فيلمي براي يك نفر
حسن لطفي
در اينكه بعضي از فيلمها با تمام ارزشي كه دارند به درد سليقه و ذائقه تماشاگر عام نميخورد نبايد شك كرد اما همين فيلمها ميتواند مورد اقبال و استفاده فيلمسازان، منتقدين و نويسندگان سينمايي، دانشجويان سينما و هنرجويان اين هنر قرار گيرد. شايد به خاطر همين تفكر است كه وقتي براي تماشاي فيلم رخسار كودكان ساخته ژاك فدر ميروم انتظار ندارم با تماشاگران زيادي روبهرو شوم، اما گمان هم نميكنم تنها تماشاگر فيلمي از فيلمسازي باشم كه از فيلمسازان شاخص سينماي فرانسه در دهه 30 ميلادي (حدود هشتاد، نود سال پيش) است و فيلمهاي شاخصي در سبك رئاليسم شاعرانه دارد. فيلم با آنكه در دوره صامت سينما ساخته شده اما ميتواند ثابت كند گذر زمان بر فيلمهاي فيلمسازان شاخص خدشه كمي وارد ميكند. نمونه ديگر اين ادعا فيلم هشتاد و هفت ساله نان روزانه ما ساخته كينگ ويدور است كه اين يكي را خوشبختانه در سالني با تماشاگران زيادي تماشا كردم (البته با توجه به محدوديتهاي روزگار كرونا) فيلم كه سرشار از اميد و خوشبيني است صحنههاي درخشان زيادي دارد. از همه اين صحنهها هم درخشانتر صحنهاي است كه شخصيت اصلي فيلم همراه با ديگران براي آوردن آب به مزرعه خود تلاش ميكنند.
كارگرداني كينگ ويدور در اين صحنه به تدويني قدرتمند و صحنهاي ماندگار در تاريخ سينما ختم شده است. اين صحنه همراه با جذابيتهاي بصري و داستاني كه به سبك و سياق زمانه ساختش به دور از نااميديهاي مرسوم روزگار ما است فيلم را جذاب كرده است. شايد به همين دليل هنگام نمايش آن كسي از سالن نمايش بيرون نميرود. اتفاقي كه در جشنواره جهاني فيلم فجر زياد رخ ميدهد، چراكه بينندگان اين جشنواره (خصوصا دارندگان كارتهاي جشنواره) به دليل تنوع فيلمها قادرند به راحتي از قيد تماشاي فيلمي كه دوست ندارند بگذرند و به سراغ فيلم بعدي بروند. حركتي كه لابد براي بعضيها چندان خوشايند نيست، چراكه تماشاي بخشي از فيلم نميتواند تكليف تماشاگر، منتقد و... را در قبال آن فيلم مشخص كند، اما حقيقتش را بخواهيد با تمام احترامي كه براي اين نظر قائلم اما تصور ميكنم مكث و درنگ در مقابل فيلمي كه از قدرت بالايي برخوردار نيست باعث از دست رفتن زمان لازم براي تماشاي فيلمهاي خوبتر ميشود.
چه بخواهيم و نخواهيم عمر اين دوره جشنواره جهاني هم هشت روز است. به خاطر همين گمانم بيننده حق دارد وقتش را پاي فيلمي كه راضياش نميكند تلف نكند. البته اگر مثل سالهاي قبل نشريه روزانه و نشريات مختلف بيشتر به فيلمهاي جشنواره ميپرداختند؛ بينندگان ميتوانستند فيلمها را با شناخت بيشتري انتخاب كنند. شايد در چنين حالتي در هيچ سانسي فيلمي براي يك نفر بر پرده نيفتد، چراكه فيلم ديدن در سالن سينما همراه با ديگران ديدنيتر ميشود.