• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5000 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۳ مرداد

سياست خارجي كشور نمي‌تواند زير و رو شود

ابراهيم رحيم‌پور

نتايج، دستاوردها، آثار و رويكردهاي سياست خارجي دولت يازده و دوازده كه هفته گذشته به دولت سيزدهم تحويل شد، مانند يك تيم دوي امدادي است كه چوب را تحويل دولت بعدي مي‌دهد، قاعدتا دولت بعد نمي‌تواند پيست دووميداني را برگردد و از طرف مخالف بدود. اگر بدين صورت حركت كنيم از آنجا كه در جهان سياست با ديگران در حال مسابقه هستيم، طبيعتا كشور بازنده كامل خواهد شد. رويكرد اينچنيني، همچون رويكرد دونالد ترامپ، رييس‌جمهور پيشين امريكاست، هر آنچه پيش از او امضا كرده‌ بودند، از جمله برجام را پاره كرد. وقتي ما رفتار ديگران را مي‌بينيم و آن را تقبيح و مذمت مي‌كنيم، خودمان بايد حواس‌مان باشد كه آن‌گونه رفتار نكنيم. به صورت اصولي سياست خارجي در جمهوري اسلامي ايران، دراختيار مقام معظم رهبري است؛ اين مسيري كه ما با يك كاپيتان طي كرده‌ايم و به اينجا رسيده‌ايم كه البته احتمالا در اجراي آن ضعف‌ها، نقايص و اشكالاتي هم بوده، مجريان ممكن است كم‌كاري‌هايي داشته يا طرف مقابل ممكن است خدعه و نيرنگي زده ‌باشد كه ما متوجه آن نشده ‌باشيم، به هر تقدير بايد اين ضعف‌ها برطرف شود و مسير ادامه پيدا كند.
تا به امروز، دولتي كه بر كشور حاكم است، در كلام و بيان و شعار، مدعي نزديك‌تر بودن به رهبري نظام هستند كه ان‌شاءالله هم همين‌طور خواهد بود، بنابراين سياست خارجي كه در دوره قبل با هدايت جامع ايشان دنبال شده، هر چند برخي جزييات و نكات موردنظر ايشان ممكن است سهوا مورد توجه برخي مجريان قرار نگرفته ‌باشد، ولي چارچوب و اصلش كه مورد تشكيك نيست. دولت سيزدهم نتيجه يك انقلاب نيست، اين‌گونه نيست كه تصور كنيم شاه رفته است و ما بايد تازه از نو بياييم اصول سياست نه شرقي، نه غربي را از نو بنيان كنيم. دنيا به سياست خارجي جديد ما نگاه مي‌كند و منتظر است ببيند كه آيا همان چارچوب و همان اصول با سلايق و مجريان جديد دنبال مي‌شود يا نه.
درنتيجه مهم‌ترين اولويت كار دستگاه ديپلماسي كشور، درك اين نكته است كه سياست خارجي كشور نمي‌تواند ۱۸۰ درجه بچرخد و نبايد اين اتفاق رخ دهد. از اين جهت ما بايد به تعهدات در خارج از كشور مقيد باشيم. اگر طرف مقابل مقيد به تعهداتش نيست، مشكل از طرف مقابل است، اما ما قاعدتا نبايد شروع‌كننده نقض تعهد باشيم. در اين چارچوب، به نظر من اولويت‌هاي سياست خارجي دولت سيزدهم به اين شرح است: 
۱- برجام 
برجام بحث و اولويت اصلي سياست خارجي ماست. تعويض و جايگزيني اين توافق به يك موافقتنامه جديد، مطلوب طرف مقابل است، نه ما. بنابراين با حفظ چارچوبي كه تاكنون ايجاد شده بايد حقوق خودمان را كه بر اثر تحريم‌هاي غيرمشروع ايالات متحده امريكا از دست رفته برگردانيم. حتي اگر اسم اين اولويت را نخواهيم برجام بگذاريم، اما واقعيت اين است كه اصل سياست خارجي ما گروگان اين قدرت‌هاست كه متاسفانه اين بلا را به سر مردم و مملكت ما آورده‌اند. براي رسيدن به اهدافي كه دولت جديد اعلام كرده است و كسب منابع براي پيشبرد مسائل اقتصادي داخلي، احياي برجام منهاي مصوبه مجلس، بايد توسط دولت جديد، كارگزاران جديد و تيم جديد انجام شود.
۲- ديپلماسي اقتصادي
سياست خارجي قاعدتا بايد اقتصادي‌تر شود. سياست خارجي ما اقتصادي نيست؛ يعني اقتصاد دراختيار كساني است كه سياست خارجي دراختيارشان نيست. رقابت‌هايي كه مجموعه اقتصادي ما با كشورهاي خارجي مي‌كنند، به ضرر كشور تمام مي‌شود. در مركز دستگاه سياست خارجي بايد اين مساله رصد و مديريت شود و اجازه ندهيم كه كشورهاي ديگر تعيين‌كننده خريد، فروش، صنعت و فناوري و همه‌ چيزهاي ديگري كه در اقتصاد و تجارت براي ما مهم است، باشند. توجه متمركز به سياست خارجي اقتصادي و گذاشتن وقت كافي براي اين موضوع از سوي رييس‌جمهور، معاون اول، وزير خارجه و وزراي ديگر براي هماهنگي دستگاه اقتصاد، تجارت و فناوري با ديپلماسي بايد اولويت ديگر ما باشد.
