زنان، شهر و مراكز بهداشتي و درماني
زهرا نژادبهرام
بررسيهاي عمومي نشان از آن دارد كه بخش اعظم مراجعات به مراكز درماني دولتي و خصوصي در شهر، توسط زنان صورت ميگيرد. زنان به مثابه مسوولان خانه، علاوه بر اينكه به عنوان بيمار به مراكز درماني و بهداشتي مراجعه ميكنند در همراهي با اعضاي خانواده نيز مراجعات زيادي به اين مراكز دارند كه اين مراجعات با سلامت جسم و روان آنان مرتبط است. اين امر نيز در زندگي شهري به دلايل متعدد فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي موجب تولد ظرفيتها و دغدغههاي بسياري است و زنان به عنوان نيمي از پيكره شهر در معرض اين تحولاتند؛ لذا عنايت بيشتر به مسائل زنان در حوزه سلامت جسم و جان از ملزومات زيست باكيفيت شهري است. در مطالعات و پژوهشهاي صورت گرفته در اين خصوص چند نكته قابل تامل است:
نخست اينكه نوعي اعتماد ميان اين مراكز و زنان وجود دارد و معمولا زنان مراجعهكننده علاوه بر مسائل فيزيكي نسبت به مسائل روحي و روابط خانوادگي نيز با اعضاي اين مراكز به ويژه خانههاي بهداشت به گفتوگو ميپردازند. بر اساس آمارها طي سه دوره سنجش ارزشها و نگر هاي ايرانيان پزشكان و كادر درمان جزو گروههاي مورد اعتماد مردم بودند. اين مهم مويد آن است كه مراكز درماني و بهداشتي به ويژه خانههاي بهداشت در شهر، بستري براي طرح مشكلات و مسائل زندگي زنان با افرادي است كه منجر به تقويت اعتماد عمومي ميشود.
دوم اينكه به دليل گستردگي مراكز درماني در سراسر شهر تعاملاتي از جنس سلامت جسم و جان با هم مبادله ميشود. زنان در شهر به دليل شكلگيري مشكلات عديده زندگي شهري و فشارهاي اقتصادي و اجتماعي نيازمند مامني هستند كه بتوانند مسائل و مشكلات جسم و روح خود را با آن به اشتراك بگذارند.(1)
برخي ديگر از مطالعات مويد آن است كه بسياري از زنان خشونتديده تمايل دارند با كادر درمان گفتوگو كنند آنگونه كه در مطالعهاي كادر درمان خواهان غربالگري اين مهم شدهاند. از اينرو شهر، مراكز درماني و زنان سه راس يك كانون شبكه ارتباطي هستند كه براي مديريت شهري دو پيام آشكار دارد:
۱- شهر نيازمند مراكز درماني و بهداشتي خرد و متوسط است و مسوولان بهداشت و درمان نسبت به اين مهم با توجه به تراكم و حجم جمعيت محلات اقدامات جدي را دستور كار خود قرار دهند. ايجاد مراكز بهداشتي در مراكز محله فرصت خوبي براي كاهش بعد مسافت و در دسترس بودن اين مكانها براي عموم به ويژه زنان است. (2)
۲- زنان به دليل اعتمادي كه به كادر درمان اعم از پزشك، پرستار و... دارند براي حل بسياري از مشكلات خود و خانواده از فرصت مراجعه بهره ميبرند. اگر مسوولان بهداشت و درمان نسبت به ايجاد ظرفيتهاي غربالگري و آموزش كادر درمان در نحوه مواجهه با مشكلات آنان و فراهم كردن امكان لازم براي مساعدت به آنها را داشته باشند، فرصتي كم نظير براي كاهش مسائل زنان در اختيار جامعه قرار ميگيرد.(3) بر اساس برخي اخبار ميزان مراجعه زنان چهار برابر مردان به خانههاي بهداشت است .اين مساله مويد نوعي ارتباط سيستماتيك ميان زنان شهري و اين مراكز است كه بخشي از آن به دليل بيماري فردي و بخشي به دليل مسائل فرزندان و خانواده است .در اين رابطه توجه مراكز درماني و بهداشتي به گستردگي حضور زنان و تامين نيازهاي بهداشت روان و جسم آنان بايد به عنوان يك مساله اساسي در دستور كار قرار گيرد . افزايش مراكز دولتي به ويژه خانههاي بهداشت ضمن ارتقاي سلامت جسمي زنان و آموزشهاي بهداشتي فرصت بيشتري براي كاهش احتمالي آلام زنان فراهم خواهد كرد. هماكنون تهران با داشتن سه دانشكده پزشكي تهران - ايران و شهيد بهشتي با تقسيمبندي مراكز بهداشتي و درماني در حوزه كاري خود مسووليت اين كار را بر عهده دارند و 19 مركز درماني شهرداري نيز در كنار آنها فعاليت ميكنند.با اين ظرفيت توسعه مراكز بهداشتي و درماني از دو منظر براي زنان در شهر ضروري است؛ نخست آنكه بستري براي دسترسي نزديكتر به كانونهاي درماني در سطح محلات كه در تهران حدود 374 محله را شامل ميشود، است و دوم آنكه اين امكان براي زنان جهت توسعه ارتباطي با يكي از كانونهاي اعتماد براي گفتوگو و طرح مسائل و مشكلات فراهم ميآيد.توسعه مراكز بهداشتي درماني و مراكز خدمات مشاوره در شهر بستري است كه ميتواند ظرفيت مهارتهاي زندگي و كاهش آلام و رنج زنان را ارتقا دهد. هر چه ميزان گروههاي اعتمادبرانگيز در جامعه افزايش پيدا كند، فرصت كسب آرامش و سلامت اجتماعي ارتقا مييابد. برنامهريزان و تصميمگيران بايد در اين خصوص برنامههاي بلندمدت و ميانمدتي را در دستور كار خود داشته باشند.
پاورقيها
1-http: //koomeshjournal.semums.ac.ir/article-1-148-fa.html
2- بر اساس آمار سال 94 بالغ بر 680 مركز خصوصي و دولتي و خيريه و تامين اجتماعي در شهر تهران وجود دارد ولي تعداد خانههاي بهداشت كمتر از 100 است.
http: //amarista.ir/content/statistics/1272/
3- https: //www.imna.ir/news/476733