• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4620 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۵ فروردين

مردي كه اهل تحقيق بود

كاظم موسوي بجنوردي

يادبودي از
دكتر حسن انوشه
همه اهل علم و پژوهش و فرهنگ با شادروان دكتر حسن انوشه آشنا هستند و تقريبا مي‌دانند كه اين مرد بزرگ چه خدماتي به فرهنگ ملي ايران كرده است. او تمام عمر خود را صرف تحقيق در عرصه ادب و زبان فارسي و تاريخ ايران نمود و آثار مهمي پديد آورد و در نهايت رياست بخش تاريخ مركز دايره‌المعارف بزرگ اسلامي را به عهده گرفت و در آن تحولي به وجود آورد به نحوي كه بازدهي علمي اين بخش را به سه برابر قبل از خود رسانيد و الگويي شد براي ديگر بخش‌هاي علمي اين مركز. سپس به عضويت شوراي عالي اين مركز نائل شد و از نظرات ايشان در دايره وسيع‌تري مورد استفاده قرار گرفت. از مشخصات اين دانشمند پركار اين بود كه هيچگاه وقت خود را تلف نمي‌كرد و پيوسته مشغول تحقيق و جست‌وجو بود. هر واژه فارسي از نظر او مثل يك موجود زنده بود كه ريشه‌هاي آن را از منابع مختلف مورد شناسايي قرار مي‌داد و درواقع تحولات معنايي آن را پيگيري مي‌كرد و به صورت خستگي‌ناپذيري عاشقانه كار مي‌كرد و اين همه زندگي او بود. شكي ندارد كه فوت اين دانشمند ضايعه بزرگي براي زبان و ادب فارسي و تاريخ ايران است و ما وظيفه داريم كه او را هميشه به ياد داشته باشيم و...

خدمات ارزشمند او را به همه ايرانيان و همه دوستداران ايران و زبان فارسي معرفي كنيم و سپاسگزارش باشيم. اما در اين مختصر نمي‌خواهم صرفا راجع به خدمات علمي اين عزيز از دست رفته بپردازم بلكه بيشتر مي‌خواهم به منش و خلقيات او بپردازم كه چنان پاك و زلال بود كه نمي‌توانستيم لكه‌اي در آن بيابيم. با اينكه سي سال با اين دانشمند در ارتباط بودم هرگز از او حاشيه‌اي نديدم و هرگز نديدم كه از كسي بدگويي كند. اگر رفتار غيراخلاقي از كسي مي‌ديد به‌شدت متأثر مي‌شد و اين تأثر كاملا در چهره‌اش نمايان مي‌شد. او جهان را زيبا مي‌ديد و درونش و در اعماق وجودش و حتي در لايه‌هاي ذهنش فقط زيبايي بود و زيبايي را القاء مي‌كرد. سرگرمي او فقط با كتاب و تتبع بود. وقتي به خانه‌اش مي‌رفتيد چيزي جز كتاب نمي‌ديديد. كتابخانه بزرگي داشت و تقريبا همه فضاي خانه‌اش پر از كتاب بود و همسرشان مثل خود او ساده مي‌زيست و او هم مددكار علمي شويش بود. همين اواخر بود كه روزي به منزلش رفتم و با هم راجع به تاريخ و فرهنگ ايران صحبت كرديم و به رايزني پرداختيم كه مثلا چه كارهايي مي‌توان كرد. نظرات او هميشه پرمعنا و حاكي از يك دنيا عشق به ايران بود. دو وزير فرهنگ يكي آقاي دكتر مهاجراني و ديگري آقاي دكتر مسجدجامعي با او مأنوس بودند به‌ويژه آقاي دكتر مسجدجامعي كه با او مراوده دوستي هم داشت و گاه كه به منزل ايشان مي‌رفت چند ساعت از وقت گرانبهاي خود را صرف مذاكره با ايشان مي‌كرد و يكي از ده‌ها دليل ارادت من به آقاي مسجدجامعي همين بود كه او را در نظرم بسيار بزرگ جلوه داد. آقاي دكتر مهاجراني به همه كساني كه خادم فرهنگ ايران و زبان فارسي بودند كمك مي‌كرد و به شادروان دكتر انوشه نيز كمك مي‌كرد و من شاهد آن بودم. دانشنامه زبان و ادب فارسي آقاي انوشه خود چنان خدمتي است كه نور آن صدها سال خواهد تابيد و اگر همين دانشنامه برخوردار از ويرايش‌هاي بعدي مي‌شد طبعا كامل‌تر مي‌شد و اين مستلزم اين است كه نهادي مثل فرهنگستان زبان و ادب فارسي بايد اين وظيفه را برعهده داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون