مجلس، وزير امور خارجه، سخنگوي وزارت امور خارجه و چند تن از شخصيتهاي ديگر نيز وارد ماجرا شدند. اما نامهاي كه AFC به فدارسيون فوتبال ايران فرستاده و در آن پيشنهاد جديدي ارايه كرده، نشان ميدهد آنها يك قدم عقب نشستهاند. اين يعني باب مذاكره همچنان باز و فشارها روي كنفدارسيون فوتبال آسيا اثرگذار بوده است. ضمن اينكه موضعگيري FIFA نيز جالب بود. اين نهاد اعلام كرد تصميم AFC مربوط به خودش است و ربطي به بازيهاي ملي ندارد. پس به نوعي پشت AFC توسط فيفا هم خالي شد. فيفا ميتوانست بگويد برا اساس ادله AFC و رايي كه آنها صادر كردهاند، بازيهاي تيم ملي ايران كه قرار بود در سال آينده شمسي برگزار شود به كشور ثالث انتقال يابد. پس فيفا هم به نوعي خودش را كنار كشيد و اين ميشود دومين عقبنشيني. من سياسي نيستم اما متوجه شدم با ورود شخصيتهاي سياسي كه خيلي هم پرقدرت ظاهر شدهاند، AFC عقب نشسته و حتما جا خواهد زد. چرا كه اگر شروع اين ماجرا منتج شود به كنارهگيري كامل تيمهاي ايراني هم از لحاظ مالي براي آنها دردسرساز است و هم جامعه ورزشي متوجه ميشود كه اين نهاد كاملا لباس سياسي بر تن كرده است. اما اينكه ميگويند بياييد بازيهاي رفت را برگزار كنيم تا برسيم به بازيهاي برگشت و آن موقع مجددا تصميم ميگيريم به اين خاطر است كه بازيهاي برگشت مرحله گروهي 6 ماه ديگر است و تا آن موقع ممكن است شرايط به كلي عوض شده يا شرايط ميداني خاورميانه تغيير كرده باشد. اما بخش سياسي راي AFC تنها يك شاخه ماجراست. مساله شركت نكردن تيمهاي ايراني علاوه بر بار سياسي، بار فني هم دارد و تيمها را دچار عواقبي ميكند. در حال حاضر آنها كه در بخش سياسي ماجرا فعال هستند عواقب فني شركت نكردن را در نظر نميگيرند و با قدرت ميگويند شركت نميكنيم. اما متوجه نيستند كه اگر تيمهاي ايراني در آسيا شركت نكنند، به اين معني است كه ما گلهاي سرسبد ليگ يا به بيان ديگر شاخههاي ميوه ليگ را چيدهايم و دور انداختهايم. همه انگيزه ليگ، شامل هزينهها و تلاشها و نبردها براي اين است كه سهميه آسيا بگيرند. همه هدف اين است كه مثلا يك تيم به آسيا برسد و تيمهاي خارجي به شهرش بيايند و اصطلاحا بيا برويي اتفاق بيفتد.
همه اينها باعث باروري ليگ ميشود. فرض كنيد شما يك گلخانه داريد و منتظريد گل بدهد اما قبل از ثمر دادن ميرويد و شاخههاي گل را قطع ميكنيد. اين گلخانه ديگر نامش گلخانه نيست. ليگ هم به همين شكل است. وقتي آسيا در كار نباشد ديگر دهم شدن با هشتم شدن با اول شدن تفاوتي ندارد. كشورهاي سنگاپور و مالزي و اندونزي هم ليگ دارند اما چون در آسيا سري توي سرها ندارند هيچ كس اصلا نميداند چه تيمهايي در آن ليگها بازي ميكنند. اما به محض اينكه اسم ليگ عربستان يا قطر ميآيد اهالي فوتبال به خوبي تيمهاي اين ليگها را ميشناسند و بازيكنانشان را دنبال ميكنند. ليگ ايران در حال حاضر در گريد چهارم يا پنجم آسياست. اين رتبه به خاطر اندازههاي فوتبال ايران و بازيكنان خارجياي است كه در ليگ ما توپ ميزنند. بيشتر اين بازيكنان هم در كشور خودشان بازيكنان درجه چندمي هستند. حالا شما تصور كنيد اگر در چنين ليگي انگيزههاي اصلي از بين برود و گلهاي سرسبد ليگ پرپر شوند چه اتفاقي ميافتد؟ ما ميبينيم فوتبالمان رو به افول ميرود و در چنين شرايطي اگر به ليگي كه خودش در سراشيبي سقوط است ضربه شركت نكردن چهار تيم در آسيا هم وارد بشود چيزي از ليگ نميماند. ممكن است ما انصراف بدهيم و بعد چند سال ديگر دوباره شرايط مهيا شود و برگرديم اما تا آن موقع وضعيت خيلي خراب خواهد شد. چون آنها به اين راحتي ما را بابت انصرافمان نميبخشند و اين پروسه حداقل 3 سال طول ميكشد. بالاخره ما 4 تيم داريم و هر كدام از اين تيمها 6 بازي انجام ميدهند و در مجموع ميشود 24 بازي. AFC هم اين بازيها را فروخته و بابتش حق تبليغ گرفته و اگر بخواهد اينها را از دست بدهد ضرر زيادي ميكند و به همين خاطر مجازاتهاي زيادي براي ما در نظر ميگيرد. نميدانم اينها كه ميگويند شركت نميكنيم همه قوانين عدم شركت را ميدانند يا نه. ممكن است در تبصرهها و زيرتبصرههاي قوانين انصراف چيزهايي باشد كه بعدا فوتبال ما را دچار دردسرهاي واقعا بزرگيكند و به تيمهاي ملي بزرگسالان تا پايه هم سرايت كند. با اين تفاسير بايد گفت حالا كه باشگاهها گزينه «نميآييم» را به عنوان آخرين راهحل در آستين دارند، بهتر است طرح AFC را بپذيرند. بالاخره تيمها سه بازي خارج از خانه كه دارند پس بروند اين 3 بازي را پشت سر هم برگزار كنند و اگر موقع ميزباني ما رسيد و AFC دوباره گفت تيمها حاضر نيستند به ايران بيايند، آن موقع با كارت خارج شدن از مسابقات با كنفدراسيون فوتبال آسيا روبرو شويم. AFC فعلا راهي جلوي پاي ما گذاشته تا باب مذاكره بسته نشود. ضمنا اگر آن موقع AFC بزند زير ميزباني تيمهاي ايراني اين ما هستيم كه طلبكار ميشويم. به نظرم چون كنفدراسيون فوتبال آسيا عقب نشسته ما هم بايد كمي عقبنشيني كنيم. از نرفتن به آسيا چيزي عايد فوتبال ما نميشود. مساله مهم اين است كه بدانيم تمام انگيزه بازيكنان و مربيان اين است كه در ويترين آسيا ديده شوند. دو تا بازي خوب كنند و باشگاههاي قطري يا اماراتي يا كشورهاي ديگر ببينند و اين بازيكنان لژيونر شوند. ما يك جام جهاني ميرويم و كلي از بازيكنان ما ديده ميشوند. وحيد اميري يك لايي به پيكه ميزند و دو ماه بعد سر از سوپرليگ تركيه در ميآورد. يا يكي ديگر از بازيكنان ما فلان كار را ميكند يك هو سر از ليگ پرتغال در ميآورد. اگر ويترين آسيا را تعطيل كنيم، به طور قطع فوتبال ما يك كلاس پايين ميآيد.