تمركززدايي از ساختار آموزش و پرورش
محمود صفدري
قطار زمان به سرعت گذشت، انتخابات با هر كم و كيفي برگزار و نتايج آن معين، تنفيذ و تاييد شد و آقاي رييسي كليد ساختمان پاستور را از آقاي روحاني تحويل گرفت.
تجزيه و تحليل و نقد عملكرد دولت روحاني در حوزه آموزش و پرورش مجال ديگري ميطلبد. قبل از هر چيز لازم است براي ايشان و كابينهاي كه تشكيل خواهد داد آرزوي موفقيت داشته باشم، چراكه معتقدم جامعه امروز ما به شدت به موفقيت دولت ايشان -هم از حيث سياست خارجي و هم سياست داخلي- نيازمند و وابسته است. آنچه امروز اولويت دارد تجزيه و تحليل برنامههاي دولت آقاي رييسي در اين حوزه و تعقيب مطالبات بر زمين مانده و طرح مطالبات ضروري جديد است. شايد بتوان گفت باتوجه به ساختار به شدت متمركز حاكميت و دولت آموزش و پرورش اولين مطالبه از دولت سيزدهم تمركززدايي از ساختار بسته دولت و به ويژه نهاد آموزش و پرورش است. از آنجا كه مقوله تعليم و تربيت پديدهاي پوياست و مخاطبان آن اعم از يادگيرندگان و ياددهندگان از حيث زبان، فرهنگ، دين و مذهب، قوميت و نژاد و جغرافياي زيستي عناصري متكثر و متنوع هستند و دنياي امروز مبتلا به مسائل جديد و مستلزم راهحلهاي نوين است، نياز به تمركززدايي و تطبيق برنامهها با شرايط حاكم بر جامعه امروز در حوزه تعليم و تربيت بيشتر خود را مينماياند. بهزعم نگارنده سهگانه مهم آموزش و پرورش يعني معلم، دانشآموز و اوليا، اين توان و ظرفيت را دارند كه بيش از پيش مورد مشاوره و اعطاي اختيارات و مسووليتهاي جديد قرار گيرند تا درگيري آنها با فرآيندهاي تربيتي بيشتر و نتايج و همنوايي و همراهي آنها با اين مقوله افزونتر گردد.
اعتماد به اين جامعه هدف ميتواند به شكوفايي بيشتر استعدادها و خلاقيتها و بروز و ظهور نتايج خيرهكننده منجر شود، به شرط آنكه ساختار خشك اندكي نرمش به خرج داده و خود را با شرايط ديناميك روز و نيازها و الزامات زندگي جديد، انطباق دهد. شايسته است آقاي رييسي به عنوان مدعي دولت مردمي از يكسو و دولت انقلابي از ديگر سو، انقلابي در آموزش و پرورش ايجاد كرده و سهم مردم را در مديريت جامعه و به ويژه آموزش و پرورش افزايش دهد. در صورت تحقق اين مطالبه، اعتماد جامعه به ديگر شعارها و برنامههاي تبليغاتي ايشان افزايش خواهد يافت و جامعه، او را در مسير تحقق شعارها بيشتر همراهي خواهد كرد.
به باور من باتوجه به يكدستتر شدن ساختار حاكميت، حمايتهاي ويژه رهبري از ايشان و نزديكي فكري و تجربي سران سه قوه، همسويي اكثريت قريب به اتفاق نمايندگان مجلس، براي دولت سيزدهم به نوعي هم فرصت ويژه است و هم تهديد خاص! فرصت ويژه از اين منظر كه اين همسويي در ديدگاهها و شعارها اگر در خدمت منافع ملي به كار گرفته شود، ميتواند به همافزايي منجر شده و موتور توسعه را با سرعت و قدرت بيشتري به پيش براند اما اگر از اين فرصت تاريخي به درستي استفاده نشود ضربه جبرانناپذيري به اعتماد و اميد چند باره مردم وارد خواهد شد و شعارها و برنامههاي انقلابي را در آغاز گام دوم انقلاب با چالش جدي مواجه خواهد كرد. بنابراين چه از نظر منافع ملي و چه از نظر منافع حزبي و جناحي، پاسخ شايسته به اعتماد مردمي كه آخرين سرمايههاي اميدشان را به ميدان انتخابات آوردند و به ايشان و نظام جمهوري اسلامي راي دادند آن است كه با حركت بر مدار مردم و مشاركت دادن آنان در تدوين و اجراي برنامهها كه منجر به تمركززدايي خواهد شد، عملا گامهاي محكم و موثري در آغاز به كار دولتش بردارد. يقينا دلسوزان تعليم و تربيت فارغ از نگاه منفعتطلبانه و سهمخواهانه، از برنامههاي درست و سودمند ايشان حمايت و پشتيباني خواهند كرد.
بايد منتظر ماند و ديد ايشان در مهمترين و پرعائلهترين وزارتخانهاش چه خواهد كرد؟!