ايران و عراق و تحولات اخير
كوروش احمدي
تحولات اخير (ترور سردار سليماني توسط امريكا و حمله موشكي ايران به پايگاه امريكا در عراق) موجب شده تا روابط ايران و عراق نيز وارد مرحله جديدي شود. در جريان اين تحولات، ايران و امريكا براي اولينبار بهطور مستقيم در قلمرو عراق با هم درگيري نظامي پيدا كردند. بهطور كلي، عراق به لحاظ ژئوپليتيك در موقعيتي است كه ميتواند عرصه تعارضات ايران با رقباي منطقهاي يا جهانياش باشد. طي حدود سه قرن (قرون 16 و 17 و 18 ميلادي) قلمرو عراق بهطور مستمر عرصه رقابت همهجانبه و جنگهاي متعدد بين ايران صفوي، افشاري و زندي از يكسو و امپراتوري عثماني از سوي ديگر بود. در آخرين نوبت، بغداد چندبار در دو دهه 1720 و 1730 بين سپاهيان نادر و دولت عثماني دست به دست شد و در دهه 1790 نيز مناطقي در ولايت بصره سرنوشت مشابهي داشت. تنها بعد از زنديه و بهدليل ضعف مفرط دولت ايراني بود كه دولت عثماني توانست سلطه بلامعارض خود را تا جنگ جهاني اول بر عراق بگستراند. البته در اين دوره نيز نفوذ معنوي ايران در بين شيعيان و كردهاي عراق غلبه داشت و در بين دو جنگ اول و دوم جهاني رقابت ايران و انگليس در عراق محسوس بود. يكي از تمهاي تبليغاتي دولتهاي پانعرب و بعثي در عراق طي بيش از چهار دهه اين بود كه اجازه نميدهند بار ديگر سرزمين عراق عرصه رقابت ديگر قدرتها باشد. صدام بارها به آنچه او دست به دست شدن عراق بين فارسها، تركها و انگليسيها ميخواند، اشاره ميكرد. باتوجه به سوابق تاريخي، اين تمي است كه به نظر ميرسد در ذهنيت مردم عراق نيز تا حد زيادي تثبيت شده و از جمله يكي از تمهاي اصلي تظاهرات در عراق طي نزديك به چهار ماهه گذشته بوده است. شعار عليه حضور خارجي يكي از شعارهاي اصلي اين تظاهرات طي چند روز گذشته بوده است. مقامات عراقي طي 17 سال گذشته نيز اغلب نگراني خود را از اوج گرفتن جنگي ناخواسته بين ايران و امريكا در قلمرو عراق ابراز كردهاند. در پي اقدام جنايتكارانه امريكا در ترور سردار سليماني، دولت عراق طي يادداشتي به شوراي امنيت اين اقدام امريكا را محكوم كرد و آن را نقض حاكميت ملي عراق و نقض موافقتنامه موجود بين دو كشور دانست. مجلس عراق نيز در حالي كه فقط نمايندگان شيعه در آن حاضر بودند، طي قطعنامهاي غيرالزامآور از دولت خواست تا به حضور نيروهاي خارجي در عراق خاتمه دهد (در مورد اين قطعنامه و ابعاد حقوقي آن قبلا نوشتهام: ر.ك. روزنامه اعتماد 17 دي 98).
پرداختن به اينكه آيا شرايط سياسي عراق و امريكا اجازه اجراي اين قطعنامه را خواهد داد يا خير از حوصله اين مختصر خارج است. واكنش دولت عراق به حمله ايران به يك پايگاه امريكايي در مقام دفاع از خود نيز قابل توجه است. سفير عراق در سازمان ملل طي نامهاي به رييس شوراي امنيت از حمله موشكي ايران به «پايگاههايي كه نيروهاي عراقي و ائتلاف در آن حضور دارند، به عنوان نقض قلمرو عراق» ياد كرد. او همچنين حمله مذكور را «غيرقابل قبول» و «تجاوز به حاكميت عراق و نقض اصول حسن همجواري» دانست و از اينكه «قلمروش به عرصهاي براي تسويهحساب» ... و «جنگي بالقوه كه ميتواند براي منطقه و جهان ويرانگر باشد»، ابراز نارضايتي كرد. سفير عراق از شورا خواست تا طرفهاي درگير را به خاطر تجاوز به حاكميت عراق محكوم كند. اين در حالي است كه بعد از ترور سردار سليماني در عراق، دولت ايران به ارسال يادداشتي به دولت عراق اكتفا و با هدف اجتناب از تاثير سوء بر روابط تهران و بغداد، از كشاندن موضوع به شوراي امنيت خودداري كرده بود (ضمنا قابلتوجه است كه در جريان بحران اخير هيچيك از اعضاي شوراي امنيت خواستار نشستي اضطراري براي بررسي موضوع نشد). در اين شرايط حساس، اظهارات سفير عراق در مصاحبه با اسپوتنيك در مورد ادامه مذاكره بين ايران و عراق در ارتباط با هواپيماهاي عراقي كه در جريان جنگ كويت به ايران فرار كرده بودند، نيز قابل توجه است. اين در حالي است كه ايران مساله غرامت جنگ تحميلي را پيگيري نكرده است. همچنين قابلتوجه است كه طي ماههاي گذشته اولويت امريكا در عراق، نه مبارزه با داعش بلكه، مهار ايران بوده و ايران نيز بيش از پيش از لزوم اخراج امريكا از عراق سخن گفته است. در چنين شرايطي ايران موفق شد كه به شكلي مدبرانه تنش اخير را مديريت كند و مانع افزايش فوقالعاده خطرناك آن شود. اكنون تداوم اين تدبير و اجتناب از ريسكهاي خطرناك ضرورت دارد. ادامه اين سياست مدبرانه بهويژه از آن جهت ضرورت دارد كه به گواه دهها سال تعارضات ژئوپليتيك بين ايران و عراق و نهايتا به گواه 8 سال جنگ تحميلي، عراق تا قبل از سقوط صدام در 2003 همواره مهمترين تهديد عليه امنيت ملي ايران بود. در حال حاضر نيز اگرچه عراق و اكثريت مردم آن دوست ايران هستند، اما اگر روابط با عراق به درستي مديريت نشود، همچنان خطرات بالقوهاي ميتواند در آينده از ناحيه اين عرصه جغرافيايي متوجه ايران و آسايش و رفاه مردم دو كشور شود.