رابطه تغييرات اقليمي با تجاوز روسيه به اوكراين و جنگ سوريه
مهدي زارع
تجاوز روسيه به اوكراين بهطور ناگهاني جهان را متحول كرده است. در دو هفته اول دو ميليون نفر را آواره كردهاند. با تشديد درگيري نظامي و افزايش تلفات غيرنظاميان، جنگ اقتصادي عميقتر ميشود. پولهايي كه اين تجاوز را تامين ميكند عمدتا از سوختهاي فسيلي به دست آمده است. بسياري از مفسران قدرتهاي غربي مانند آلمان و ايالات متحده را متهم كردهاند كه به دليل ترس از تشديد بحران جهاني قيمت سوخت، در پاسخ به تجاوز روسيه عليه اوكراين، به درخواست كمك اوكراين پاسخ ندادهاند. حدود36 درصد از توانايي مالي روسيه از صادرات نفت و گاز طبيعي تامين ميشود . جهان براي رويارويي با مشكل گسترده و پيچيدهاي مانند تغييرات اقليمي بدون توجه به اين تجاوز نظامي اخير مشكل زيادي خواهد داشت. تا زماني كه هر كشور بزرگي بتواند همسايهاش را با خاك غني، مديريت آب خوب و جنگلهاي خوب اشغال كند، نميتوانيم با تغييرات اقليمي مقابله كنيم. اروپا با سرعتي بيشتر از ميانگين جهاني در حال گرم شدن است و كمبود آب و توليدات كشاورزي افزايش يافته است. تغييرات اقليمي و دسترسي به آب در خاورميانه در درك ظرفيتهاي سازگاري انسان در مواجهه با تغييرات طولانيمدت محيطي مهم هستند. نقش كليدي دسترسي به آب براي جمعيتهاي مستقر و عشايري در اين مناظر خشك تا نيمهخشك درك شده است. بيثباتي هيدرولوژيكي در مقياس هزاره بر پويايي پوشش گياهي، اسكان انسان و كاربري تاريخي زمين اثر ميگذارد و ممكن است يكي از پارامترهاي اصلي كنترل سكونت انساني و مهاجرت جمعيت به مقياسهاي زماني هزاره در مناطق خشك تا نيمه خشك خاورميانه باشد. تغيير ناگهاني به شرايط خشكتر در حدود سال 1400 ميلادي همزمان با تغيير زندگي روستايي يكجانشين به كوچنشيني است.
ما در خاورميانه در دهه قبل از سال 2010 به بعد شاهد جنگهاي خونيني به ويژه در سوريه بودهايم كه داراي آثار محيطي بسيار عميق بوده است. عراق، سوريه، اردن، لبنان و فلسطين بهطور مشابه در سالهاي 2008- 2007 تحت اثر خشكسالي قرار گرفتند، اما سوريه تنها كشور اين منطقه بود كه يك بحران انساني را تجربه كرد. منطقهاي كه به شدت تحت اثر خشكسالي قرار گرفت، هلال حاصلخيز بزرگتري است كه از سوريه، شمال عراق، جنوب تركيه و بخشهايي از شمالغرب ايران تا سواحل درياي مديترانه گسترده ميشود. خشكسالي به عنوان منبع اصلي كشاورزي و گلهداري باعث شكست كشاورزي و تلفات دام شد. سالانه حدود 12 ميليون نفر در جهان بر اثر سيل و خشكسالي آواره ميشوند و قابليت حيات زمينهاي توليدكننده مواد غذايي در حال كاهش است.