محمد نعيميپور و عباس سليمينمين از كنشهاي انتخاباتي احمدينژاد گفتند
احمدينژاد؛ مهره سوخته يا سرنوشتساز؟
هر روز يك نفر از تريبوني استفاده ميكند تا حضورش در انتخابات را رسما اعلام كند. در صف كانديداهاي سيزدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري كه قرار است ۲۸ خرداد سال آينده برگزار شود، آمدن يا نيامدن يك نفر بيش از باقي افراد مورد تحليل و بررسي قرار ميگيرد. كسي كه اصولگرايان بيش از هر چيز نگران حضورش در انتخابات پيش رو هستند. محمود احمدينژاد كه سالهاست از اصولگرايي بريده و اصولگرايان نيز او را طرد كردهاند، مدتهاست كه سفرها و سخنرانيهايش شائبه انتخاباتي دارد و بسياري گمانهزني ميكنند كه قرار است يا خودش يا يك چهره نزديك به او كانديداي انتخابات شود. با اينكه حضور او در انتخابات ميتواند معادلات را تغيير دهد، اغلب كنشگران سياسي راست و چپ سياسي معتقدند كه او مهرهاي سوخته است و پيش از اينها از سوي حاكميت حذف شده است. محمد نعيميپور، عضو حزب اتحاد ملت ايران در تحليل رابطه اصولگرايان و احمدينژاد به پايگاه خبري- تحليلي نوانديش گفته كه در جريان انتخابات 84 قريب به اتفاق اصولگرايان براي اينكه آيتالله هاشميرفسنجاني راي نياورد از احمدينژاد حمايت كردند اما به هر حال واقعيت اين است كه جريان اصولگرا و جريانهاي وابسته به قدرت تمام قد پشت سر احمدينژاد آمدند و در 4 سال اول هم به شدت از او حمايت كردند چون احمدينژاد در دوره اول اكثر منويات جريان اصولگرا را پياده كرد كه يكي از آنها برخورد با اصلاحطلبان و به تعبيري اخراجشان از دستگاه اجرايي كشور حتي در پايينترين سطوح بود اما احمدينژاد، دو سال بعد از دوره دومش كه احساس قدرت ميكرد، سهمخواهي كرد. نعيميپور معتقد است، احمدينژاد به دنبال اين بود كه در مجلس بعدي سهم روشن و مشخصي داشته باشد اما اين اجازه به او داده نشد بنابراين خرجش را از اصولگرايان جدا كرد. با همه اين اوصاف اين عضو اتحاد ملت معتقد است كه عدم برخورد با احمدينژاد از «درايت رهبري» است چراكه تصور ميكنند تاثيرگذاري چنداني ندارد لذا هزينهاي هم بابتش نميدهند؛ اما اصولگراها و جريان اصولگرايي به خصوص شخصيتهايش درايت ندارند به همين دليل با احمدينژاد دچار چالش ميشوند و حرفهاي عجيب و غريبي هم بينشان ردوبدل ميشود. در واقع نعيميپور، احمدينژاد را مهرهاي سوختهاي ميداند كه آمدن يا نيامدن آن نميتواند تغييري در فضاي سياسي و زمين سياست ايجاد كند. به نظر نميرسد كه رويكرد اصولگرايان نيز در مورد احمدينژاد با اصلاحطلبان چندان متفاوت باشد. كما اينكه اخيرا درگيري رسانهاي كه ميان احمدينژاد و حدادعادل پيش آمد يا مجموعه مصاحبههايي كه آنها عليه رييس دولت نهم و دهم دارند كه خودشان باعث و باني رييسجمهوري شدنش هستند، نشان ميدهد كه آنها نه تنها دل خوشي از احمدينژاد ندارند بلكه براي او شمشير را از رو بستهاند. اصولگرايان از هر فرصتي استفاده ميكنند تا به احمدينژاد بتازند. فرقي نميكند ماجراي كانديداتوري علي لاريجاني باشد يا كانديداتوري خودش. آنها البته توجهي ندارند كه ۸ سال رياستجمهوري احمدينژاد چه بخواهند چه نخواهند به پاي اصولگرايان نوشته شده؛ حتي اگر امروز بدنه اصولگرايي، رايش را به سبد او نريزد.