مرغي شبيه ترامپ
مرتضي ميرحسيني
بادكنك را شركتي چيني ساخته و به شكل مرغ بود و حدود 10 متر ارتفاع داشت. اما مدل موها و چهرهاش به دونالد ترامپ شبيه بود و به قول خبرنگار نيويوركتايمز «انگار همزاد رييسجمهور را ميديديم.» آن را چنين روزي از سال 2017 بيرون محوطه اصلي كاخ سفيد، در فضاي سبز جنوب آن نصب كردند، به هدف اعتراض به دونالد ترامپ. مالك اين بادكنك تاران برار نام داشت و ميگفت حدود 4 ماه براي اجراي اين فكر زمان گذاشته است. چرا مرغ؟ او آن را بيانيهاي در اعتراض به «رهبري ضعيف و بيخاصيت ترامپ» و ناتواني او در عمل به وعدههايش تلقي ميكرد (مرغ در فرهنگ عامه امريكاييها نشان بزدلي است) . خلاصه حرفش اين بود كه چرا ترامپ به قولهايي كه براي كاهش مالياتها داده بود عمل نكرده، چرا در مواجهه با كره شمالي- و بمبهاي اتمياش كه جهان را تهديد ميكنند - سياست مشخص و محكمي در پيش نگرفته است و چرا دست روسيه را از مداخله در امريكا كوتاه نميكند. اجازه بدهيد يك بار ديگر ماجرا را از اول مرور كنيم تا شايد معنايي در آن پيدا كنيم. يك امريكايي هنديتبار با نصب بادكنكي بزرگ به شكل مرغ نزديك كاخ سفيد كه آن را در كارگاهي در چين ساخته و با كشتي به امريكا حمل كرده بودند، به نقايص رييسجمهور ايالات متحده در اداره اين كشور معترض شد. از برار پرسيدند: به نظرت تشبيه ترامپ به مرغ كمي زيادهروي نيست؟ و او جواب داد: من از حق خودم در آزادي بيان استفاده ميكنم، همان حقي كه در متمم اول قانون اساسي كشور به صراحت از آن نام برده شده است (متمم اول قانون اساسي ايالات متحده امريكا حكومت را از وضع قوانين براي تثبيت يك دين به عنوان دين رسمي، ممنوع كردن اعتقاد آزاد به دين، يا محدود كردن آزادي بيان، حق تجمع صلحآميز، يا حق شكايت به منظور جبران خسارتها از سوي دولت منع ميكند) . اما خود ترامپ آن روزها در واشنگتن نبود و كيلومترها دورتر، در يكي از املاكش در نيوجرسي استراحت ميكرد. حتما خبر اين اعتراض را شنيد، اما به آن واكنشي نشان نداد. شايد آن را درخور اعتنا نميديد و شايد- چنانكه برخي ميگفتند- در آن مقطع آنقدر مسائل اصلي و پيچيده روي سرش آوار شده بود كه چنين اعتراضي، هرقدر هم نمايشي ذهنش را اصلا مشغول نميكرد. البته همان زمان عدهاي معتقد بودند ترامپ از اين رويداد بدش هم نيامده، چون به نظرشان او از هر جنجال بيضرري كه توجه رسانهها و افكار عمومي را از مسائل اصلي (مثل نابرابريهاي اجتماعي و شكافهاي نژادي) منحرف ميكرد و به موضوعات فرعي و حاشيهاي سوق ميداد، استقبال ميكرد و از ابتذال همچون سپري براي دفاع از خودش بهره ميگرفت. اما اعتراض برار كه نوشتهاند مستندساز هم بود آن سروصدايي كه او در ذهن داشت ايجاد نكرد و ماجرا از حد چند خبر كوتاه و يك گزارش مختصر (در يواسايتودي) فراتر نرفت. حتي كاربران توييتر هم، چندان پيگير اين اعتراض و همراهي با مالك بادكنك نشدند. راستش خود برار - كه اگر حرفهايش را بخوانيد ميبينيد كه نه آدم عميقي بود و نه حرف جدي و مهمي براي گفتن داشت - بيشتر از اعتراض به ترامپ، تشنه ديده شدن بود و از اين حيث- يعني ميل به خودنمايي - تفاوتي با ترامپ نداشت.