دانشآموزان از بازگشت به مدرسه مينويسند
خاطرات كلاسهاي يك نفره
گروه اجتماعي
بعدها، خيلي سال بعد (اگر عمري براي زمين باقي مانده باشد) همين بچهها و نوجواناني كه امروز دعوا بر سر آنهاست، مينشينند و براي جوانترها ميگويند كه «آن سالهاي كرونا» چگونه گذشت. همين بچهها، همين نوجوانهايي كه بعضيشان يكي، دو سال آخر دوران دانشآموزي را دور از كلاس درس تمام ميكنند، يا يكي، دو سال اول ورود به مدرسهشان را در واقع در خانه و روي مبل و فرش پذيرايي يا تختخواب و اتاقهايشان گذراندند، يك روز خاطرات اين روزها را براي بچهها و نوجوانهاي نسلهاي بعد ميگويند. امروز اما سهمشان از تمام اين تصميمگيريها و معادلات بازگشايي مدارس نزديك به هيچ بوده است. در دو سال گذشته رسانهها، مسوولان وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش، انجمنهاي اوليا و مربيان، خبرنگاران و رسانهها، انجمنهاي صنفي معلمان، دولت، مجلس، ستاد مقابله با كروتا و صد و يك نهاد ريز و درشت ديگر مشغول بحث و بررسي بودهاند كه آن مدرسههايي كه آخر بهمن ماه سال 1398 بسته شدند چطور و چگونه بايد به فعاليت روزمرهشان برگردند. در تمام اين دو سال، ميليونها دانشآموز اغلب بازيگران خاموش اين ميدان بحث و بررسي بودهاند و منتظر براي اينكه ببينند بين خانه و مدرسه چه تصميمي براي آنها گرفته ميشود. تنها چند باري در اين دو سال پيش آمد كه صداي اين بخش از معادله «بازگشت به مدرسه يا ماندن در خانه» بلند شود: پيش از كنكور و پيش از امتحانات نهايي پايههاي نهم و دوازدهم كه بخشي از اين دانشآموزان نگران در فضاي حقيقي و مجازي دست به اعتراض زدند كه چطور ميخواهيد ما را در اوج موجهاي كرونا در سالنهاي سربسته كنار هم بنشانيد كه تست بزنيم؟ حالا ديگر خطر كرونا هم كه باقي مانده باشد، يك چيز مسلم است: ايران تبديل به يكي از كشورها با بالاترين ميزان تعطيلي فيزيكي مدارس شده است. تاخير در آغاز روند واكسيناسيون، وضعيت فيزيكي و ازدحام كلاسهاي درس، نبودن تهويه مناسب و لوازم بهداشتي در بسياري از مدارس (به خصوص مدارس دولتي پرجمعيت يا مدارس دور از مركز و دور از امكانات مناسب براي امنيت بهداشتي و فيزيكي دانشآموزان) البته راهي جز اين نميگذاشت كه بخش بزرگي از اين جمعيت 15 ميليون نفر دانشآموزي در خانهها بمانند و به مدد گوشيها و تبلتها به كلاسهاي درس مجازي وصل شوند. هرچند عليرضا كاظمي، سرپرست وزارت آموزش و پرورش روز پنجشنبه در حاشيه آيين افتتاح بزرگترين كتابخانه دانشآموزي خيرساز كشور در مشهد گفت: «مدارس ديگر كشورهاي جهان بدون گره زدن بازگشايي به واكسيناسيون آغاز به كار كردند اما در كشور ما همه چيز كاملا آماده بازگشايي است، زيرا آسيبي كه فرزندان به دليل عدم حضور در فضاي آموزش و پرورش و از ناحيه افت كيفيت آموزشي و تربيتي ديدهاند، خساراتي غيرقابل برآورد و غيرقابل جبران به بار آورده است. افت تحصيلي پنهان نيز خود را در نمرات مستمر دانشآموزان نشان ميدهد به اين شكل كه كاملا مشخص ميشود برعكس نمرات امتحانات نهايي، سير صعودي بينظيري داشته است كه نشان از صعود كاذب دارد و اين افت با بازگشايي و آغاز فرآيند فعاليت حضوري مدارس مشخص ميشود.» در اين دو سال بسياري از دانشآموزاني كه سرپرست آموزش و پرورش (مثل صدها مسوول دولتي و مجلسي ديگر) نگرانياش را بابت افت تحصيلي و آسيبهاي وارده به آنها ابراز ميكند، كلاسهاي درس را در صداي ضبط شده معلم پيدا ميكردند و فايلهايي كه دست به دست ميچرخيدند و روزهايي كه بسته به ميزان سرعت اينترنت به آنها امكان شنيدن و پرسيدن ميدادند. يكي از همين ميليونها نفر در يكي از يادداشتهايي كه در اين صفحه ميخوانيد، توصيف روزهايش را نوشته است: «ناچار در خانه، مدرسهاي ساختيم كه ظرفيت آن يك نفر است و فقط صداي هم را ميشنويم. مدرسهاي كه از حياط آن صدايي نميآيد. حياطي بيشور و ذوق. مدرسهاي داريم غرق در سكوت و آرامش.» اين صفحه از روزنامه اعتماد در اختيار دانشآموزان متوسطه بوده است. نوجواناني كه ميتوانستند با تكيه بر خاطراتي كه از مدارس قبل از كرونا داشتند، از روزهاي پس از كرونا بگويند و از همين ماه آبان كه قرار شده است به كلاسهاي درس و مدرسه برگردند. پس از دو سال دارند به مدرسه برميگردند و شايد نوبت خود آنها باشد كه بگويند چه گذشته و حالا بازگشت به مدرسه چه حالي دارد.