بعد قرنطينه ميرم خودم رو در طبيعت رهاسازي ميكنم
برنامهريزي براي روزهاي پس از قرنطينه اين روزها در شبكههاي اجتماعي داغ شده و كاربران توييتر فارسي هم با داغكردن هشتگ «بعد از قرنطينه» درباره زندگي شان پس از كرونا نوشتهاند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«اين قرنطينه به من ثابت كرد كه جدي جدي بايد از يه سني به بعد مستقل زندگي كرد»، «هفته سوم قرنطينه يجوري دلم واسه آدميزاد تنگ شده كه قرنطينه تموم شه همه تونو بغل ميكنم. بله همونطوركه مستحضريد محبتها به طرز خوفناكي داره اوج ميگيره و سلامت ما بعد از كرونا هم تضمين شده نيست. پس نه تنها الان كه بعد كرونا هم در خانه بمانيم به نظرم»، «من نگران اينم كه بعد قرنطينه هيچكدوممون حال اينو نداشته باشيم كه از خونه بزنيم بيرون»، «تو اين قرنطينه انقد روز به روز لاغرتر ميشم كه بعد قرنطينه هرجا برم قبل حرف زدن ميگم: بشنو از ني چون حكايت ميكند...»، «بايد بري پيش تراپيست، تو برنامه من هست بعد از قرنطينه»، «ما خيلي قرارا گذاشتيم كه بعد از قرنطينه انجام بديم ولي ولله كه هيچ كدومو انجام نميديم، عين سال كنكور»، «در دم كردن قهوه به درجاتي از عرفان دارم ميرسم كه فكر نكنم بعد از قرنطينه هم برم كافه قهوه بخورم!»، «يه كافهاي تو شهرمون هست به اسم كافه ۱۹ و از اونجا كه اسمش شبيه كوويد ۱۹ است بعد قرنطينه و كرونا اگه زنده موندم عمرا پامو بذارم تو اين كافه»، «من مطمئنم بعد از پايان قرنطينه بايد يه بسيج عمومي تشكيل شه تا يه سري رو متقاعد كنن كه قرنطينه تموم شده و بايد بيان بيرون و برن سركار و زندگيشون»، «يه سفر قطار خيلي لاكچري هست از بين كوههاي راكي، اولين كاري كه بعد از قرنطينه ميكنم بدون برو برگرد اينه كه برم بليت اون قطار رو بخرم»، «به خودم قول ورشكستگي بعد از قرنطينه رو دادم و راضيم»، «فك كن بعد قرنطينه بخواي از خواب بيدار شي بري دانشگاه»، «نميفهمم چه جوري قراره بعد قرنطينه ۶ از خواب بلند شم؟»، «ولي اگه بعد از قرنطينه رفتم وزن كردم و ديدم حداقل ۲ كيلو اضافه كردم، بهتون شيريني ميدم»، «اولين كاري كه بعد از اومدن از قرنطينه انجام ميدم اينه كه خودم رو قرنطينه ميكنم»، «فكر كنم بعد قرنطينه كسي نونوايي نره، همه نانوا شدند از جمله خودم»، «يعني بعد قرنطينه از فرط چاقي بيش از حد و بيلباسي بايد بمونيم خونه»، «نميدونم بعد از قرنطينه كي ميخواد منو توجيه كنه بايد وارد اجتماع بشم»، «آخرين سفرم رو دقيقا بعد نوشتن اين بلاگپست رفتم، حالا در حسرت يه سفر موندم و اين يكجا نشيني بلاي جونم شده! اصلا بعد قرنطينه ميرم خودم رو در طبيعت رهاسازي ميكنم»، «احساس ميكنم بعد از قرنطينه دنيا پر ميشه از آدمايي كه ديگه هيچوقت دلشون واسه چيزي يا كسي تنگ نميشه خودشونن و موبايلها، كتابها و لپتاپاشون عادت ميكنن به فراموشي چقد تصورش ترسناكه»، «بعضيها جوري رفتن تو قرنطينه كه كرونا هم تموم بشه بايد سال بعد بريم از قرنطينه بيرون بياريمشون»، «انقدر تو خونه موندم و ييرون نرفتم كه بعد از قرنطينهها بيرون رفتني بايد آدرس خونه و شماره موبايل همراهم باشه»، «اولين روز بعد از قرنطينه به اونايي كه افسردگي نگرفته باشن سر صف جايزه ميديم» و«حس ميكنم خونمون هم با خودش ميگه بعد از قرنطينه اين آدم رو راه نميدم داخل».