• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5055 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۳ آبان

حاجی‌ واشنگتن و روزنامه‌ها

مرتضي ميرحسيني

نامش حسينقلي‌خان بود ملقب به صدرالسلطنه، اما بعدتر به حاجي واشنگتن مشهور شد. او نخستين سفير ايران در ايالات متحده امريكا بود و كسي است كه سفارت ما را در آن كشور تاسيس كرد. سال 1888 در چنين روزي قدم به خاك امريكا گذاشت و در واشنگتن مقيم شد. در يكي از نخستين مصاحبه‌هايش به روزنامه سن‌پائول ديلي گلوب گفت اولويت اصلي‌اش بهبود روابط تجاري ميان ايران و امريكا و ايجاد سازوكاري براي انجام معاملات بازرگاني مستقيم (بي‌نياز از كشور واسطه) است. 
«شما كالاهاي كشور ما را به چندبرابر قيمت از افراد ديگر تهيه مي‌كنيد. ما خواهان محصولات شما هستيم و مجبوريم غيرمستقيم با هزينه زياد آنها را تهيه كنيم. همان‌طوركه مستقيما از ما خريداري مي‌كنيد، فروش مستقيم هم به ما خواهيد داشت. بازرگانان ما آماده‌اند تا كالاها و محصولات خود را به اينجا بياورند. آنها منتظر شنيدن خبري از من هستند. مردم ما آماده خريد محصولات بازرگانان و مخترعان شما هستند. كالاهاي ما شامل فرش، قاليچه، شال، پارچه‌هاي ابريشمي، پشمي و مخملي است. ما داراي منابع معدني سرشاري از طلا و نقره و سنگ‌هاي قيمتي هستيم. الماس‌هاي ما عالي هستند و همه فيروزه‌هايي كه در دنيا استفاده مي‌شوند، از ايران به دست آمده‌اند. پس چرا يك تبادل تجاري بزرگ با كشتي‌هاي امريكا ميان دو كشور انجام نگيرد؟» جدي و مصمم كارش را شروع كرد، اما دوران سفارتش طولاني نشد.
 تجربه زندگي در ايالات متحده را نداشت و فرهنگ و آداب و رسوم آنها را نمي‌شناخت. «او تجربه‌اي از معاشرت با مردم مغرب‌زمين نداشت و همانند بسياري از مسافران، اخلاق و رفتار امريكايي‌ها را با ضوابط خودشان ارزيابي مي‌كرد... حاج حسينقلي‌خان به قدر كافي سفر نكرده است تا اين موضوع را دريابد و آن هنگام كه در واشنگتن مستقر شد، به وحشت افتاد وقتي كه ديد زنان در هر گروه سني به حضور او شرفياب شده و همانند مردان همين‌طور در استقبال از او ايستاده‌اند. 
او با ديدن بانويي كه در حال نوشيدن جام شراب بود به هراس افتاد. در محافل، هنگام ديدار با زناني كه جامه‌هاي يقه‌باز به تن داشتند دچار غم غربت مي‌شد. به مترجم خود مي‌گفت اين هتك حرمت‌ها چه معني دارد و مترجم با اشاره‌اي به او مي‌فهماند كه هنوز خوبان را نديده‌ايد» (به نقل از روزنامه اوتاوا فري تريدر) . هم اين تضاد برايش هضم‌شدني نبود و هم اينكه چند نشريه امريكايي، به مناسبت سفر ناصرالدين‌شاه به اروپا، مدام - گاهي به انتقاد و گاهي به طعنه و شوخي - از شاه ايران مي‌نوشتند و گاهي هم نيشي به حسينقلي‌خان سفير مي‌زدند. روزنامه ايندياناپوليس ژورنال مي‌نويسد «عادات عجيب سفير، سبك زندگي و طرز رفتار و صحبت او، سوژه نويسندگان اينجا از بدو ورودش شده بود. 
او در واقع يك مورد خاص براي گزارشگران روزنامه‌ها و سنديكاي نويسندگان به شمار مي‌رفت.» حاجي هم كه گويا «روحيه حساسي داشت» و تا آن زمان، يعني تا قبل از زندگي در امريكا، روزنامه غيرحاكميتي و مستقل نديده بود - و فكر مي‌كرد «در اينجا انسان مي‌تواند هميشه به دور از رنجش و آزردگي زندگي كند» - شوخي‌ها و انتقادها را توهين به خودش تلقي كرد و به خبرنگاران امريكايي كه از انگيزه استعفاي او مي‌پرسيدند گفت «آيا هيچ سفيري با ديدن اين چيزها در روزنامه‌هاي امريكا، ديگر مي‌تواند در اين كشور بماند؟»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون