تو اون‌طرف من اين‌طرف
غلامرضا طريقي
آن شير پاك‌خورده‌اي كه ميكروفن را اختراع كرد اگر مي‌دانست اختراعش تا اين حد در زندگي بشر تاثير مي‌گذارد از خوشحالي يا شايد هم ناراحتي روي زمين بند نمي‌شد. ظاهرا قصد او اين بوده كاري كند كه صداي افراد مختلف جامعه به راحتي به بلندگو منتقل شود و به گوش يكديگر برسد اما بعدها اين اختراع او فقط صداي يك عده خاص را به گوش مردم رسانده است. يعني اين‌طوري شده كه تعداد اندكي از مردم هميشه اين طرف ميكروفن بوده‌اند و تعداد زياد ديگري آن طرف ميكروفن. آن تعداد اندك اول قصدشان از ميكروفن به دست گرفتن اين بوده كه صداي‌شان را به گوش مردم برسانند. مثلا نكته‌اي را كه لازم است همه مردم بدانند با استفاده از اين وسيله خوب و ارزشمند به آنها اطلاع بدهند اما بعد از مدتي كم‌كم حرف‌هاي‌شان تمام شده يا اصلا موضوعي كه درباره‌اش حرف مي‌زدند عوض شده اما آنها حاضر نشده‌اند جاي‌شان را با يكي ديگر عوض كنند. به همين دليل سال‌هاست كه همان بالا ايستاده يا نشسته‌اند پشت همان ميكروفن و نهايت تغييري كه در خودشان داده‌اند اين بوده كه مدل يا ارتفاع ميكروفن‌شان را عوض كرده‌اند. از يك جايي انگار به ذهن‌شان آمده كه اين طرف فقط جاي آنهاست. به همين دليل وقتي هم كه حرف‌هاي‌شان تمام شده و ادامه حرف زدن‌شان دليلي نداشته يا حتي وقتي كه تمام مخاطبان‌شان را هم از دست داده‌اند و كسي نبوده كه به حرف‌شان گوش بدهد حاضر نشده‌اند جاي‌شان را عوض كنند. همانجا مانده‌اند. پشت همان ميكروفن‌هاي جذاب و دو دستي چسبيده‌اند به آنها.
حالا هي من و شما دست و پا بزنيم كه باباجان حرفي كه كسي نمي‌خواهد آن را بشنود چه نيازي به ميكروفن دارد؟ فايده‌اي ندارد. چون كسي كه ميكروفن به دست مي‌گيرد صدايش آنقدر بلند است كه اصلا صداي كسي را نمي‌شنود يا اگرهم بشنود آن را شنيده نمي‌گيرد چون دليل محكمي براي نشنيدن دارد. او معتقد است كه براي حرف زدن آفريده شده و ديگران براي گوش دادن. پس بايد دهانش را باز كند و گوش‌هايش را ببندد. هرچه دلش مي‌خواهد بگويد و اگر آن پاييني‌ها به حرف‌شان گوش ندادند عليه آنها بشورد و سرشان داد بزند.
عشق به ميكروفن عشقي است كه از كودكي آغاز مي‌شود و در وجود بعضي‌ها ريشه مي‌دواند اما در همان اندازه باقي نمي‌ماند. هر قدر فردي كه ميكروفن دارد بزرگ‌تر مي‌شود عشق او به ميكروفن هم بيشتر مي‌شود. كسي كه ميكروفن را اختراع كرد اگر مي‌دانست كه قرار است كار اختراعي كه با هدف آسايش مردم به سروسامانش رسانده به اينجا بكشد قطعا آن را اختراع نمي‌كرد.