دولت خوابزده بغداد
امير موسوي
امريكا و بريتانيا در شرايط فعلي منطقه احساس كردهاند كه محور مقاومت تضعيف شده است. اين احساس با انفعال دولت و بخشي از ملت عراق درمقابل تعرضهاي مكرر امريكا تقويت شده است. بعد از شهادت سردار سليماني و ابومهدي مهندس، پاسخي كه ايران به اين اقدام امريكا داد، در حدي كه تصور ميكردند نبود و از آن زمان دولت عراق هم به شكل مستمر، در مقابل تعرضهاي امريكا به حشدالشعبي سكوت ميكند. امريكا و متحدانش نه تنها احساس ميكنند بلكه عملا لمس كردهاند كه عمده مسوولان و مقامهاي عراقي هيچگونه دلسوزي و اهميتي براي ملت، نيروهاي مسلح و حشدالشعبي ندارند. در پي شيوع جهاني ويروس كروناي جديد و به تبع آن تعطيل شدن تجمعات از جمله نمازجمعه نجف و كربلا، فرصتي استثنايي براي جولان نظامي و امنيتي امريكا در عراق پديد آمده است. اختلافاتي كه ميان افكار عمومي عراق پيش آمده است و قسمتي از مردم عراق همنوا با اشغالگران نيروهاي حشدالشعبي را محكوم ميكنند، باعث شده است تا امريكاييها در شرايطي قرار بگيرند كه اعتماد به نفس بيشتري براي ادامه اشغالگري و كشتار پيدا كنند. اين شرايط زماني تشديد ميشود كه مسوولان عراقي غيرمسوولانه در زمين امريكاييها بازي ميكنند، درست ساعتي بعد ازحمله به پايگاه التاجي كه اصلا عامل و مسوول آن مشخص نيست و...
معلوم نيست با چه هدفي انجام شده است، سياستمداران ارشد عراق، از جمله رييسجمهور، نخستوزير مستعفي، رييس پارلمان و رييس اقليم كردستان، آن را محكوم كردند. در برابر در مقابل حمله گسترده امريكا به نيروهاي مسلح عراق، 15 ساعت سكوت را تا اولين بيانيه دفتر رياست جمهور پشتسر گذاشتند. همزمان با حمله التاجي سيل ارتش سايبري هواداران امريكا در عراق، پيامهاي فراواني در محكوميت حمله و نسبت دادن آن به حشدالشعبي و هواداران جمهوري اسلامي ايران منتشر كردند. حمله به التاجي، يك اقدام مشكوك بود. حملهاي كه همزمان با مصوبه كنگره امريكا مبني بر محدود كردن اختيارات رييسجمهور در اقدام نظامي عليه ايران و منوط كردن چنين اقدامي به مجوز كنگره، انجام شد. به نظر ميرسد امريكاييها منتظر فرصتي هستند تا توجيهاتي تازه براي اشغالگري و حضور نظامي خود در منطقه پيدا كنند. مناطقي كه بامداد جمعه توسط عراق هدف قرار گرفت، كمربند امنيتي بغداد است. به نظر ميرسد كه اين حملات با هدف كمك به داعش براي ايجاد مشكلات جدي براي بغداد، نجف و كربلا انجام شد. امنيت اطراف بغداد تاكنون دراختيار حشدالشعبي بود و به خوبي توانسته بودند امنيت اين مناطق را تامين كنند. اما حالا با اقدامات امريكا، ممكن است كه امنيت بغداد و در پي آن شهرهاي كليدي نجف و كربلا، تهديد شود. حشدالشعبي، با پيشبيني حمله امريكا، اماكن متعلق به خود را تخليه كرده بود، به همين دليل هم شاهد بوديم كه در عمليات گسترده امريكا، جنگندهها و هليكوپترهايش را به مدت طولاني در مناطق اطراف بغداد به پرواز در آورد، به نوعي كه در مقابل سكوت و عدم مقابله ارتش عراق، به صورت تك به تك دنبال نيروهاي حشدالشعبي بودند تا آنها را قتل عام كنند. در مناطق صعبالعبور، نخلستانها و باتلاقها در مناطق شرق فلوجه، جرف النصر و كربلا هليكوپترهاي امريكايي به مدت نيم ساعت عمليات گشتزني در بين نخلستانها و مزارع و تالابهاي منطقه اجرا كردند، به همين دليل بود كه عاقبت نظاميان امريكايي، اماكن غيرنظامي از جمله فرودگاه در حال ساخت، آشپزخانه و بيمارستان را هدف قرار دادند، چراكه اميدوار بودند نيروهاي حشدالشعبي در اين مناطق حضور داشته باشند. روز جمعه، برخلاف انتظار هيچ محكوميت قاطع و محكمي از سوي مقامها و احزاب عراقي ديده نشد، به جز گروههاي مقاومت هيچ محكوميت جدي از سوي بغداد شنيده نشد. وزارت خارجه عراق به احضار دو سفير بسنده كرد و هيچ بيانيهاي در اين مورد صادر نكرد. 15 ساعت طول كشيد تا اولين بيانيه دولت عراق در اين مورد صادر شود، آنهم در حالي كه نظاميان خارجي مستقيما اهداف غيرنظامي و نيروهاي مسلح رسمي عراق را هدف قرار داده بودند. اين شكل از