جاودانگي در ۳۲ سالگي
همزمان با سالروز درگذشت فروغ فرخزاد، اهالي توييتر فارسي هشتگي به نام اين شاعر را داغ كردند و درباره او نوشتند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«فروغ را دوست دارم. شعر فروغ مانند؛ آسمانِ شبِ كوير، غروب خرداد ماه كه نسيم دستش را روي سر تمام گندمها ميكشد يا مثل ساحل رشت بدون هيچ انساني آرامش را به من هديه ميدهد»، «امروز سالروز درگذشت فروغ فرخزاد است، نميدانم اين زيبايي معصومانه فروغ بود، يا صداي آرام او يا شعرش بود كه عشق خود را با تكتك ذرات وجود من پيوند زد اما ميدانم كه بهترين است»، «امروز بيست و چهارم بهمن ماه سالگرد درگذشت «فروغالزمان فرخزاد» است، زني كه به راستي فروغ زمان و فراتر از زمان بود. اميدوارم بالاخره خانه پدري فروغ كه مراحل تملك آن از سوي شهرداري تهران در حال انجام است پس از مرمت و احيا، به مردم ايران هديه شود»، «فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگي بر اثر واژگوني خودرو درگذشت. فروغ با مجموعههاي اسير، ديوار و عصيان در قالب شعر نيمايي كار خود را آغاز كرد. سپس آشنايي با ابراهيم گلستان، نويسنده و فيلمساز سرشناس ايراني و همكاري با او، موجب تحول فكري و ادبي در فروغ شد. وي در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه تولدي ديگر، ستايش گستردهاي برانگيخت. سپس مجموعه ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد را بيرون داد تا جايگاه خود را در شعر معاصر ايران به عنوان شاعري بزرگ تثبيت كند. آثار و اشعار فروغ به زبانهاي انگليسي، تركي، عربي، چيني، فرانسوي، اسپانيايي، ژاپني، آلماني، كردي و عبري ترجمه شدهاند»، «فروغ ۳۲ سال زندگي كرد و در اين سن تبديل شد به بزرگترين شاعر زن ايران. خلاصه و مفيد»، «چقدر شعر علي كوچيكه او را دوست دارم امروز سالگرد يكي از گوهرهاي تابناك آسمان ادب اين سرزمين شاعرپروره»، «امروز ۲۴ بهمن روز درگذشت فروغ فرخزاد است، ستارهاي كه زود خاموش شد، نوآوريهاي غريب او در ادبيات بينظير است، يادي كنيم از «ستارههاي مقوايي» او؛ اگر آسمان شهري مملو از ستاره، همچنان غرق در تاريكي است حتما ستارههاي مقوايي آسمانش را تسخير كردهاند»، «تيتر روزنامه اطلاعات: از فروغ يك پسر، چهار مجموعه شعر و چند فيلم باقي ماند»، «فروغ فرخزاد در طول زندگي خود زياد قضاوت شد. مطمئنا اگر زندگياش ادامه پيدا ميكرد باز هم قضاوت ميشد چون اصولا اگر فراتر از قيد و بندها و خط قرمزها باشي، همواره قضاوت ميشي. اما سرنوشت براي او عمر كوتاهي رقم زده بود. يادش گرامي»، «فروغ فرخزاد را دوست دارم. به قدري كه همه شعرهايش را تا حد مرگ ميخوانم هر مطلب نوشته، ساخته ميشود را پيگيرانه پيدا ميكنم و ميبلعم. بيشترين گوري كه زيارت كردم مال فروغ است. اولين بار است كه عنوانش ميكنم چرا؟ چون عشق فقط مال قلب خودمه به زبان بيارم ارزشش كاسته ميشه»، «دو دفتر آخرش به وضوح پختگي خاصي داره. بسي حسرت، وقتي تا ۳۲ سالگي اشعاري ميگه كه نامش ماندگار ميشه اگر زنده مي ماند در ۷۰ سالگي چه قلههايي را فتح ميكرد؟ يادش بخير، بيست و اندي سال پيش آن موقع كه كتابش ممنوع بود چقدر گشتم تا كپي اون رو پيدا كردم و كلي خاطره ازش دارم»، «به سرگذشت او كه فكر ميكنم حيرتزده ميشم. اينكه توي تاريخ معاصرمون، يه زني داشتيم كه فقط ۳۲ سال داشت اما براي نسل ۵۰ سال بعد از خودش جاودانه شد. دقت ميكنيد؟ فقط ۳۲ سال داشت» و «امروز ۲۴ بهمن، سالگرد فروغ فرخزاده. سالهاست كه شعرها و كلامش همدم و همراه روزهاييه كه ته چاه تنهايي و غم گير كردم. اعجاز شعرش برام اونجا اتفاق ميافته كه در اون مقطع/مقاطع از زندگيام كه ناتوانم از گفتن دردهام، شعرش دردهاي من رو در قالب كلام، تصوير ميكنه. در آرامش باشي».