احتمال زلزله در تهران با نگاه قطعي به آمار سازگار نيست
مهدي زارع
در جلسه شوراي شهر تهران در روز 9شهريور يكي از اعضاي شوراي شهر گفت كه «از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸، حدود ۱۱۰۵ زمينلرزه به بزرگي 2.5 ريشتر داشتيم كه تقريبا ۹۹ زمينلرزه در سال ميشود. اگر به عقبتر بازگرديم، از سال ۷۴۳ ميلادي تا ۲۰۱۸، ۱۵ زمينلرزه به بزرگي ۶ ريشتر در شعاع ۱۵۰ كيلومتري تهران داشتيم كه فاصله زماني آن ميشود، ۱۲۷۵ سال و هر ۸۵ سال رخ ميدهد و آخرين زمينلرزه ۶ ريشتري در سال ۲۰۰۴ نزديك تهران رخ داد و بايد تقريبا در سال ۲۰۹۰ منتظر زمين لرزه ۶ ريشتري باشيم. اما از سال ۷۴۳ ميلادي تا ۲۰۱۸، ۸ زمينلرزه به بزرگي 7.5 ريشتر به بالا داشتيم كه اگر تقسيم كنيم، دوره بازگشت آن ۱۵۹ سال ميشود و آخرين زمين لرزه 7.5 ريشتري در سال ۱۸۳۰بوده به فاصله صد كيلومتري فيروزكوه و دماوند. از ۱۸۳۰ تا ۲۰۲۰ ميشود ۱۹۰ سال كه يعني ۳۰ سال هم در وقت اضافه هستيم.» اين سخنان نشان ميدهد كه همچنان مفهوم دوره بازگشت زلزله در ذهن مسوولان، مفهومي چالشبرانگيز است. حتي اگر اين مفهوم بين متخصصان به درك و دريافت نسبتا مشابهي نزديك شده باشد، ولي مسوولان حتي دلسوز و حساس نسبت به مساله زلزله نيز دقيقا دريافت نكردهاند كه براي چه ميزاني از جنبش بايد نگران باشند. سنجش ميزان جنبش زمين در هنگام زلزله براي طراحي مهندسي و ملاحظات ديگر مستلزم درك روشني از مخاطرات است. ريسك لرزهاي در بين ذينفعان، زلزلهشناسان و مهندسان است. اگرچه خطر و ريسك لرزهاي اغلب به جاي يكديگر مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما مفاهيم اساسا متفاوتي هستند. «خطر» پديدههاي طبيعي ناشي از زلزله را توصيف ميكند كه ميتوانند باعث آسيب شوند، مانند گسيختگي گسله، جنبش زمين، تشديد جنبش زمين، روانگرايي يا زمينلغزش. خطر لرزهاي ميتواند باشد.
ريسك احتمال آسيب كسي يا چيزي است كه در معرض خطر قرار گيرد، به آن وارد ميشود. ريسك لرزهاي را با حاصل ضرب خطر لرزهاي در آسيبپذيري (انسان يا محيط ساخته شده) در معرضيت نشان ميدهند. زلزلهشناسان ميگويند: «اين ارزيابي خطر يا ريسك برگرفته از بهترين علم موجود است.»، مهندسان نيز ميگويند: «ما فقط به يك عدد نياز داريم و ميتوانيم بر اساس ميزان عددي خطر يا ريسك، طراحي كنيم». جنبش زمين بر پايه شتاب براي احتمال 50 درصد در بازه زماني يا عمر مفيد 50 سال ارايه ميشود اما توضيح و درك آن دشوار است. بر پايه ركوردهاي دستگاهي زمينلرزهها و دادههاي تاريخي و شواهد زمينشناسي ارزيابي شده، لرزهخيزي با دو پارامتر اندازهگيري ميشود: سطح خطر و ميزان تكرار آن. خطر لرزهاي، با پارامترهايي مانند شتاب و شدت براي طراحي لرزهاي ساختمان استفاده ميشود. تعريف ريسك لرزهاي گستردهتر از خطر لرزهاي است. اگرچه ريسك لرزهاي را ميتوان بهطور كلي به عنوان احتمال وقوع پيامدهاي نامطلوب براي جامعه تعريف كرد، اما براي ذينفعان مختلف معاني متفاوتي دارد به عنوان مثال، مهندسان به اين مفهوم به صورت احتمال اينكه سطح مشخصي از جنبش زمين در محل مورد نظر در يك دوره معين فراتر رود و به تبعات خرابيهاي مشخصي بينجامد، مينگرند. ارزيابي خطر با ارزيابي بر اساس ريسك لرزهاي متفاوت است. علاوه بر اين، يك تصميم مديريتي و سياستگذاري در زمينه زلزله بيشتر بر اساس ريسك لرزهاي است تا خطر زلزله. مثلا با توجه به اهميت، نيروگاههاي هستهاي براي جنبش زمين با خطر 2 درصد احتمال رخداد در 50 سال، يا رخدادي با احتمال بازگشت 10هزار ساله طراحي ميشود. احتمال رخداد بر اساس دادههاي آماري محاسبه ميشود و چنانچه دريافتي از نظريه و مدل احتمالي در دسترس نباشد، ممكن است، قطعيتي از رخداد در زماني خاص يا عدم قطعيت تا زماني مشخص از بازگشت زمينلرزه دريافت شود كه هر دو اشتباه است.