۳- همسايگان
با توجه به واپسين سمتي كه در وزارت امورخارجه دراختيار داشتم، بيشتر مسائل مرتبط با همسايگان به من مربوط مي‌شد. من از همان دوران كه برجام توفيق يافت، انتقاد جدي و عيان داشتم كه بايد وقت و انرژي بيشتري براي همسايگان‌مان بگذاريم. اين بهانه‌هايي كه متاسفانه در ساختار تجارت خارجي و اقتصادي ما كه معمولا هم متاسفانه ساختار سالمي نبود، اولويت‌هاي ديگري داشتند كه باعث مي‌شد همسايگان منافع كافي از همكاري با ما نبرند. بخش صنعت و تجارت ما اولويت‌هاي ديگري دارند كه گاهي حتي برخي از اين اولويت‌ها از دوران قبل از انقلاب به ارث رسيده است كه در صنعت، معدن، تجارت و كشاورزي از كجا بخريم و به كجا بفروشيم. به گمان من تمركز تجارت كشور بايد به سمت ۱۵ كشور همسايه، به‌‌رغم اينكه با برخي از آنها مشكلاتي داريم، برگردد. حتي اگر ما در اين مراودات به لحاظ اقتصادي كمتر سود كنيم، يعني اينكه گران‌تر بخريم و ارزان‌تر بفروشيم، فوايد آن در بلندمدت حتما به نفع ما خواهد بود. در بخش زيرساختاري هم كه بايد با كشورهاي همسايه داشته‌ باشيم، قوي عمل نكرده‌ايم و به كار جدي‌تر نياز داريم تا ما و همسايگان به يكديگر وابستگي پيدا كنيم و به هم پيوسته شويم تا جايي كه بازار ما و بازار آنها، منتظر و پذيراي كالا و اجناس يكديگر باشند. همين زيرساختار اقتصادي، از لحاظ امنيتي، سياسي، فرهنگي و ديپلماتيك كمك بسيار بي‌شائبه‌اي به ما مي‌كند.
۴- آب
موضوع آب يكي از اولويت‌هاي جدي كشور در بلندمدت است. ما با برخي كشورهاي همسايه‌مان در مورد آب مسائل حل نشده‌اي داريم كه بايد مورد عنايت ويژه دستگاه سياست خارجي دولت سيزدهم قرار بگيرد. با توجه به اولويت قبلي كه گفتم بايد اقتصاد ما با همسايگان‌مان در هم‌تنيده و درگير شود، در دل همان است كه مي‌توان برخي نيازهاي طرفين را به تدريج برطرف كرد. به اعتقاد من ديپلماسي آب نياز به زمان دارد و به ‌شدت وابسته به اولويت سوم است. همين روزها ما با مشكلاتي مشابه بي‌آبي و بي‌برقي در كشور دست و پنجه نرم مي‌كنيم. به گمان من بايد در منطقه ما يك شبكه مشترك زيرساختي با 15 كشور همسايه ايران ايجاد شود، حالا اگر ۱۵ كشور هم به خاطر فاصله جغرافيايي در اين شبكه نباشند، دست‌كم ۱۰ كشور همسايه ما مي‌توانند يك شبكه مشترك داشته‌ باشند كه برق و آب‌مان به هم پيوند داشته ‌باشد.
۵- كرسي‌هاي مجامع بين‌المللي
نفس حضور ما در مجامع بين‌المللي حتما مفيد فايده است. به‌‌رغم اينكه ما در بازي‌ها، شايد به دليل انزوايي كه برخي قدرت‌ها به ما تحميل كرده‌اند، ممكن است گاه آراي موثري نداشته ‌باشيم، ولي حتما تخصص كافي داريم، ديپلمات‌هاي كاركشته‌اي داريم كه مي‌توانند از همين ميزان ظرفيت موجود هم استفاده موثر بكنند و در مجامع، سازمان‌ها و نهادهاي بين‌المللي اثرگذار باشند.
۶- ديپلماسي فراگير
واقعيت اين است كه ديپلماسي ما نه با ۵ يا ۶ كشور در قالب برجام و نه با ۱۵ كشور در قالب همكاري با همسايگان به تنهايي معنا نمي‌دهد. همه اهداف ما نمي‌تواند فقط با تكيه به معدودي از كشورهاي جهان تامين شود. دويست و چند كشور در جهان هست، هر كدام از اين كشورها بخشي از پازل‌هايي هستند كه اين قطعات در كنار هم معنا پيدا مي‌كنند. قدرت‌ها معمولا سعي مي‌كنند كه بيش از ۱۰۰ كشور همكار و دوست داشته ‌باشند، قدرت‌هاي جهاني كه معمولا با بيش از ۱۵۰ كشور رابطه دارند. رابطه صرفا به معاني سفارت داشتن نيست، رابطه شامل رفت و آمد و مذاكره و نشست و گفت‌وگو است. نبايد فكر كنيم كه اگر با پنج كشور رابطه‌مان خوب باشد يا اگر صريح‌تر بگويم نبايد تصور كنيم اگر با چين و روسيه قرارداد ببنديم، بقيه مسائل بين‌المللي ما حل و فصل است. اگر سياست خارجي كشور به اندازه كافي فراگير نباشد و با دولت‌هاي متعدد جهان در ارتباط و تعامل دايم نباشد، همان دو قدرت هم متوجه مي‌شوند كه شما در حال تبديل شدن به وابسته آنها هستيد و خودتان به تنهايي قادر به كشيدن گليم‌تان از آب ديپلماسي بين‌المللي نيستيد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون