روز جهاني راديو
مرتضي ميرحسيني
روز جهاني راديو مناسبتي چندان قديمي نيست و تازه سال 2012 اولين سالانه آن برگزار شده. گويا پيشنهاد ثبت چنين روزي در تقويم جهاني را آكادمي راديو اسپانيا اواخر دسامبر 2010 مطرح كرد و يونيسف هم براي تصويب آن نظر سازمانها و مجموعههاي معتبر راديويي در سراسر جهان را جويا شد. اغلبشان با اين پيشنهاد همراه شدند و يونيسف هم سوم نوامبر 2011 آن را رسما تصويب كرد. روز سيزدهم فوريه را به عنوان روز جهاني راديو انتخاب كردند، زيرا به مناسبتي تاريخي برميگشت، به سال 1946 در چنين روزي كه راديو ملل متحد شروع به كار كرده بود. راديو تا اوايل دهه 1930 هنوز كالايي لوكس محسوب ميشد و عمده خريداران آن به اقشار مرفه چند كشور خاص محدود ميشد. مثلا در ايتاليا سال 1931 تعداد راديوها از تعداد خودروهاي سواري كمتر بود. اما سال به سال هم تعداد بيشتري از اين دستگاه توليد شد و هم خريداران متنوعتري پيدا كرد و به جز طبقات متوسط حتي بسياري از فقرا هم -با صرفهجويي و زدن از هزينههاي ضروري و به هر زحمتي كه بود - آن را ميخريدند. به نوشته اريك هابسبام در كتاب عصر نهايتها «راديو زندگي تهيدستان و به ويژه زنان تهيدست خانهنشين را به گونهاي بيسابقه دگرگون كرد. راديو، جهان را به اتاق آنها آورد و از اين پس تنهاترين آدمها نيز هرگز تنها نبودند و كل گستره آن چيزي كه ميتوانست گفته شود، خوانده شود يا نواخته شود و يا به صوت درآيد، اكنون در دسترسشان بود.»
همچنين برخلاف روزنامه و مجله و رمان، براي استفاده از راديو به سواد خواندن و نوشتن هم نياز نبود و اين جذابيت آن را در ميان پايينترين لايههاي جامعه بيشتر ميكرد. همچنين راديو نظم و عرصه عمومي خاص خودش را هم ايجاد كرد و «براي نخستين بار در تاريخ، مردمي كه همديگر را نميشناختند، ميدانستند كه هر كدام شب قبل چه چيزي احتمالا شنيده است.» راديو رسانه قدرتمند و موثري بود زيرا از طريق آن ميشد همزمان با ميليونها انسان حرف زد و هر كدام از ميليونها انسان را چنان مخاطب قرار داد كه احساس كند خودش به تنهايي مورد خطاب قرار گرفته است. بازرگانان و سياستمداران خيلي زود به اهميت اين نوع دسترسي به تودههاي مردم پي بردند و از راديو براي منافع خودشان بهره گرفتند. سيل درخواست تبليغ براي محصولات تجاري پيش و پس از برنامههاي پرطرفدار راديويي (مثل نمايشهاي رمانتيك يا جنايي دنبالهدار) به راديو سرازير شد. روساي جمهور امريكا از راديو براي صحبت مستقيم با مردم اين كشور استفاده ميكردند و خانواده سلطنتي انگليس از آن براي انجام بهتر برخي كارهاي تشريفاتي مثل تبريك سال نو استفاده ميكرد.
در جنگ دوم جهاني هم راديو به ابزاري براي تبليغات طرفهاي درگير تبديل شد و حتي برخي دولتها براي تسلط بر افكار اتباع خودشان شرايط گسترش هرچه بيشتر راديو را فراهم كردند. همچنين ناگفته نماند كه به جز چند كشور انگشتشمار، راديو به هر كشوري كه رسيد (از جمله كشور خود ما در زمان رضاشاه يا بيبيسي در انگليس)، حكومت آن را در انحصار خودش گرفت «زيرا سنت حكومتها از تسليم كنترل خويش بر چنين ابزار قدرتمندي كه ميتوانست بر شهروندان اثر بگذارد، اكراه داشتند» و حتي فراتر از آن، درباره مجاز يا ممنوع بودن آگهيهاي تجاري هم اعمال نظر ميكردند.