آسوده آب دهيد همه اسناد ايران را!
ماهرخ ابراهيمپور
فكر ميكنم دو سال پيش بود كه بهروز شجاعي خبر داد كه آرشيو ملي دچار آبگرفتگي شده و اسناد زيادي خسارت ديدند! اين خبر بازتاب زيادي داشت، اگرچه آن موقع هنوز وضع اقتصاد به شكل امروز نبود و هنوز از كرونا هم خبري نبود. آن موقع مسوولاني كه امروز هم كم و بيش حضور دارند و ضرر حضورشان هنوز تمام نشده است، به سرعت با يك نشست خبري به ظاهر همهچيز را ماستمالي كردند! بعد از آن تلاش ناشيانه يكي از سندشناسان نامي به من گفت: چه خبرنگاران زبردستي! يك نفر نپرسيد چرا بعد از آن آبگرفتگي اسنادي كه نمايش داديد، خشك هستند؟! گفتم من در آن شو حضور نداشتم، اما بايد ميپرسيدند هر چند خبرنگاران حاضر با مقوله اسناد چندان آشنا نبودند. هنوز ماجراي آرشيو ملي را هضم نكرديم و هنوز در پي چند و چون آن هستيم كه خبر رسيد اسناد نمايش كه در زيرزمين منزل جمشيد ملكپور، از فعالان نمايش نگهداري ميشد، دچار آبگرفتگي شد كه واكنش چنداني را در جامعه برنيانگيخت. بعد از آن مرجان حاجي رحيمي، فعال رسانهاي حوزه ميراث خبر داد اسناد سازمان اوقاف هم دچار آبگرفتگي شد و... اما خبرنگاران امكان حضور در صحنه و بررسي ميزان خسارات را ندارند! در همه اين آبگرفتگيهاي اسناد چه شخصي چه دولتي اسناد در زيرزمين و طبقات منفي 2 و 3 نگهداري ميشدند و جالب اينكه هر وقت چند روز پشت سر هم بارندگي داريم، حتما يك اتفاقي دامن اسناد زبان بسته را ميگيرد و ما فقط انگشت به دهان ميگزيم. اين چند وقت ياد سخن آن مدير محترم و متعهد آرشيو ملي افتادم كه گفت اگر شما به بررسي و گزارش آبگرفتگي اسناد آرشيو بپردازيد، آبرويي براي آرشيو ملي نميماند و ديگر كسي به آرشيو اعتماد نميكند! حالا بايد بگويم كار از سكوت گذشته به بيخيالي و بيحسي رسيده است، آسوده آب دهيد همه ميراث ما را كسي با شما كاري ندارد، وقتي غم نان دامن همه را گرفته است.