• ۱۴۰۳ شنبه ۱۶ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4874 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۶ اسفند

نبرد لس‌آنجلس

مرتضي ميرحسيني

ماجرا از شايعه حمله ژاپن به خاك ايالات متحده شروع شد و وحشت از اينكه احتمالا هدف مهاجمان، ايالت كاليفرنيا و شهر لس‌آنجلس است. آن زمان حدود 3 ماه از ورود امريكا به جنگ دوم جهاني مي‌گذشت و هنوز از زخم‌هاي پرل هاربر خون مي‌چكيد. براي بسياري از امريكايي‌ها پذيرش اين واقعيت كه حالا خودشان هم بخشي از جنگ بزرگ هستند بسيار دشوار بود. به ويژه براي ساكنان سواحلي غربي ايالات متحده كه هر بار صداي عجيبي مي‌شنيدند يا برق‌شان قطع مي‌شد يا هر اتفاق غيرمعمول ديگر وحشت‌زده منتظر رسيدن هواپيماهاي ژاپني مي‌ماندند. خبر يورش ژاپني‌ها به آلاسكا و حمله زيردريايي‌هاي آنان به كشتي‌هاي تجاري امريكا در اقيانوس آرام، كمتر در رسانه‌ها و بيشتر دهان به دهان نقل مي‌شد و هراس از ژاپن را تشديد مي‌كرد. ماجراي موسوم به نبرد لس‌آنجلس در چنين حال‌وهوايي، به دنبال ارسال پيامي از سوي دفتر اطلاعات نيروي دريايي امريكا شروع شد. پيام اين بود كه احتمال دارد ژاپني‌ها ظرف 10 ساعت آينده، حمله گسترده‌اي را به خاك اصلي امريكا، به كاليفرنيا و احتمالا شهر لس‌آنجلس آغاز كنند. ژاپني‌ها در آن مقطع از جنگ بسيار قوي و طرف برتر درگيري بودند، اما توان اجراي چنين عملياتي، آن‌هم تا اين حد تهاجمي را نداشتند كه اگر داشتند حتما انجامش مي‌دادند. اما امريكايي‌ها از ناتواني ژاپني‌ها مطمئن نبودند و در اين مرحله از جنگ هيچ تخمين و برآورد درستي از قدرت عملياتي دشمن‌شان نداشتند. همين ضعف اطلاعاتي هم بود كه احتمال حمله ژاپن را باورپذير مي‌كرد و باعث مي‌شد كه تهديد و خطر «ممكن» به نظر برسد. حوالي ساعت 10 و نيم شب 24 فوريه (سال 1942) كه حمله - حداقل به نظر امريكايي‌ها - قطعي شد، ضدهوايي‌هاي لس‌آنجلس شروع به شليك كردند. تيراندازي‌هاي كور و بي‌هدفي كه به هراس و ابهام دامن زد و هيولاي خيالي را واقعي جلوه داد. شليك به آسمان تا نزديك ساعت 7 و 20 دقيقه صبح روز بعد ادامه داشت كه اوج آن به ساعت 3 تا 4 برمي‌گشت. هرچند ژاپني‌ها حمله نكرده بودند و لس‌آنجلس واقعا تهديد نشده بود، شهر بي‌شباهت به شهري جنگ‌زده نبود. شليك ضدهوايي به چند ساختمان آسيب‌هايي كمتر يا بيشتر زد و ويراني به جاي گذاشت. گويا 5 نفر هم جان باختند كه 2 نفرشان بر اثر ايست قلبي مُردند و 3 نفر هم در تصادف رانندگي كشته شدند. زيرا وحشت ناشي از حمله احتمالي، شهر را به هرج‌ومرج كشانده و قوانين تردد خودروها در خيابان را بي‌اعتبار كرده بود. ارتش امريكا چند ساعت بعد يكي از اعضاي ارشد خود را به جمع خبرنگاران فرستاد تا روي ماجرايي كه به زعم‌شان «اشتباه ناشي از نگراني» بود ماله بكشد. مي‌گفتند همه‌چيز از «يك آژير اشتباه» شروع شده و براي اطمينان از اينكه واقعا خطري وجود نداشته به چند ساعت زمان نياز بوده و اينكه فعلا هيچ تهديد خارجي براي لس‌آنجلس وجود ندارد. البته روايت برخي رسانه‌ها با آنچه دولت امريكا مي‌گفت متفاوت بود. مثلا مي‌گفتند ژاپني‌ها واقعا قصد شروع عملياتي را داشتند و حتي قدم‌هاي اول اجراي آن را نيز برداشتند، ولي در همان مرحله نخست آن را متوقف كردند. يا مي‌گفتند دولت امريكا خودش اين نمايش ساختگي را به راه انداخت تا جدي بودن جنگ را به مردم ايالات متحده نشان دهد. آن زمان كمتر كسي به اين «روايت‌هاي ديگر» اعتنا كرد و امروز هم روايت اصلي و غالب از نبرد لس‌آنجلس همان است كه گفته شد: وحشت از حمله احتمالي، آژير اشتباه، چند ساعت شليك ضدهوايي، آسيب به چند ساختمان و البته مرگ 5 نفر.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون