انتخاب معقول
محمدصالح صدقيان
انتخاب محمد توفيق علاوي به عنوان نخستوزير عراق براي اولينبار در شرايط پس از ترور سردار سليماني و ابومهدي المهندس صورت ميگيرد و اين موضوع بسيار مهم است، چراكه در مواقع مشابه در تعيين نخستوزير، شهيد سليماني تاثير بسيار زيادي داشت و به دليل ارتباطات گستردهاي كه ميان تمام گروههاي سياسي داشت كمك شاياني براي انتخاب نخستوزير انجام ميداد، چراكه نخستوزير عراق تنها در سال 2005 بدون مشكل زيادي تعيين شد. در اين سال يك ائتلافي تحت عنوان الوطني توسط گروههاي شيعه شكل گرفت. اين ائتلاف را مرحوم احمد چلپي پس از سقوط صدام شكل داد و نتيجه آن تعيين نوري مالكي به عنوان نخستوزير بود. اما در دورههاي بعدي ائتلاف وطني از بين رفت و اختلافات بين گروهها و احزاب سياسي بالا گرفت و سردار سليماني در همگرايي اين گروهها با يكديگر تاثيرگذار بود. اين تاثير به معني تعيين نخستوزير از سمت ايشان نبود، بلكه در تلاش بود تا نخستوزيري تعيين شود كه همه گروههاي سياسي عراقي آن را قبول داشته باشند، از همين رو اين براي اولينبار بود كه در يك خلأ جدي نخستوزير عراق تعيين شد لذا مقتدي صدر تلاش كرد تا از خلأ شهيدان ابومهدي المهندس و سردار سليماني استفاده كند و به عنوان يك منجي براي حل اينگونه از مسائل در عراق وارد عمل شود و توانست تا حدي گروههاي سياسي تعيينكننده در عراق را قانع كند كه آقاي علاوي ميتواند گزينهاي مناسب براي تصدي پست نخستوزيري باشد. هر چند كه فراكسيون البناء با حضور نوري مالكي مخالف اين انتخاب بود ولي درنهايت براي اين انتخاب قانع شد. از طرفي مقتدي صدر اين توانايي را دارد كه شهرهاي عراق را كنترل كند و تا حد زيادي موجب فروكش كردن تب اعتراضات در برخي شهرهاي عراق به نفع علاوي شود. واقعيت آن است كه يك نوع ذكاوت پشت سر انتخاب آقاي علاوي وجود دارد، چراكه اكنون عراق علاوه بر بحران داخلي با چالشهاي خارجي نيز دست و پنجه نرم ميكند و حتي نماينده ويژه سازمان ملل به صورت تلويحي نگراني جامعه جهاني از وضعيت عراق را بيان كرده و نياز به يك حمايت بينالمللي از عراق وجود دارد. حتي امريكا نيز به دليل اينكه وزير خارجه امريكا عنوان كرده كه يكسري تحريمهاي اقتصادي عليه عراق وضع كند. آقاي علاوي يك فرد شيعه و نزديك به مرجعيت و بيت آيتالله سيستاني است و يك شخصيت وطني محسوب ميشود و تاكنون هم صحبتي در مخالفت با ايران يا حزبالله لبنان بيان نكرده است و از طرفي ديگر يك شخصيت ميانهرو محسوب ميشود.
موضوع ديگري كه وجود دارد اين است ايشان يك وجهه بينالمللي نيز دارد. به دليل اينكه آقاي علاوي ساكن لندن و بيروت بوده و پيشتر نيز وزير ارتباطات عراق بوده و نزديكي بسيار زيادي با اياد علاوي سياستمدار كهنهكار عراقي دارد كه پسر عموي توفيق علاوي ميشود. از طرفي ديگر انتخاب توفيق علاوي باعث ميشود تحريمهاي احتمالي كه امريكا بنا داشت عليه عراق اعمال كند به احتمال بسيار زياد آنها را به تعويق اندازد. به لحاظ داخلي نيز هنگامي كه گروه فتح و هادي العامري به عنوان رهبر آن علاوي را تاييد ميكند به اين معناست كه گروههاي حشدالشعبي نيز آن را ميپذيرند. از طرفي گفته ميشود كه توفيق علاوي براي پذيرش اين پست نيز شرايطي داشته است. البته اين موضوع بهطور رسمي اعلام نشده ولي به نظر ميرسد بنا شده كه دست بازتري در انتخاب كابينه داشته باشد و اين موضوع بسيار حايزاهميت است و بايد رويكرد ميانهروانه خود را نيز در انتخاب اعضاي كابينه به نمايش بگذارد. اما ايشان بدون ضعف نيست. نخستين ضعف ايشان اين است كه در عراق نبوده و دوم اينكه از شخصيت بسيار قوي برخوردار نيست. اگر ايشان را با افرادي همچون نوري مالكي، اياد علاوي يا برهم صالح مقايسه كنيم از چنين جايگاهي برخوردار نيست، از همين رو برخي عنوان ميكنند كه توفيق علاوي تفاوتي با عادل عبدالمهدي نخواهد داشت، بنابراين ممكن است به دنبال راضي كردن همه طرفها باشد و از طرفي نتواند بحران در عراق را مديريت كند و بعيد به نظر ميرسد كه بتواند بيقانوني و هرج و مرج حاكم بر شهرهاي عراق را كاهش دهد. ولي نكته اينجاست هنگامي كه با حمايت مقتدي صدر به نخستوزيري رسيده است و به دليل اينكه مقتدي صدر از نفوذ بسيار بالايي در شهرهاي مختلف عراق برخوردار است و طيف گستردهاي از اعتراضها نيز از سوي گروههاي نزديك به آقاي صدر صورت گرفته، ميتوان انتظار داشت كه اوضاع تا حد زيادي كنترل شود. در حال حاضر هم ايران و هم امريكا از انتخاب توفيق علاوي به عنوان نخستوزير استقبال كردند. اما نكته اينجاست كه هدف تظاهرات در عراق و لبنان، ايران بود. به اين معني كه امريكاييها دنبال تضعيف جايگاه ايران در عراق و لبنان بودند. اگر توفيق علاوي بتواند اتفاقاتي كه طي چند وقت اخير در عراق رخ داده را مديريت كند، ميتواند در راستاي اهداف جمهوري اسلامي ايران در عراق و حتي منطقه نيز باشد.