• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4898 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۱ فروردين

رسما همه مردود شديم!

جعفر گلابي

پس از 14ماه كلنجار رفتن سخت و طاقت‌فرسا با كرونا جز كارشناسان شهروندان عادي هم خوب مي‌دانستند كه اگر تعطيلات نوروز مديريت نشود شاهد طغيان بي‌سابقه اين ويروس خواهيم بود، مسوولان وزارت بهداشت هم در اين زمينه هشدارهايي داده بودند و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران و رسانه‌ها هم در نوبت‌هاي مختلف و با عناوين متعدد هر چه توانستند، نوشتند و گفتند ولي گوش شنوايي پيدا نشد و دولت و ملت متفقا راه بي‌اعتنايي به خطر محتوم را پيمودند و امروز ايران در چنگال كرونا قرمزپوش شده است. طي يك‌سال گذشته با اينكه مديريت قاطع و همه‌جانبه‌اي اعمال نشد و دولت هم توان مالي لازم را نداشت و نگذاشت ولي هنوز مشخص نيست كه دليل قطعي و علمي عدم انفجار كرونا در سال 99 چه بود؟ هر چه بود جز آن زمان كه به دست خود در تعطيلات مختلف و مراسم، فاجعه آفريديم وضعيت بدي نداشتيم و با اعمال يك مديريت متوسط حتي امكان ريشه‌كني كرونا دور از دسترس نبود. اگر اين گزاره درست باشد يك نكته بسيار مهم و تكان‌دهنده خود رانشان مي‌دهد كه بايد روي آن بحث‌ها صورت گيرد و تامل‌ها روا داشته شود. ما كه نسبت به بسياري از كشورهاي گرفتار از پيشرفته تا فقير وضع بهتري داشتيم چرا نتوانستيم آن را حفظ كنيم و بهبود ببخشيم؟ چرا خطر را آشكارا ديديم ولي به جاي احتياط و چاره‌يابي به استقبالش رفتيم و هزاران درد و رنج و گرفتاري و مرگ را به جان خريديم؟ مسوولان فرصت طلايي 15 روز تعطيلي كه مي‌توانست چون يك قرنطينه طبيعي عمل كند را مغتنم نشمردند و مردم هم خود را به بي‌خيالي زدند و سفرها و دورهمي‌هاي چند ميليوني به راه انداختند. براي كنترل كامل بيماري هم تجربه‌اش بود، هم دانش‌اش وجود داشت، هم امكانات و نيروهاي لازم فراهم بود ولي به روزگار و سنت بي‌رحمانه‌اش خنديديم و سرخوشانه خطر را در آغوش گرفتيم! اين پديده جاي هيچ توجيه و كتمان و لاپوشاني ندارد. اگر ستاد ملي كرونا به هر دليل چشمان خود را بست و به توصيه اكتفا كرد، مجلس هم هيچ كاري نكرد و فريادي برنياورد! اگر اصولگرايان كه مخالف دولتند و اتفاقا ابزارهاي مختلف در دست دارند، كاري نكردند و قوه مجريه را مجاب نساختند اصلاح‌طلبان هم دم فرو بستند و آنچنان كه بايد هشدار و انذار ندادند! اين كارنامه همه ما در آستانه عيد نوروز بود كه بي‌ترديد همه نمره منفي گرفتيم و رسما و صريحا مردود شديم. براي جلوگيري از چهارشنبه‌سوري و مديريت قاطع خريدهاي نوروزي و ممنوعيت سفرها كه ميليون‌ها دورهمي در خود نهفته داشت نه پاي استكبار جهاني در ميان بود، نه نفع و ضرر جناح يا گروه سياسي مطرح بود، نه فسادهاي اقتصادي مدخليتي داشت و نه تحريم‌ها بهانه‌ساز بود ولي در بهت و حيرتي ناباورانه صم‌بكم نشستيم و گذاشتيم كرونا كار خودش را بكند!

اين موضوع ساده‌اي نيست، بيش از صدسال است كه جامعه ما به خود آمده، صدها دانشمند و روشنفكر و سياستمدار و عالم و نخبه دايما علل عقب‌ماندگي‌هاي‌مان را زير و رو مي‌كنند، هميشه استعمار و دخالت بيگانگان را يكي از علت‌هاي اصلي معضلات‌مان دانسته‌ايم، عدم حضور مردم در تعيين سرنوشت و نقصان آگاهي‌هاي جامعه و ناكارآمدي و استبداد حكومت‌ها را رديف كرده‌ايم تا علت اين همه نابساماني را پيدا كنيم ولي در يك آزمون بزرگ و سر راست كه هيچ عامل خارجي در آن دخالت نداشت و اتفاقا جهل آنچناني هم در كار نبود و توان جلوگيري هم بود از قضا مردم هم پاي كارآمدند تا كاملا رفوزه شديم!
اگر ما هيچ دليلي براي يك تامل تاريخي نداشتيم، اگر همواره براي رصد كردن احوال خويش ساده‌ترين كار يعني فرافكني از خود به بيگانگان و از خويش به يكديگر را انجام داده‌ايم تا لذت تبرئه خود را تجربه كنيم در ماجراي تعطيلات نوروزي هيچ راه فراري نداريم جز اينكه هر كس به نسبت تاثير خود در جامعه سهم خويش را بپذيرد. بله مي‌شود در هزار شلوغي كه پيرامون‌مان را فرا گرفته است در يك غفلتنامه نانوشته و بين‌الاذهاني، چشم‌ها را ببنديم و از كنار موضوع عبور كنيم. مي‌شود به روي خودمان نياوريم و پس از نزول آمارهاي دلخراش طوري رفتار كنيم كه گويي هيچ اتفاقي نيفتاده است تا تعطيلات بعد و مراسم ديگر و معضل فراگير ديگر... ولي مگر كرونا آخرين بلاي ممكن است؟ مگر كشور ما روي كمربند زلزله‌خيزي جهان قرار ندارد؟ مگر سيل‌ها و آتش‌سوزي‌هاي مهيب را مكررا تجربه نكرده‌ايم؟ مگر جاده‌هاي‌مان همه ساله اندازه يك اپيدمي قرباني نمي‌گيرند؟ آيا وقت آن نرسيده كه همه با هم باور كنيم كه عيب يا عيب‌هايي در كار و افكار و باورها و سنت‌ها و رفتارها و عادت‌هاي‌مان وجود دارد؟ آيا وقت آن نرسيده كه همه، از مردم گرفته تا حكومت كمتر شعار دهيم؟ آه از شعار! همين شعارها كه چون ماده مخدر سرخوش‌مان مي‌كند و از تدبير و موشكافي و اقدام بازمان مي‌دارد. شايد آن زمان كه شعار «ما كرونا را شكست مي‌دهيم» را سر داديم و به خود هم غره شديم، كرونا در دلش به ما مي‌خنديد و مي‌دانست كه چه‌ها با ما خواهد كرد؟ كاش با اين همه خسارت و درد و رنج و افسردگي و فراق يك دستاورد داشته باشيم يك دستاورد ساده: لااقل كمتر شعار دهيم!

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون