• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۱ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5118 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۱۸ دي

مرگ جورج ‌روده

مرتضي ميرحسيني

جرج‌روده كه خودم تازه چند سال پيش و بعد از خواندن كتاب «انقلاب كبير فرانسه و پيامدهاي جهاني آن» او را كشف كردم، در كارش يكي از بهترين‌ها بود. تخصص او انقلاب فرانسه بود، اما تاريخ را - با هر تعريقي كه برايش قائل باشيم - عميق مي‌فهميد. به مطالعه درباره نهادهاي حاكم و نوشتن از حكومت‌ها و حاكمان علاقه چنداني نداشت و اساسا تاريخي را كه روايت فرازونشيب‌هاي حكومت‌ها و صاحبان قدرت باشد، «تاريخ» نمي‌دانست. مي‌گفت با دنبال كردن زندگي و كرده‌ها و نكرده‌هاي مردان (و زناني) كه قدرت يا گوشه‌اي از آن را به دست داشتند، نمي‌شود گذشته را شناخت و حقايقي تاريخي زماني خودشان را به ما نشان مي‌دهند كه مخالفان و ناراضيان را هم بشناسيم و آنان را چنان‌كه لايقش هستند محترم ببينيم. بيشتر به شورشيان و معترضان كشش داشت و پاسخ پرسش‌هايي مثل «چرا ناراضي بودند؟» يا «چگونه اعتراض‌شان را نشان مي‌دادند» را جست‌وجو مي‌كرد. مي‌گفت شورشيان تاريخ «جانوراني نيمه‌ديوانه» يا «مجرم» يا اشباحي پيرامون دولتمردان نبودند و مورخ نمي‌تواند مدعي شناخت گذشته شود مگر اينكه سرخوردگي‌ها و خواسته‌هاي آنان را هم ببيند و درك كند. با اين نگاه به گروه‌هايي مي‌پرداخت كه قبلا كمتر كسي به آنان پرداخته و از آنان نوشته بود. 
او جريان تاريخ‌نويسي از پايين را ايجاد نكرد، اما يكي از چند مورخي بود كه در تقويت اين جريان نقش مهم و موثري داشت. زمستان 1910 در اسلو، از پدري نروژي و مادري انگليسي متولد شد و كودكي‌اش در همان نروژ گذشت. بعد از جنگ اول جهاني همراه خانواده به انگليس رفت و آنجا تحصيلاتش را تا دانشگاه ادامه داد. در سفر به شوروي به ماركسيسم دل بست و از باورهاي خانوادگي‌اش دست كشيد. 
سال 1935 عضو حزب كمونيست بريتانيا شد و تازه در اين مقطع از زندگي‌اش، آن‌هم متاثر از ماركسيسم بود كه رشته جذاب تاريخ را پيدا كرد. دلبستگي جديد، مسير زندگي‌اش را هم معين كرد. تحصيلات دانشگاهي را ادامه داد و پس از دفاع از رساله‌اش - كه درباره انقلاب فرانسه بود - از دانشگاه لندن دكتراي تاريخ گرفت. در سال‌هاي جنگ دوم جهاني به اداره آتش‌نشاني لندن پيوست و حضور در چند عمليات مهار آتش ناشي از بمباران آلماني‌ها را تجربه كرد. اما بعد از جنگ، به خاطر عقايد ماركسيستي‌اش مطرود شد و حتي - با دخالت چند سياستمدار محافظه‌كار لندني - از تدريس در دانشگاه منع و محروم شد. انگليس را ترك كرد و به استراليا - وطن همسرش - رفت و كار تدريس و پژوهش را آنجا ادامه داد. روده مدتي در ژاپن و امريكا و دوره‌اي كوتاه در اسكاتلند و چندي هم در كانادا اقامت كرد و گويا در سال‌هاي جنگ سرد، تقريبا هميشه زير نظر بود. در دوران زندگي در استراليا، ماموري كه براي مراقبت از او گماشته بودند در گزارشي نوشت: «او انسان متعصبي نيست و نگاهش به همه‌چيز، ازجمله تاريخ  واقع‌بينانه است.» 
چه در كتاب‌ها و مقالاتي كه نوشته و چه در صحبت‌هايش در كلاس درس، هيچ نشانه‌اي از تعصب ديده نمي‌شود.» همه كساني كه با جورج روده از نزديك ارتباط و همكاري داشتند، به نجابت و صميميت او معترف بودند و اين مرد بلندقامت را با ويژگي‌هاي مثبت و فضايل اخلاقي مي‌شناختند. روده سال 1993 در چنين روزي، در بتل (جنوب انگليس) از دنيا  رفت.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون