در فقدان نمايشگاه كتاب
محسن آزموده
امسال خبري از نمايشگاه بينالمللي كتاب نيست. هر سال اين روزهاي زيباي ارديبهشتي كه فرا ميرسيد، برگزاري نمايشگاه شور و هيجاني در ميان اهالي فرهنگ مطالعه ايجاد ميكرد. از هفتهها قبل ناشران و نويسندگان و مترجمان و همه كساني كه با صنعت چاپ و نشر و كتاب سر و كار داشتند، به تكاپو ميافتادند و باز بحثهاي درازدامن و هميشگي راجع به محل نمايشگاه، غرفههايي كه به هر ناشر اختصاص مييافت، ناشراني كه اجازه داشتند در نمايشگاه شركت كنند و آنها كه نميتوانستند و ... در ميگرفت. عاشقان و شيفتگان كتاب هم كه الزاما يكي نيستند، بي خيال اين بحثها و درگيريها، شاد و سرخوش بودند از اينكه ميتوانند همه معشوقهاي خود را به يكباره در يك بازار بزرگ كنار هم ببينند و به رغم شلوغي و گرماي ناشي از تجمع آدمها، ميتوانند ساعتها در راهروهاي نمايشگاه با دوستانشان قدم بزنند و كتابها را تماشا كنند و با ناشرها و فروشندگان و احيانا نويسندگان و مترجمان ديدار كنند و گپ بزنند و به اندازه جيب و بودجهشان، كتابهايي را كه دوست دارند با تخفيف نمايشگاه بخرند. از سوي ديگر ناشران خوشحال بودند كه ميتوانند ضمن عرضه آخرين و جديدترين كتابها، محصولات پيشين را نيز به نمايش بگذارند و بفروشند. در كنار اينها مجموعه قابل توجهي از كسب و كارهاي ولو موقتي شكل ميگرفت، مثل فستفوديها و اغذيهفروشيهايي كه در روزهاي نمايشگاه در محل آن برپا ميشد. هميشه هم يكي از بحثهاي رايج موضوع ترافيك خيابانهاي حول و حوش نمايشگاه و ازدحام جمعيت بود.
امسال به علت كرونا، همه اين ماجراها تعطيل شده است. اگر به ضرورت يا عادت از خيابان عباس آباد يا بزرگراه رسالت عبور كنيد و نظري به مصلي بيندازيد، از آن همه شور و هيجان و سر و صدا و هياهو خبري نيست. ممكن است آنها كه هميشه منتقد نمايشگاه كتاب هستند و به دلايلي با آن بر سر مهر نيستند، از اين اتفاق ناراحت نباشند و حتي آن را خوشايند تلقي كنند.
منتقداني كه اين رويداد را نه يك نمايشگاه كه فروشگاهي بزرگ تلقي ميكنند كه در آن شمار عظيم جمعيت نه براي مطالعه و خريدن كتابهايي براي خواندن، كه براي سرگرمي و گشت و گذار شركت ميكنند و در نهايت هم اگر كتابي بخرند، در گوشه خانهشان ميماند و سال به سال تورق هم نميشود.
اما اين خردهگيران متوجه نيستند كه اولا بدون ترديد نمايشگاه بينالمللي كتاب بزرگترينترين رويداد فرهنگي ايران در طول سال است، بسيار پر مخاطبتر از اتفاقهايي نظير جشنواره فيلم فجر كه در آن طيف بسيار وسيعتر و متنوعتري از اجتماع شركت ميكنند.
ثانيا هر سال در ايام نمايشگاه كتاب، گروههاي مختلف دانشآموزي و دانشجويي از شهرها و استانهاي سراسر كشور به تهران ميآيند و نمايشگاه فرصتي براي رويارويي حضور و چهره به چهره ايرانيان از طبقات و گروهها و دستهها و اقشار گوناگون است. ثالثا در نمايشگاه كتاب اين فرصت براي كتابخوانها فراهم ميشود كه بسياري از نويسندگان و مترجمان و قصهنويسان و شاعران و متفكران و انديشمندان مورد علاقهشان را از نزديك ببينند و احيانا با آنها گفتوگو كنند.
رابعا شيفتگان كتاب ميتوانند آثاري را كه معمولا در كتابفروشيها يافت نميشود يا چاپشان تمام شده، پيدا كنند يا به ناشران سفارش دهند، حتي اگر آن كتابها را نخوانند و صرفا در كتابخانههايشان انبار كنند! چه كالايي بهتر از كتاب؟!
نمايشگاه حتي براي آنها كه كتاب نميخوانند و به قول منتقدان صرفا براي گشت و گذار به آنجا آمدهاند هم مفيد است. بالاخره بعيد نيست اسم چهار تا كتاب و نويسنده به چشم و گوششان بخورد، بهتر است از چرخيدن در پاساژهاي پر زرق و برق و وول خوردن در كالاهاي مصرفي و تجملاتي.
بگذريم كه اصولا نمايشگاه كتاب هر سال خون تازهاي در رگهاي ناشران و صنعت نشر ميدمد و تن رنجور و نحيف و بيمار آن را رمق ميبخشد. خلاصه آنكه نمايشگاه كتاب به رغم همه انتقادات بجا و نابجا، رخدادي نيكو و ميمون است كه فوايد و مزايايش را با توجه به جاي خالياش بهتر و بيشتر از هر زماني ميتوان احساس كرد و بودنش هزار بار بهتر از تعطيلي. بر اين اساس اميدواريم كه به زودي شر كرونا از سر همه باز شود و انشاءالله در نيمه دوم همين امسال يا زودتر شاهد برگزاري دوباره نمايشگاه كتاب باشيم.