در كنار كرونا به فكر محيط زيست باشيم
رضا حاجكريم
مساله آب در تهران تفاوتي ماهوي با مصرف آب در ساير نقاط كشور دارد. الگوي مصرف آب در تهران تقريبا با تمام كشور متفاوت است. چطور؟ در ساير نقاط كشور سهم ميزان مصرف آب شرب شايد به 6 تا 7 درصد كل مصرف آب برسد (كمااينكه در بسياري از شهرها اين ميزان كمتر هم هست) اما اين عدد در تهران به 40 درصد ميرسد. بنابراين وقتي در الگوي مصرف مردم و در نحوه مصرفشان تغييري رخ ميدهد، اين تغيير خودش را خيلي شديد نشان ميدهد. وضعيت مصرف آب در حال حاضر در تهران به روزي 3.5 ميليون مترمكعب رسيده است و در نظر داشته باشيد كه در اين شهر تنها مساله عمده ما ميزان بارندگي هم نيست. يكي از تفاوتهايي كه تهران با ساير نقاط كشور دارد، مساله محدوديتهاي آبي است. در بسياري از شهرها البته موضوع محدوديت منابع آبي وجود دارد، اما در پايتخت اين موضوع با محدوديت و فرسودگي شبكههاي توزيع آب هم همراه ميشود. هر دو اين محدوديتها دست به دست هم ميدهند تا در تهران، در روزهايي كه مصرف آب به ميزان پيك مصرف در تابستان رسيده است، سبب نگراني بسيار شود. از سمت ديگر ماجرا بايد بدانيم كه ظرفيت تصفيه آب در تهران هم پايين است. در سالهاي گذشته تصفيهخانههاي چهار و پنج ساخته شدهاند، اما تصفيهخانه شماره شش هنوز در مدار بهرهبرداري قرار نگرفته است. بنابراين مشكل تصفيه را هم بايد به محدوديت و فرسودگي شبكه توزيع آب افزود كه سبب تشديد نگراني بابت مصرف آب ميشود. با مشاهده بارندگيهاي اخير بسياري از مردم گمان ميكنند كه مساله كمبود آب حل شده است و ديگر نگراني وجود ندارد. ماجرا اما در اينجاست كه پس از بارندگي، تنها بخشي از دبي رودخانهاي كه سد يا چاه عميق را تامين ميكند، قابل برداشت است و بخشي سهميه صنعت و حقابه كشاورزي و حقابه زيست محيطي است و اين يعني تمامي ظرفيت بارندگيها براي ما قابل استفاده نيستند و دولت بايد متناسب با مصرف اين منابع آبي را براي كشاورزي، صنعت و بخشهاي زيست محيطي هم اختصاص دهد. اين بارندگيها نبايد خيال مردم را بابت حل مشكل كم آبي تهران راحت كند، چراكه اين مشكل چندوجهي است و توجه ويژهاي را ميطلبد. در اين ماهها و روزهايي كه كرونا تبديل به مشكلي مضاعف براي كشور شده است، اما فارغ از اين مشكل تازه، بايد اصولا بپذيريم در كشوري زندگي ميكنيم كه 85 درصد اقليمش گرم و خشك است. پس الگو و سبك زندگي ما بايد الگو و سبك زندگي متناسب با كم آبي باشد. اينكه تصور كنيم ميتوانيم بر مشكل كمبود آب فائق شويم، تصوري است مبتني بر توهم. ما هرگز نخواهيم توانست بر اين مشكل چيره شويم، چراكه منابع آبي كشور ما محدود است، اقليم جغرافيايي كشور ما گرم و خشك است و در اين اقليم امكان زندگي كردن مانند زندگي در يك اقليم پرآب وجود ندارد. كمااينكه اصولا امروز دنيا به اين نتيجه رسيده است كه بايد سبك زندگي تغيير پيدا كند و مصرف آب و ساير منابع را كاهش دهد. كشورهاي اروپايي كه مانند هلند و بلژيك دچار مساله آب هستند، برنامههاي بسيار سختگيرانهاي براي مصرف در نظر گرفتهاند...
چراكه محيط زيست را به عنوان يك كره واحد در نظر ميگيرند نه به عنوان مساله يك كشور خاص. همين موضوع نشان ميدهد كه ما ساكنان اقليمهاي گرم و خشك وظيفه مضاعفي در اين خصوص داريم و بايد نحوه مصرف آب را تغيير دهيم. در بخش شرب از قضا كاهش مصرف بسيار جاي كار دارد؛ در اين روزها كه براي پيشگيري از ابتلا به كرونا بايد بين 20 تا 40 ثانيه دستهايمان را بشوييم، ميتوانيم دقت كنيم كه در اين مدت شير آب را باز نگذاريم. فقط با رعايت همين يك نكته، مصرف آب به شكل چشمگيري كاهش پيدا ميكند. استفاده از شيرآلات كاهنده هم ميتواند در منازل تبديل به يكي از راهكارهاي كاهش مصرف آب شود. اين روزها كه به كرونا بسيار ميانديشيم و به اين نتيجه ميرسيم كه شايد كرونا حاصل مداخله غيرمسوولانه ما در محيط زيست است، بايد به اين هم فكر كنيم كه براي مبارزه با كرونا نبايد بار مضاعفي را بر محيط زيست تحميل كنيم. كنار آمدن با كرونا نيازمند در پيش گرفتن راهكارهاي مسوولانه محيط زيستي است.