تعلل و بيعملي سوالبرانگيز است. دولتمردان عراقي هيچ عكسالعمل جدي در مقابل هيچ يك از حملات اخير امريكا عليه حشدالشعبي نشان ندادهاند. حتي حاضر نيستند كه نقش خود را در طراحي، اجرا و زمينهسازي براي اين عمليات تكذيب كنند. امريكاييها بعد از اجراي عملياتشان ادعا كردند كه كشتار نيروهاي پليس و ارتش عراق را با هماهنگي دولت و مشورت نزديك به حكومت عراق انجام دادهاند. مقامهاي عراقي حتي نگفتهاند كه نقشي در اين عمليات نداشتند. بايد مسوولان عراقي روشن كنند دقيقا كدام مقام اين هماهنگيها را انجام داده است و چه كسي مجوز چنين عملياتي را دراختيار امريكاييها قرار داده است؟ شكاف و اختلافنظر ميان مقامهاي عراقي باعث ميشود كه غرور و اعتماد به نفس امريكاييها در تعرضهاي اينچنيني افزايش پيدا كند. در حالي كه عمليات روز جمعه امريكا عليه مدافعان مردم عراق در برابر تروريسم، بسيار وسيع و گسترده بود، مردم و نيروهاي مسلح عراقي در مقابل اين هجوم وسيع بدون پناه و بدون دفاع مانده بودند. هيچ آژير خطري، هيچ سامانه پدافندي و هيچ پشتيباني براي مردم عراق وجود نداشت. مسوولان عراقي بامداد جمعه را در خواب ناز بودند تا اشغالگران به راحتي گلولههاي خود را در مناطق غيرنظامي و پايگاههاي ارتش و پليس و حشدالشعبي خالي كنند و به گفته فرماندهشان «سالم به پايگاه بازگردند.» مركز و جنوب عراق اكنون به جولانگاه بدون معارض امريكاييها تبديل شده است. مسوولان عراقي، از رييسجمهور، رييس شوراي امنيت ملي، رييس پارلمان، نخستوزير مستعفي و فرماندهان نظامي بايد براي مردم اين كشور روشن كنند. آنها يا خيلي ترسيدهاند يا اينكه همكاري پنهان و محرمانهاي با نيروهاي اشغالگر براي از بين بردن حشدالشعبي آغاز كردهاند. زماني كه هفته گذشته دريابان علي شمخاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران به عراق سفر كرد، من واقعا نگران سلامت و امنيت ايشان بودم، چراكه مشخص نيست تا چه اندازه مقامهاي عراقي امنيت را براي ايشان در برابر تعرضات امريكا فراهم كنند. اين سفر بيحاشيه هم نبود. حيدر عبادي، نخستوزير پيشين عراق كه اكنون با همراهي عدنان الزرفي، استاندار پيشين نجف و مصطفي كاظمي، رييس امنيت ملي عراق به يكي از پرچمداران جريان ضدايراني تبديل شده است در مصاحبهاي ادعا كرد كه آقاي شمخاني در اين سفر قول داده ايران هيچ دخالتي در عراق نكند. من واقعا تعجب ميكنم كه دبير شوراي عالي امنيت ملي يا دستكم روابط عمومي اين نهاد چرا تاكنون اين ادعا را تكذيب نكردهاند. ديدار اول آقاي شمخاني هم با مصطفي كاظمي بود كه ظن قوي وجود دارد يكي از متهمان همكاري با امريكا در عمليات ترور شهيد سليماني و ابومهدي مهندس باشد. متاسفانه وزارت خارجه ما هم درمورد اين سفر سكوت كرده و هيچ توضيح، بيانيه و پاسخي در مورد اين سفر، اهداف، نتايج و محتواي آن، منتشر نكرده است. قطعا اگر مقامهاي عراقي در مقابل ايران پاسخگو باشند و مسوولاني را كه در جريان ترور شهيد سليماني با امريكا همكاري كردهاند معرفي و محاكمه كنند، اقدامي بسيار قابل تقدير و مهم خواهد بود. اما در شرايطي كه مقامهاي دولت بغداد كاملا در دامن امريكا قرار گرفتهاند و در مقابل هرگونه تجاوز و تعرض خارجي با سكوت نظاره ميكنند، در حالي كه حاكميت در اين كشور فلج شده است و احزاب و گروهها حتي از معرفي نخستوزير هم بازماندهاند، من خوشبين نيستم كه بتوانند چنين كار بزرگي انجام دهند. اگر مقام عراقي در ترور فرماندهان مقاومت نقش داشته است، قطعا تحت حمايت امريكا و رژيم صهيونيستي اين كار را كرده است. كدام مقام عراقي در اين شرايط جرات ميكند كه حقايق را در مورد نقش همكارانش در ترور فرماندهان مقاومت بيان كند؟ زماني كه كتائب حزبالله از نقش شخصيت بلندپايهاي همچون مصطفي كاظمي در اين عمليات تروريستي سخن گفت، بقيه سكوت كردند و كسي جرات نكرد لب بگشاد. به اعتقاد من جمهوري اسلامي بايد اين مطالبه را پيگيري كند، چراكه احتمال تكرار چنين اقدامات جنايتكارانه و تجاوزكارانهاي از سوي امريكا بسيار زياد است.