دغدغهمند هميشگي جامعهشناسي و جامعه ايران
حسين ميرزايي
دكتر غلامعباس توسلي استاد پيشكسوت و جامعهشناسي ايران در سن 85 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد. نقش بيبديل دكتر توسلي در مانايي و پايايي جامعهشناسي، علوم اجتماعي و علوم انساني به خصوص پس از انقلاب اسلامي بر هيچيك از همنسلان ايشان و نسلهاي بعدي پوشيده نيست؛ كنشگري كه قبل از انقلاب از يك سو نامش به عنوان استاد جامعهشناس در سخنرانيهاي دكتر علي شريعتي مكرر در حسينيه ارشاد شنيده شده بود و خود از سخنرانان آنجا بود و از سوي ديگر در كتاب آبيرنگ« ديدگاه توحيدي: مقالاتي از غلامعباس توسلي، علي حسيني خامنهاي، مرتضي مطهري، ابوالفضل موسوي، مجتهد زنجاني، محمد حسين بهشتي» به كوشش مصطفي ايزدي و قاسم مسكوب توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامي در اسفند 1356 در تيراژ وسيع ديده شده بود و تعلق خاطر او به مهندس بازرگان آشكار بود. پس از انقلاب اسلامي سال 1357 تا 1359 در دولت موقت و تا تعطيلي دانشگاهها رييس دانشگاه اصفهان بود و در دوران انقلاب فرهنگي سرپرست گروه برنامهريزي علوم انساني ستاد انقلاب فرهنگي بود. به گمانم خدمت دكتر توسلي در اين مقطع با هيچ زمان ديگري قابل مقايسه نيست. زماني كه ابهامات و غرضورزيها درباره نحوه مواجهه با علوم انساني در اوج خود بود و موقعيت ويژه دكتر توسلي به لحاظ علمي و اجرايي و اعتماد نسبي حاكميت به او با وام گرفتن از تعبير دكتر فراستخواه از او «كنشگر مرزي» ساخته بود و سبب اثربخشي دفاع او از علوم انساني به ويژه علوم اجتماعي شد. پس از آن حضور توسلي در مديريت گروه جامعهشناسي دانشگاه تهران و تربيت مدرس و رياست دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و تاسيس دوره دكتراي تخصصي جامعهشناسي در ايران و تاسيس انجمن و رياست اولين دوره انجمن جامعهشناسي ايران تنها بخشي از نقش اجرايي و مديريت علمي ايشان است كه باعث ميشود كسي نتواند نام او را در علوم اجتماعي ايران معاصر به فراموشي سپارد. دكتر توسلي همواره مدافع جامعهشناسي و علوم اجتماعي و جامعه ايران بود. آخرين گفتوگويي كه تلفني و براي تبريك سال نودوسال پيش با استاد داشتم به سختي و منقطع سخن ميگفتند و تاكيد داشتند كه به فكر علوم اجتماعي باشيد. آن روز خيلي به فكر رفتم كه در اين وضعيت و در سلام عيد هم دغدغهاش اين است و هنوز آن حرف برايم تازگي دارد. از جمله ويژگيهاي ديگر دكتر توسلي كه از سال 1372 تاكنون در ذهنم هست راضي نشدن او به كارها بود. هميشه ميگفت «هنوز جاي كار دارد» و اين جمله براي همه ما ماندگار شد. از حضور در هيچ اجتماع علمي پرهيز نداشت و مشتاقانه دعوت را ميپذيرفت. خاطرم هست در موسسه مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم در دو نوبت اصحاب علوم اجتماعي و اعضاي هيات مديره انجمنهاي علمي علوم اجتماعي كشور را دعوت كرديم و هر دو نوبت را با لطف پذيرفتند و تشريف آوردند. بار دوم چون تكلم به دليل پاركينسون برايشان سخت بود زحمت نداديم كه سخنراني داشته باشند. روز سختي بود چون ميدانستم ميخواهد سخن بگويد ولي پاركينسون نميگذارد. در مرداد امسال در اختتاميه يازدهمين جشنواره بينالمللي فارابي به عنوان پيشكسوت جامعهشناسي ايران با لوح تقدير رييس محترم جمهور تقدير شدند ولي حيف كه به دليل بيماري امكان حضور فراهم نشد. يادش گرامي، روحش شاد و وجود عالمان اجتماعي و خدمتگذاران به ايران سربلند پرشمار و مانا باد.
رييس موسسه مطالعات فرهنگي و اجتماعي