عدم تغيير در سياستگذاري كشاورزي در دهه 2010-2000 در دولت بشار اسد در سوريه، يكي از عوامل تشديد اثرهاي اين موضوع بوده است. حافظ اسد، بنيانگذار جمهوري بعثي سوريه، سياستهايي را براي اصلاحات ارضي، بهبود توليدات كشاورزي سوريه از جمله توزيع مجدد زمين و پروژههاي آبياري القا كرده بود. توزيع مجدد زمين، به بهرهبرداري و فشار غير قابل تحمل بر زمينهاي محدود منجر شد و بر سطح آبهاي زيرزميني اثر منفي بزرگي گذاشت و در نتيجه باعث كمبود آب در سوريه شد. در سال 2003، 25 درصد از توليد ناخالص داخلي سوريه از كشاورزي تامين ميشد. در واقع، كشاورزي سوريه به فصل زمستان 6 ماهه آنها بستگي داشت. در سالهاي 2007 و 2008، سوريه به دليل خشكترين زمستانهاي در تاريخ خود، موفق به توليد گندم نشد و باعث شد سهم كشاورزي به 17 درصد كاهش يابد و سوريه مجبور شد براي اولينبار در 15 سال قبل از آن واردات محصولات غذايي پايه را آغاز كند. اين امر باعث شد كه قيمت گندم و برنج به شدت افزايش يابد. در سال 2010، خشكسالي محيط زيست را بهطور كامل تخريب كرد و باعث سوءتغذيه و بيماريهاي مرتبط با تغذيه در بين كودكان 6 تا 12 ماهه مبتلا به كم خوني در رقه شد. مردم شروع به مهاجرت به سمت مناطق شهري كردند كه باعث 80 درصد عدم ثبتنام در مدارس شد. خشكسالي چنان ناراحتي را براي مردم سوريه ايجاد كرد كه احتمالا از عوامل اصلي ناآراميهاي سوريه در سال 2011 (فروردين 1389) شد . باور عمومي آن بود كه فرصتها در دست خانواده رييسجمهور و گروههاي نخبه قرار گرفته و باعث سوءمديريت منابع شده و از جمله بر بخش كشاورزي تاثير گذاشته است. دولت در سالهاي 2008 و 2009 به دليل تنگناي اقتصادي به سياست تعديل و حذف يارانهها روي آورد كه خود زمينه ايجاد نارضايتيهاي فزاينده و بيشتر بود. از سوي ديگر عدم مديريت منابع آب در دوره خشكسالي باعث شد كه كيفيت آب بد و آلوده شود. كمبود آب در مناطق روستايي كشور باعث شد كشاورزان از پسابهاي تصفيه نشده براي آبياري دامهاي خود مجدد استفاده كرده و در نتيجه آبهاي زيرزميني و سطحي را آلودهتر كنند. مخاطرات سلامتي غيرقابل انكار بود، زيرا مردم شروع به نوشيدن آب آلوده كردند و رواج بيماريهايي مانند سنگ كليه بيشتر شد. خشكسالي شديد باعث رشد غيرعادي جمعيت در مناطق شهري سوريه و رشد شديد حاشيهنشيني شد. زيرساختهاي ضعيف، بيكاري جوانان و نرخ جرم و جنايت به دليل افزايش بيثباتي ناشي از مهاجرت و خشكسالي در سوريه بيشتر شد. تا قبل از 2010 حدود 1.5 ميليون نفر از مناطق روستايي و در همين حدود پناهنده عراقي به شهرها مهاجرت كردند. چهار دهه رهبري اقتدارگرايانه دولت و عدم تغيير سياست زمينه منجر به جنگ داخلي كنوني شد. كمبود آب در سوريه به پنج سال خشكسالي متوالي تبديل شد و مشكلات زيست محيطي كه سوريه از قبل داشت را طولاني كرد. عدم تغيير در سياستهاي محيط زيستي به تشديد اثرهاي خشكسالي در پنج سال متوالي انجاميد. وقوع جنگ داخلي در سوريه براي اقتصاد و محيط زيست مضر بوده است. سمي بودن سلاحهاي مورد استفاده در طول جنگ مانند بمبهاي خمپارهاي، گلولههاي توپخانه، بمبهاي بشكهاي، بمبهاي هواپيما و موشكها عامل اصلي آسيب به توليد نفت، مناطق صنعتي، زيرساختها و افزايش توليد زباله و نخاله در سوريه بوده است.