دل كه تنگ است كجا بايد رفت
سوم آبان سالروز درگذشت فريدون مشيري است. به همين مناسبت كاربران توييتر فارسي هشتگ «فريدون مشيري» را داغ كردهاند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«من، با تو حرف ميزنم و راه ميروم. وز شوقِ اين محال كه دستم به دست توست؛ من، جاي راه رفتن، پرواز ميكنم»، «آن لحظهاي كه بي تو سرآيد مرا مباد»، «ز شور عشق ندانم كجا فرار كنم/ چگونه چاره اين غم بيقرار كنم»، «دردِ بيدرمان شنيدي؟ حال من يعني همين! بي تو بودن، درد دارد! ميزند من را زمين»، «امّيدِ فرداهاي من، تا كي تمنّايت كنم؟»، «گاهي ميان خلوت جمع/ يا در انزواي خويش/ موسيقي نگاه تو را گوش ميكنم/ وز شوقِ اين محال/ كه دستم به دست توست/ من جاي راه رفتن/ پرواز ميكنم …!»، «اي جان غم گرفته/ بگو دور از آن نگاه / در چشمه كدام تبسم بشويمت»، «جرعه جرعه ميكشم تو را به كام خويش/ تا كه پر شود تمام جانِ من ز جان تو»، «تو/نيستي كه ببيني/ چگونه عطر تو در عمق/ لحظهها جاري است/ چگونه عكس تو در برق/ شيشهها پيداست»، «چگونه جاي تو در جان زندگي سبز است/ هنوز پنجره باز است»، «كبود آسمان همرنگ درياست/ كبود چشم تو زيباتر از اوست»، «ماندهام خيره به راه/ نه مرا پاي گريز/ نه مرا تاب نگاه !»، «هيـچ جـز يـاد تـو، روياي دلاويـزم نـيست/ هيـچ جـز نـام تـو، حـرف طـربانگـيزم نـيست!»، «همه اجزايم با مهر تو آميخته است/همه ذراتم با جان تو آميخته باد»، «خون پاكم كه در آن/ عشق تو ميجوشد و بس/ تا تو آزاد بماني/ به زمين ريخته باد!»، «بي تو اما به چه حالي من از اين كوچه گذشتم»، «درد بيدرمان شنيدي؟/ حال من يعني همين!/ بي تو بودن، درد دارد!/ميزند من را زمين»، «گاهي ميان خلوت جمع/ يا در انزواي خويش/ موسيقي نگاه تو را گوش ميكنم!/ وز شوق اين محال/ كه دستم به دست توست»، «من جاي راه رفتن پرواز ميكنم»، «اي سرنوشت/از تو كجا ميتوان گريخت؟» «همه تن چشم شدم/خيره به دنبال تو گشتم.»، «شبي پر كن از بوسهها ساغرم/ به نرمي بيا همچو جان در برم/ تنم را بسوزان در آغوشِ خويش/ كه فردا نيابند خاكسترم» و «دل كه تنگ است كجا بايد رفت...؟»