اولويتها در حوزه انرژي
فريدون بركشلي
سيزدهمين رييسجمهور ايران رسما كار خود را آغاز كرده است. اين رييسجمهور ميراثي از خود براي ملت برجاي خواهد گذاشت كه براي نسلها، كانون اصلي تفكرات و ملاحظات كارشناسان و محققان در روابط بينالملل خواهد بود.
تغييرات بينالمللي سرعت و شتابي بينظير گرفته است. آنچه امروزه تنها در يكسال،
به وقوع ميپيوندد، نيمه دوم قرن بيستم در بيش از يك دهه اتفاق ميافتاد، از اينرو اتاقهاي فكر، خردورزان و به تبع ايشان، سياستمداران لازم است بر سرعت تصميمگيريهاي خود شتاب دهند.
در بخش نفت، گاز و انرژي كه دلمشغولي اصلي اينجانب است، شرايط لازم است با سرعت تغيير كند و مفاهيم بسياري بازتعريف شوند.
۱- مفهوم كوچك زيباست و خودكفايي كه گاه به اشتباه با اقتصاد مقاومتي يكسان تلقي ميشود، در بخش انرژي خارج از موضوع است. در بخش انرژي، كوچك زيبا نيست. بزرگ زيباست. توليد تمامي نيازها در داخل، مقياس هزينه فايده را برهم ميزند. لازم است كه از تازه فناوريهاي جهاني استفاده كرد و سريعا بخش نفت، گاز، برق و پتروشيمي را روزآمد كرد.
مهمترين و سهلترين مسير براي تحقق اين مهم، جذب سرمايهگذاريهاي بينالمللي و برقراري ارتباط با شركتهاي صاحب برند بينالمللي است. در كوتاه و بلكه ميانمدت استنباط از همكاريهاي بينالمللي مورد تعبيرات نادرست قرار خواهد گرفت، اما دستاوردهاي آن در درازمدت، بازگشت پرنصيب تصميمات شجاعانه را در بر خواهد داشت.
۲- در دنياي ما يكي از مولفههاي قدرت منطقهاي و جهاني كشورها، عضويت موثر ايشان در سازمانهاي بينالمللي است.
در رژيمهاي رتبهبندي منزلت كشورها يكي از فاكتورهاي موثر عضويت در سازمانهاي جهاني است. براي مثال جمهوري اسلامي ايران اكنون در ۵۲ سازمان منطقهاي و بينالمللي عضويت دارد. عربستان در ۸۳ سازمان جهاني و منطقهاي عضو است. قدرت چانهزني كشورها منبعث از حضور موثر و تاثيرگذار ايشان در مجامع جهاني است. لذا در بخش ديپلماسي نفت و گاز و انرژي حضور در سازمانهاي بينالمللي از ابزارهاي اصلي براي تثبيت قدرت ايران است. دقت كنيم، نمايش ديپلماسي انرژي با ديپلماسي انرژي خيلي تفاوت دارد.
۳- برندسازي براي صنعت نفت ايران. شركت ملي نفت ايران حالا هم سومين شركت بزرگ نفتي جهان است، اما در سطح يك شركت درجه دوم هم شناخته شده نيست. نفت بيزنس سلبريتي است. در صنعت نفت ايران سلبريتي نفتي نداريم. برند نداريم. در استانداردهاي بينالمللي، شركتي كه يك قرار داد ۳ ميليارد دلاري ميگيرد، داراي رتبهبندي جهاني است. دنياي نفت و تجارت آنها را ميشناسد. در غير اين صورت، قراردادهاي رانتي كسب كردهاند.
در نتيجه اينكه شركت ملي نفت و شركتهاي مهم و بزرگ زيرمجموعه بايد در مناقصات بينالمللي حضور پيدا كنند و حداقل واجد شرايط حضور باشند. اما تمام اين شرايط تابعي از رهايي از بند تحريمهاست. تبعات تحريم ۱۹۵۱ صنعت نفت ايران، تا همين امروز باقي است. همين نسل هم هنوز بهاي همان تحريم را ميپردازد. نسل امروز هم تا دههها بعد، هزينه تحريمهاي امروز را تحمل خواهد كرد.