• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5000 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۳ مرداد

پنج‌ محور اصلي سياست خارجي دولت سيزدهم

محمدصالح صدقيان

چالش‌هاي بسيار زيادي مقابل سيد ابراهيم رييسي، رييس‌جمهور اسلامي ايران و دولت محترم ايشان بالاخص در سياست خارجي و روابط جمهوري اسلامي ايران با جهان خارج وجود دارد. به اعتقاد من پنج محور اساسي جلوي آقاي رييسي قرار دارد كه بايد برنامه‌اي دقيق و مشخص براي رويارويي با آنها تنظيم شود.

محور اول: مذاكرات وين
تا به امروز 6 دوره مذاكره در وين انجام شده است كه شامل گروه 1+4، جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده امريكا در آن مشاركت داشتند. از پيش از اينكه دولت جديد كار خود را رسما آغاز كند، امريكايي‌ها بسيار تكرار كرده‌اند كه از دولت جديد دعوت مي‌كنند كه سريع‌تر پاي ميز مذاكرات بازگردد. من فكر مي‌كنم اين موضوع و به نتيجه رساندن اين مذاكرات يك چالش بزرگ در مقابل دستگاه سياست خارجي دولت آقاي رييسي است، چراكه معتقدم اين مذاكرات بايد به يك نتيجه ملموس و مشخص برسد. طولاني شدن اين مذاكرات به نفع جمهوري اسلامي ايران نيست. رويكرد مذاكرات چه براي دولت ايران و چه براي طرف امريكايي بايد به سمت يك بازي برد-برد باشد. البته مي‌دانيم كه تا به امروز و طي 6 دور مذاكرات برگزار شده، امريكا هم تمايلي به اين رويكرد نشان نداده و گام مثبتي در جهت تامين منافع موردنظر ايران ازجمله تضمين‌هايي كه تهران براي تكرار نشدن توقف اجراي تعهدات امريكا، برنداشته است. يك چالش بسيار مهم در مقابل مذاكرات است، اينكه دولت رييسي چگونه مي‌خواهد مذاكرات را پيش ببرد و اينكه تيم مذاكره‌كننده چه تركيبي داشته ‌باشد بسيار اهميت دارد.

محور دوم: روابط با كشورهاي منطقه
تهران خواه ناخواه در روابطش با كشورهاي منطقه به ويژه كشورهاي كرانه خليج‌فارس، بايد تحولي ايجاد كند. جمهوري اسلامي ايران، جبرا نمي‌تواند از اين كشورها دور شود. من كارنامه محمدجواد ظريف در مقام وزارت امورخارجه را تحسين مي‌كنم و ترديدي در صلاحيت ايشان در مقامي كه برعهده گرفتند، ندارم؛ اما تصور من اين است كه در دوره وزارت ايشان اندكي دوري از كشورهاي كرانه خليج‌فارس اتفاق افتاد. قبل از ۲۰۱۵ و پيش از امضاي برجام، پاي گفت‌وگو با كشورهاي كرانه خليج‌فارس ننشستيم تا براي آنها توضيح بدهيم كه به عنوان يك همسايه چه كاري مي‌كنيم، چه مقاصد و چه انگيزه‌هايي داريم. ما با همه دنيا صحبت كرديم، گفتيم كه چه مي‌خواهيم بكنيم به كجا مي‌خواهيم برسيم و وقتي رسيديم هم با آنها جشن گرفتيم. اما كشورهاي كرانه خليج‌فارس را از اين ضيافت دور نگه داشتيم. من فكر مي‌كنم الان هم دير نيست، بايد كشورهاي خليج‌فارس را بر پايه منافع مشترك قانع به همكاري كرد. جمهوري اسلامي ايران نزديك به يك دهه گذشته دور بود از اين كشورها. الان فرصت بسيار مهمي است، براي مراسم تحليف سيدابراهيم رييسي، هيات‌هايي از عمان، قطر، كويت و امارات متحده عربي به تهران آمدند. به اعتقاد من بازسازي روابط ايران با كشورهاي كرانه خليج‌فارس يك چالش بسيار مهم جلوي دولت رييسي است و اميد دارم رويكردي سازنده‌تر در مقابل اين كشورها پي گرفته‌ شود. اين كشورها به لحاظ جغرافيايي بسيار به ايران نزديك هستند و ما هم بايد با سياست جديد با آنها گفت‌وگو كنيم و مراودات‌مان را بهبود دهيم. بعيد مي‌دانم اگر جمهوري اسلامي ايران، عزم قوي داشته ‌باشد كه فصل جديدي در روابطش با اين كشورها بگشايد، آنها بي‌ميل باشند كه وارد تعامل با ايران شوند.

