بيانيه آن 2500 نفر و اين روزهاي سياه
بابك زماني
6 ماه پيش زماني كه هنوز واكسن كوويد در دسترس قرار نگرفته بود و همه در تكاپوي تهيه آن بودند بيانيهاي منتشر شد كه ادعاي امضاي ٢۵٠٠ تن از پزشكان برجسته را به همراه داشت. اين بيانيه ورود هر گونه واكسن خارجي را تقبيح و منع ميكرد و تلويحا واكسنهاي توليد خارج را به نوعي ناسالم يا حتي توطئهآميز تلقي ميكرد. حالا كه به وضوح خلاف اين ادعا به اثبات رسيده و آشكار است كه واكسن «خارجي» مرگومير كوويد را در همان «خارج» به شدت كاهش داده بايد به نكاتي چند توجه كرد و سوالاتي را پاسخ داد.
- اين ٢۵٠٠ نفر كه هر يك صاحب منصب و مقامي هستند، تربيون دارند و سكاندار سيستمي هستند جز تاثير بر افكار عمومي از انتشار «بيانيه» هدف ديگري داشتند؟ وگرنه ميتوانستند از دستگاههاي اجرايي متعدد تحت نفوذ خود استفاده كنند.
- آيا اين بيانيه به تبليغات ضد واكسن در ميان مردم و عدم جديت مسوولان در تامين واكسن ياري نرساند؟
- آيا كارشناس مثل يك ديدهبان وظيفه ندارد ولو به قيمت جان خود فرماندهان را با واقعيات روبهرو سازد تا چارهاي بينديشند؟ با تاييد دايم و خوشايندگويي در واقع به آنها جفا نميكند و چاه خطا پيش پايشان نميگستراند؟
- راستي آيا بعد از اين بيانيه تمام اين ٢۵٠٠ نفر تا تهيه واكسن داخلي براي واكسيناسيون خود و خانواده منتظر ماندهاند؟
- آيا الان ميتوان چنين رفتار اجتماعي علني را با نام اختلافنظر علمي توجيه و رفع و رجوع كرد. آيا علما پشت پرده آكادمي با هم بحث علمي ميكنند يا موضوع اثبات نشدهاي را با وسيعترين و موثرترين رسانهها تبليغ ميكنند؟
- چند درصد اين ٢۵٠٠ نفر حاضرند برخلاف اظهارات خود بيانيه بدهند و از آن پوزش بخواهند تا شايد اعتماد بسياري از مردم و اهتمام بسياري از مسوولان به واكسن اصلاح شود؟
- بسياري از اين امضاكنندگان امروز بيشتر از پيش مصادر امور و بالاترين مراجع تصميمگيري را دراختيار ميگيرند، چگونه ميتوان به صداقت ايشان دربرخورد با خطاهاي امروزشان زماني كه در ملا عام آشكار شد اطمينان كرد؟