محور سوم: عراق و سوريه
عراق، سوريه و افغانستان سه كشور پيراموني ايران هستند كه بين يك تا دو دهه است دچار آشوب و بحران هستند. وضعيت افغانستان بعد از عقب‌نشيني امريكا از اين كشور به وضوح مقابل چشمان ما قرار دارد. جمهوري اسلامي ايران، بايد در مورد سرنوشت حضورش در عراق و سوريه، به ويژه در صورت اجراي تصميم‌هاي جديد از سوي قدرت‌هاي بين‌المللي، برنامه‌ريزي صحيحي داشته‌ باشد، چراكه همان‌گونه كه در افغانستان، خلأ قدرت امريكا باعث ايجاد بحراني فراگير شد، در سوريه و عراق هم چنين سرنوشت‌هايي محتمل است و تهران بايد خودش را به گونه‌اي آماده كند كه گرفتار يك باتلاق امنيتي بي‌پايان در عراق و سوريه نشود. 

محور چهارم: مساله افغانستان
مساله افغانستان به عنوان يك همسايه دچار بحران، تا اندازه‌اي تحت كنترل قرار دارد، هر چند كه اين كنترل بسيار شكننده و ظريف باشد. تهران تاكنون هم نمايندگان طالبان و هم نمايندگان دولت افغانستان را به تهران دعوت كرده است و گفت‌وگوها و مذاكراتي با آنها داشته است. تاكنون مديريت نسبتا موفقي در مورد آثار بحران افغانستان بر ايران انجام 
شده است، منتها روشن نيست كه سرنوشت و آينده افغانستان به چه سمتي خواهد رفت.
 امريكايي‌ها به شكل شك‌برانگيزي در افغانستان عمل كرده‌اند. نه تهران و نه حتي سران افغانستان در كابل هم نمي‌دانند كه امريكا چه برنامه‌اي براي اين كشور ريخته‌اند. اين يك چالش بسيار مهم براي ايران است، چراكه حتي طالبان امروز را هم به خوبي نمي‌شناسيم، گفته مي‌شود كه طالبان به چند دسته تقسيم شده است، اعتدال‌گراياني در ميان آنها هستند و تندروهايي وجود دارند.

محور پنجم: چين و روسيه
علاوه بر چهار محور بالا بايد چين و روسيه را نيز درنظر بگيريم. براي همكاري‌هاي بلندمدت با چين، يك تفاهمنامه در دوران رياست‌جمهوري حسن روحاني، نوشته‌ شده است. تا به امروز علي لاريجاني، سياستمدار ارشد ايران مسووليت پيشبرد اين پرونده را برعهده داشتند، مشخص نيست كه در آينده ايشان اين مسووليت را خواهند داشت يا نه. اما اين همكاري‌هاي بلندمدت ۲۵ ساله براي ايران بسيار اهميت خواهد داشت، چراكه چين دومين اقتصاد بزرگ جهان محسوب مي‌شود. علاوه بر اين، چين بزرگ‌ترين مشتري نفت ايران است و مي‌تواند يكي از منابع فناوري‌هاي مورد نياز ايران در آينده باشد. به نظرم بايد يك مدير مسلط و دورانديش مسووليت اين پرونده را برعهده بگيرد. چيني‌ها، قطعا دولتي نيستند كه به‌‌رغم همه اختلافات دوجانبه با ايالات متحده امريكا، در مسائل بين‌المللي خواهان رويارويي با اين كشور باشند. به همين دليل هم پكن بسيار در مورد روابطش با ايران محتاط عمل مي‌كند و در مورد سرنوشت هرگونه قرارداد و معاهده بلندمدت با ايران، با تامل و نگراني نسبت به واكنش امريكا اقدام مي‌كند. مديريت پرونده چين، بايد با درنظر گرفتن تمام اين تحفظ‌ها و نگراني‌هاي چين صورت بگيرد و اين‌گونه تصور نشود كه معامله با چين بدون درنظر گرفتن متغير امريكا امكان‌پذير است. روسيه، قدرت جهاني ديگري است كه در پرونده‌هاي مختلف با ايران شراكت يا همكاري دارد. مسكو با امريكا در بسياري زمينه‌ها اختلاف‌نظر و درگيري دارد، در اوكراين، بلاروس و اروپا مشكلات زيادي دارند. مساله‌اي كه وجود دارد، اين است كه احتياط در همكاري با روسيه بايد با توجه به اين نكته باشد كه آيا در آينده چالش‌هاي ميان مسكو و واشنگتن برطرف مي‌شوند يا نه؟ اگر اختلافات مسكو و واشنگتن كمرنگ‌تر شود، آنگاه ايران در اين معادله كجا قرار مي‌گيرد؟ اگر اختلافات ميان روسيه و امريكا گسترده‌تر شد و كار به جاهاي باريك كشيد، ايران چه وضعيتي پيدا خواهد كرد؟ مساله اين است كه چالش روابط تهران با مسكو، در ميزان فاصله‌گذاري با چالش‌هاي مسكو و واشنگتن نهفته است. دور ماندن از كشمكش‌هاي مسكو و واشنگتن، به نفع ايران است، اما اگر ايران تخم‌مرغ‌هايش را در سبد مسائل مورد اختلاف ميان روسيه و امريكا بگذارد، قطعا با هر تحولي، چه مثبت و چه منفي در روابط مسكو و واشنگتن، تهران متضرر خواهد شد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون